.

.

.

.

روایت تاریخ/دکتر عباس میلانی




.......روایتمان از تاریخ را اغلب کسانی شکل بخشیده اند *که واقعیات را تخته بند منافع حزبی یا اقتصادی یا سوق الجیشی کرده بودند.

....خواندن و نوشتن تاریخ هردو برغم ظاهر ساده هریک پدیده هائی پیچیده اندو با بافت و ساخت قدرت زمان پیوندی تنگاتنگ دارند.می دانستم که بی طرفی کامل در عرصه تاریخ نگاری و نیز هنگام خواندن تاریخ ، وهمی بیش نیست.

...باید تاریخمان را از نو بخوانیم و بسنجیم .باید فرضیات و گمانها و جزمیات پیشین را واگذاشت و شناخت هر کس را باید از نو و با پیروی از شیوه دکارت بیاغازیم.او می گفت در جستجوی روش علمی لازم دانستم که همه فرضیات پیشین را نادیده و نپذیرفته بگیرم و در همه چیز شک کنم جز در وجود ذهنیتی شکاک.باید این فرض را بپذیریم که دانسته ها و شنیده های قبلی مان شاید به قصد گمراهی مان بوده است و تنها با ذهنی پالوده از رسوبات گذشته می توان به گرته حقیقت دست یافت.

....شبح شایعه و گمان توطئه هردو فرزندان ناخلف عصر بی خبری اند.هرچه اطلاعات محدود تر، آرشیوها نایاب تر و بسته تر و هرچه آزادی قلم و اندیشه در جامعه منقاد تر اند ، این دو فرزند ناخلف هم رایجترند.استبداد سیاسی انسان ها را از درون و بیرون تحقیر می کنند و تنها انسانهای به غایت تحقیر شده عنان تاریخ و سرنوشت خود را در کف نیروهای بیرونی و برتر می گذارند.تنها پاد زهر واقعی شایعه و توطئه چیزی جز آزادی اطلاعات و اندیشه از یک سو و جامعه ای خود بنیاد و متکی به خود از سوئی دیگر نیست.


*مقدمه کتاب معمای هویدا

نظرات 11 + ارسال نظر
علی حیدری سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:26 ب.ظ http://ali9436.blogfa.com

سلام و عرض ادب استاد عزیزم بسیار متین و موجز چند مشکل رو همزمان بیان کرده . تبریک به حسن انتخابتان.

سلام بربرادر بزرگوار.ممنونم

علی حیدری چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:02 ب.ظ http://ali9436.blogfa.com

سلام و عرض ادب
به روزم اگر افتخار بدین ممنون میشم.

سوای این یه چیز بگم ؟؟ وقتی در آرشیو گوگل دیدم یه انگلیسی در مرزبانی سرحد هند و ایران در بلوچستان صد سال قبل تمام چیزهایی که دیده نوشته و به یادگار گذاشته خجالت زده میشم . و همینطو وقتی می خواستم در باره ی ببر منقرض شده ی مازندران مطالعه کنم دیدم یک مامور ارتش انگلیس حدود صد و بیست سال قبل خاطرات تفرج و شکارشو در مازندران نوشته و به یادگار گذاشته و از جانور زیبایی که از بین بردیم یاد میکنه و اوصافشو میگه باز خجالتم می گیره که برای هرچیز که دیدند نت برداشتند و ثبت کردند و امروز گنجینه ی بزرگی از مطالعاتشون هست و ما از اونا باید یرای شناخت خودمان استفاده کنیم . تعداد کتب ذکر شده که قدیمی هستند و کپی رایت ندارند و در آرشیو گوگل وجود داره و شرح مسافرت ها و مطالعات خارجی هاست بسیار زیاده و به یقین فقط با سرچ کلمه ی پرشین در موتور جست و جوی آرشیو گوگل شاید صد عنوانا عنوان کتاب میاد که همه خاطرات افرادیه که آمدند و رفتند و آنچه دیدند رو ثبت کردند وبه یادگار گذاشتند.
سرتونو درد آوردم مگه آدرستونو برام خصوصی بذارین یک عالمه از اینا رو در وورد ثبت کردم و روی سی دی می زنم و براتون می فرستم. قربان شما

علی حیدری پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:08 ب.ظ http://ali9436.blogfa.com

سلام خدمت برادر گلم
ممنونم به خاطر ابراز لطفتون و همینطور به خاطر سایتی که معرفی فرمودین. شادزی دوست گرانقدر .

سیدمحمدرضا هاشمی زاده پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:19 ب.ظ http://sheredashti.blogfa.com

در زهن قفس نقش پری بگذاریم
بر قلــــه ی دار..یا سری بگذاریم

سلام..در مصرع اول...باید در فضایی که به تنگی قفس است نقش پرواز بقزنیم.....ودر مصرع دوم..یا نه..بالاتر...سرمان را بر قله دار بگذارین...س یا بهتر به اوج قله ی دار سر بگذاریم...مضمون اول نقش پرواز است در قفس..ومعنی دوم...سر بر دار کردن..سر بدار شدن است..در حقیقت مصرع دوم تاکید از پرواز تا..اوج دارد

سیدمجتبا حسینی پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:45 ب.ظ http://tiam63.mihanblog.com/

سلام جناب رائی پور عزیز...
با توجه به تازگی، طراوت و سادگی که در سه گانی هست... افرادی چون من که تازه به این بوستان رسیده اند به یاری دوستانی چون شما برای بهتر شدن و درست رفتن در این راه نیاز مبرمی دارند... محبتتان را دریغ نفرمایید لطفاً.
به روز هستم...

لطف اله جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:33 ق.ظ http://lh2shirinzaban.blogfa.com/

تعدادمورخان بی غرض و بی مرض ما در طول تاریخ شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد و بزرگوارنی چون سید احمدکسروی که به تیغ بیداد کشته شدند جزو نادره روزگاران هستند یادشان گرامی

علی کشکولی جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:35 ق.ظ http://roohemojarad.blogfa.com/

سلام و ادب خدمت شما عزیز گرامی

مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم این است که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود دارد

عالی پستیست دست مریزاد [گل]

درود بر شما [گل]

سلام جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:58 ب.ظ http://www.alirezafouladi.blogfa.com

درود استاد نازنین.
آدینه اتان به روشنی آیینه.
مثل همیشه بهره ی دیگر داشت.
پاینده باشید.

hossein arezu جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:19 ب.ظ http://h-arezoo.blogfa.com

selam eziz.yasha.................ve amma bed men"p" nedarem.dea tayp 'farsi".!

خورشید جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:27 ب.ظ http://www.khorshid85.blogfa.com


درود
چه جمله های درست و ارزشمندی:
...باید این فرض را بپذیریم که دانسته ها و شنیده های قبلی مان شاید به قصد گمراهی مان بوده است...

...تنها پاد زهر واقعی شایعه و توطئه چیزی جز آزادی اطلاعات و اندیشه از یک سو و جامعه ای خود بنیاد و متکی به خود از سوئی دیگر نیست.

خسته نباشید و دست مریزاد

یک هفته است که با "اجازه ...ما نمی دونستیم چی بنویسیم!" به روزم.

شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشید
بدرود

علی حیدری شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:18 ق.ظ http://ali9436.blogfa.com

سلام استاد عزیزم
بسیار بابت راهنمایی شما سپاسگزارم. شاداب بمانید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد