.

.

.

.

۲ سالگی وبلاگ

نمی دانم چرا هر وقت به وبلاگ و پدیده وبلاگ نویسی فکر می کنم یاد روزنامه های دیواری زمان مدرسه می افتم.بریده هائی از مطالب و عکسها که بر روی مقوائی می چسباندیم و به عنوان فعالیت فوق برنامه زیر نظارت دبیر پرورشی که آن زمان همه کاره ء مدرسه بود به تابلوی بورد می زدیم.غافل از این که هیچ کدام از بچه های بازیگوش حتی نیم نگاهی هم به آن نمی انداخت!جز کسانی که به نوشتن علاقه داشتند.

بعدها که پای مان به نشریات و جراید باز شد و با مشکلات کاری دوستان روزنامه نگار آشنا شدیم ،تازه فهمیدیم که

هزار نقش برآرد زمانه و نبود

یکی چنانکه در آئینه تصور ماست

با هر رویکردی به پدیده وبلاگ و وبلاگ نویسی نگاه کنیم ،نمی توانیم منکر تاثیر این دل مشغولی جذاب در قشر تحصیل کرده شویم.قشری که در جامعه ء تک صدائی و بی تریبون معاصر بدنبال جائی برای ارائهء دیدگاهها و نقطه نظرات خود می گردد و می خواهد با طیف های هم فکر خود ارتباط برقرار کند.حال فرق نمی کند که وبلاگ نویس یک فعال سیاسی باشد یا یک شیفته ادبیات و بخواهد نظریات و نوشته های خود را در معرض نقد و داوری مخاطبین قرار دهد.

در عین حال استقلال رای و دامنه ء آزادی که در محدودهء وبلاگ وجود دارد و نویسنده را در ثبت هر عقیده و محتوائی بدون رد شدن از صافی ممیّزی آزاد می گذارد، در هیچ پدیده رسانه معاصر وجود ندارد.

هر چند این دست آورد بدون تبعات نیست . پارسال در نشریه سپید در مطلبی با عنوان سندرم حاد وبلاگ نویسی به ابعادی از آن با زبان طنز اشاره شده بود و مثلا عارض شدن نوعی خود شیفتگی ،ذکر شده بود که به وبلاگ نویس احساسی دست می دهد که فکر می کند تمام کارهای جزئی و روزمره اش مهم است و بطور مثال رفتن به نانوائی و خریدن نان آنقدر جالب است که پستی را به آن اختصاص دهد و از خوانندگان وبلاگش توقع داشته باشد که وقت خود را صرف خواندن آن مطلب بی سرو ته کنند.

البته این تبعات در مقایسه با جنبه های مثبت وبلاگ نویسی ناچیز است بویژه در مورد کسانی چون من که ادعای اهل قلم بودن دارد و بی واسطه با نظرهای مثبت و منفی خوانندگان مواجه می شود.و همین ایجاد نوعی تولرانس و نقد پذیری در فرد می کند.بسیاری از نظریاتی که در مورد نوشته ها ابراز می شود برخلاف نظریات مطرح شده در محافل ادبی ،آمیخته به حب و بغض ها و ملاحظات خاص نیست و آئینه ایست شفاف و صادق.باید اعتراف کرد که این فرصتی که برای ما فراهم شده تا آثار خود را مستقیما در معرض قضاوت مخاطبان قرار دهیم و از عکس العمل آنان آگاه شویم خود توفیقی ست که باید قدر آن را بدانیم.

این وبلاگ ها حسنی دیگر هم دارند و آن اینکه روزنه ایست برای آشنائی .دوستان بزرگواری که منت می نهند و با اختصاص وقت و حوصله شان به تکمیل و افزودن اطلاعات راقم وبلاگ همت می گمارند .و همان طور که مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد،از دم همت اینان است که این کلبه های مجازی رونق می گیرد.

درمورد وبلاگ بنده،لطف و بزرگواری عزیزان و بزرگانی چون استاد آذرین،هاشمی زاده،استاد کشکولی،جناب قاسم ترکان،ناظم الرعایا،خانم پارسائی ،حسین شیر دل ،نستر جهان،رنجیده،سید قاسم ناظمی،شیدا ،دردانه،ژیلا راسخ،خانم رحیمی ،طاهره دررودی ،طرفه ،ابن محمود،محسن صلاحی،دست خیال،مهدی فرزه،شیرین زبان ،نصرالله غیبشاوی،بلبل،فرشید باغشمال،استاد مصباحی،آقای طیبی،الهیاری،رضا همراز،سید مهران موسوی،الهام حیدری،دکتر علی حیدری،از اوراد گل سرخ،نسیم عشق و عدالتخواه .دیگر بزرگواران و اساتید همیشه شامل بوده که مدیون محبتهای بی شائبه ء آنها هستم.

در نگاشتن این وبلاگ همیشه چند نکته را سعی داشته ام رعایت کنم .نخست آنکه تنها در محدوده ادب و فرهنگ مطلب بنویسم و وارد عالم سیاست با همهء جذابیتهایی که دارد نشوم،چرا که معتقدم سیاست نیز یک علم پیچیده است که بدون دانستن الفبای آن حاصل کار ما صدور احکام و تحلیلهای غلط است.

دوم اینکه به جریان آزاد نظریات اعتقاد دارم و نظریات را بدون تایید منعکس کرده ام و جز در چند مورد که نظر حاوی مطالب خلاف عفت یا سخیف بوده و متضمن توهین به کسی، نظری را حذف نکرده ام.

سوم اینکه کارهائی که با عنوان شعر در این کلبهء مجازی ارائه می دهم بیشتر کارهائی غیر حرفه ای و تفننی است.نگاه من به شعر همیشه نگاهی از سر تفنن و سرگرمی بوده و همیشه از محافل ادبی بدلائلی گریزان بوده ام.دلیلش را در پستی با عنوان نگاهی به شاعرلر کتابی عنوان کرده ام.لذا همیشه استدعا دارم که کاستی های نوشته های مرا به کمال خود ببخشائید.

در خاتمه لازم می دانم از حوصله و بزرگواری همسرم تشکر کنم که بهترین مشوق و راهنما برای من بوده است .

دوست بزرگوارم مسعود ناظم الرعایا از سر لطف ا مطلبی را در باره وبلاگ من نگاشته اند که ضمیمه این پست می کنم.

ادامه مطلب ...

طراحی لوگو

فرایند طراحی لوگوی بلاگ Vivid Ways


فرایند طراحی لوگوی بلاگ Vivid Ways

آموزش طراحی لوگو از ابتدا تا انتها


Vivid Ways یک بلاگ جدید متمرکز روی بهبود شخصیت افراد و زندگی شاد و پویا است که اهداف آن شامل القا و تشویق خواننده به عقاید و نکاتی در مورد چگونه زیستن و لذت بردن از زندگی است.
ادامه مطلب ...

سر زمین نیرنگ

".....تو فراسوی سرزمین ترفند و نیرنگ و فریب و خودکامگی می روی ،به سر مردمانی می روی که بر بدی گستاخ گشته اند و بدان دست یازیده اند و خوبی را یاد نگرفته اند؛اگر گرفته اند ،از یاد برده اند! بنگر تا چگونه باشی. زبانت را نگه دار و راز خود را آشکار مدار.راز تا هنگامی که آنرا پاس بدارد،ایمن و دژ گزین است و از جائی که نخواهد بدو گزندی نرسد چون راز آشکار سازد، همراه آن به سوی تباهی تازد!....." فرمان عمر بن خطاب –خلیفه دوم – به ابو عبید ثقفی -فرمانده ء لشکر گسیل شده -برای تسخیر ایران کامل ابن اثیر-جلد سوم –صفحه 1335 ادامه مطلب ...

