حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست
آه ازین درد که جز مرگ منش درمان نیست
این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم
که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست
آنچنان سوخته این خاک بلاکش که دگر
انتظار مددی از کرم باران نیست
به وفای تو کمر بستم و عمر از کف رفت
آن خطا را به حقیقت کم ازین تاوان نیست
این چه تیغ است که در هر رگ من زخمی ازوست
گر بگویم که تو در خون منی بهتان نیست
رنج دیرینه انسان به مداوا نرسید
علت آنست که بیمار و طبیب انسان نیست
صبر بر داغ دل سوخته باید چون شمع
لایق صحبت بزم تو شدن آسان نیست
تب و تاب غم عشقت دل دریا طلبد
هر تنک حوصله را طاقت این طوفان نیست
سایه صد عمر در این قصه به سر رفت هنوز
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست
ه.ا.سایه
سلام بر شما
غزل روان و منسجمی است
عیدتان پیشاپیش مبارک باد
در ضمن
با غزلی به روزم و منتظرتان...
زنده باشید
سلام دوست عزیز. بروزم و منتظر
سلام دوست فرهیخته و مهربانم
غزل زیبایی بود از همشهری بنده ولی چهارپاره ی شما رو بیشتر دوست دارم و اونو باز خوندم. مقاله یا نامه ی نیمایوشیج به کسی که شعری برایش فرستاده بود رو در دینگ دانگ خوندم واقعا محشر بود این نامه . ممنونم که با دینگ دانگ آشنام کردین.
شاداب بمانید و سربلند.
با اینکه چنین پر برکاتیم همه
وابسته به بانک صادراتیم همه
ای ضامن معتبر بیا یاری کن
ما منتظر ثبت براتیم همه
دوست عزیزو بزرگوارم
بیشتر فکر میکنم
کار بهانه است و می توان برای غزل سرایی وقت پیدا کرد ولی سوالی که نیما یوشیج در نامه ای -- در سایت دینگ دانگ -- مطرح کرد این بود : اگر احساس می کنید سرودن برای زنده ماندنتان لازم است بسرایید --- عینا نقل نشده -- انگیزه و داشتن اون شور لازمه . فکر می کنم با حال و هوای فعلی شما بیشتر ناصرخسرو میشین تا سعدی یا بیشتر فرخی یزدی میشین تا سایه. الان بخوبی توانایی برای سرودن اشعار دارای قوت منطق و ارائه ی برهان برای مسائل بغرنج اجتماعی را دارید برای این امر انگیزه ی شما نیرومند و شاداب است اینطور نیست؟ شاداب بمانید دوست عزیزم
ارادتمندم بسیار زیاد .
درود
سپاس و دست مریزاد، مانند همیشه
چنانچه می توانید « مشاعره با حضرت فردوسی» را در کشکول بخوانید
شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشید
بدرود
به پایان می رسد اسفند کم کم....دوباره سال نـو با چند کم کم
در این بـــازار گــرم دل شکستن....گران تر می شود لبخندکم کم
...هاشمی زاده
............
سلام صمیمی بزرگوار جناب شیر دژم
از زمزمه شعر لطیف زیبا یت با تصویر گری های بی تکلف وزلال و با طراوت در عین حال نو اندیش. لذت بردم..و حال وهوایی صمیمی...شعر هاین همیشه عطر گل ومعرفت می افشاند
صدای گام های سبز ومعطر بهـــار از پشت پرچین اسفند بگوش میرسدوتو
با دسته گل سرخ وسفیدی به طراوت عشق ودوستی ومحبت...در حال وهوایم سبز شدی...حضورت که باعث شادی دل وجان وتعالی شعرم شده است بفال نیک میگیرم...بدون شک این حسن همدلی نوید بخش تداوم دوستی های زلال خواهد بود..واگر به علت عدم صحت کامل وفرصت کافی نتوانستم نقدی در خور آثار ارزشمندتان داشته باشم پوزش می خواهم.
شاعــری درد بــزرگی ست خـدا می داند
چـه کسی درد مــن ودرد شــما مـی داند؟.......هاشمی زاده
سلام بر استاد و برادر خوبم
پسشاپیش فرا رسیدن سال نو را تبریک عرض می کنم.
امیدوارم سالی لبریز از شادی و آرامش در پیش داشته باشید.
در پناه حضرت حق سالم بمانید.
سلام
به
دوست عزیز و گرامی جناب اقای راثی پور بزرگوار
محبت فرمودید
بنده هم ایام عید سعید نوروز یادگار نیاکان نیک سرشت را
بشما و خانواده محترم تبریک گفته
و امید اندارم خاطر و دل زیبای شما مدام شاد و تمامی ایام
این سال برای شما توام با شادی باشد
سلام
ممنون از لطفت دوست گرامی
منتظر نقدت میمانم
لطف میکنی
درود آقای دکتر.
بهار نو بر شما مبارک و سال جدیدتان سراسر بهاری. با آرزوی بهترینها در سال جدید برای شما و خانواده محترم.
تندرست و شاد و پیروز باشید. گل گل گل
زیبا بود و عالی
خداوند وجود استاد سایه را و امثال او را از ما نگیرد