عنوان مجموعه اشعار : لب مهتابی اندوه
شاعر : محمد راثی
عنوان شعر اول : تاملمرد، نشسته در انزوای غم انگیز
ایوان ،
مرداب تیره ایست که می لرزد
کودک آتشگردان را
می چرخاند
خرده شراری که از مدار
سر بر می تابد
از پس چندی که می گراید بر سرخی
در دل تاریک شب فرو می میرد
در سر مرد غمین طنین می اندازد
ناله مجروح ناشناسی
که شبی آمیخت با صفیر گلوله
ایوان ، مرداب تیره ایست
که کودک
آتشگردان را
- چرخ زمان را -
می چرخاند
مرد در آن انزوای خرد کننده
خاطره اضطرابهای عتیقش را
مزمزه با چای تلخ می کند انگار
عنوان شعر دوم : فرصتدر خاطر مشوش جو نقش بسته است
هذیان استغاثه خیل حبابها
آن ابلهان که ریختن پاره سنگ را
پنداشتند فرصت یکباره صعود
غافل که این بلند شدن ها نتیجه اش
تسریع مرگ بود!
عنوان شعر سوم : ..