درنگ

رد پای مانده بر جاده

چون خطی هر چند ناخوانا

با شتاب من ،سخن ها داشت:

-با درنگی می توان این راه را سنجید،

هر نشیب و هر فرازش را

صحنه ای پنداشت از دیروز یا فردا

کودکی را دید

گرم چندان از تب بازی که سرمای زمستان را نمی فهمد

و جوانی که تجسم می کند اصلاح دنیا را

از ورای عینکی از آرمانهایش!

پیر مردی دید،

که فقط با جست و خیز کودکان پارک

می تواند خویشتن را زنده انگارد!


با درنگی می توان فهمید

تا چه مایه کفش فرسودیم

و در این دلگیری ِ تکرار

جز به دور خود نپیمودیم!

دوم خرداد 89

ادامه مطلب ...

این خانه جهنم است

این خانه جهنم است

مشخصات:کارگردان:سوسن تسلیمی-محصول سوئد

داستان فیلم:

آقای سربندی یک ایرانی مهاجر در سوئد است که در آنجا با مادر و همسرش نانا و دو دخترش گیتا و مینو و پسر کوچکش سامی زندگی متشنجی دارد. او یک آشپزخانه خانگی دارد و به همراه نانا که خیاطی هم می‌کند با فروش غذاهای ایرانی امرار معاش می‌کند ،اما همسرش با تعمیر کار چرخ خیاطی که گاه و بیگاه به آنان سر می زند ارتباطاتی مشکوک دارد.و سربندی بدلیل نیاز مالی که به کار همسرش دارد نمی تواند پیگیر این قضیه باشد.. دخترش مینو که سابقا آرایشگر بوده بعد از یک رابطه ء عشقی ناموفق و مخالفت پدرش به آمریکا می رود اما پس از مدتی به اصرار مادر سربندی و به رغم مخالفت سربندی تازه به خانه برگردانده شده است و اگر چه می‌گوید در آنجا در رستوران کار می‌کرده اما در واقع در یک کلوب استری...... می‌کرده است. دختر دیگرش گیتا در شرف ازدواج با مردی است که در جوارشان زندگی می‌کند، ولی این دو هم ظاهرا از مدتها قبل با هم ارتباط داشته‌اند. تفریح سامی نیز که یک نوجوان است سیگار کشیدن مخفیانه و تماشای مجلات ...رنوگرافیک با دوستانش است. به علاوه، مادر پیر سربندی که یک کلمه هم سوئدی بلد نیست با اصرارش در پیاده کردن آداب و رسوم ایرانی در خانه مشکلات را دو چندان می‌کند. در روز عروسی گیتا مشکلات خانواده اوج می‌گیرد ،پدر مینو را در اطاقی حبس می کند تا عروسی را بدون حضور او بر پادارد.ولی فرار مینو از اطاق و حضور در عروسی با لباس رقاص عربی منجر به درگیری و برهم خوردن مهمانی می‌شود.

آنچه مرا به نوشتن دربارهء این فیلم واداشت ،پیام و محتوای این فیلم بود و تضادی که وامی داشت تا در مورد چهرهء مثالیی که ازسوسن تسلیمی –بازیگز نقش فاطمه سریال سربداران-ساخته ام ،تغییر عقیده دهم،وگرنه بنده هیچ اطلاعی از سینما و شگردها و تکنیکهای آن ندارم.

هرچند در مورد ادبیات هتاکانه و رکیک این فیلم و تصویر مخدوش و فاسدی که از ایرانیان مهاجر نشان می دهد،اعتراض های زیادی شده است ولی بهتر است از زاویه ای بدون تعصب نیز به این این اثر نگریسته شود و کنش ها و واکنشها از منظره ای بی طرفانه مورد تحلیل قرار گیرد.

ادامه مطلب ...