عنوان مجموعه اشعار : لب مهتابی اندوه
شاعر : محمد راثی
عنوان شعر اول : تاملنیمایی :
دیدیم و هزار بار دیگر نیز
از چشم هزار ها تماشاچی
آن چیز که کاشکی نمی دیدیم
گوش از هیجان هایهو ها کر
چشم از نوسان شک و حیرت تار
نسیان که یگانه حربه ی ما بود
کوشید و نشد حریف این تکرار
من برده شورشی
زنجیر درانده با خیالی خام
شمشیر امید بسته ام چوبی
تقدیر ازین لجاج و سرکشی بر آشفته
تا مایه عبرت جهان باشد
می زد به خدنگ خویش سمباده
ارابه انتقامش آماده!
فرجام چنین جدال
نادیده
کابوس همیشه ای که می بینم
حس کردن داس مرگ بر گردن
طومار تلاشهای رقت بار
تاریخ شکستهای خونینم
دیدیم و هزار بار دیگر نیز
هنگامه جنگ نا برابر را
پرپر شدن امید آخر را
عنوان شعر دوم : تلنگرهنوز در قفس ذهن خویش می بافد
خیالهای بلندی را
تلنگری مگر از خلسه اش برون آرد
توان بال تو و اوج آسمان هیهات!
عنوان شعر سوم : ..