گل مهتاب چون نقشی دل انگیز*
شکفته در میان مخمل شب
طنین می افکند آوای جوبار
در اعماق سیاه جنگل شب
گهی از گوشه ی یک قصر ویران
به گوش آید نوای جغد پیری
گهی از اسمان پر ستاره
شهابی بگذرد مانند تیری
جهانی در حریر پرده ی خواب
رهاکردند تن از رنج ایام
منم این روح سر گردان بیتاب
که نگذارد مرا آسوده آلام
شبی بود و من و مهتاب روئی
به نور سیم گون مه نشسته
به هم پیوسته جان عاشق ما
و از هر قید دامن گیر رسته
نوای جویبارم پند می داد
که در یاب این دم فانی نپاید
اگر غفلت کنی بخل زمانه
بساط این تنعم می رباید
شهابی بود این دیدار گوئی
که گم شد در شب تار جدائی
دریغا آن بهشت آغوش بد عهد
ببرد از یاد حق اشنائی
بنال ای بوم بی سامان غمگین
که جای ناله و فریاد این جاست
چرا ویرانه پس کنج دلم چیست
فرود آ چون خراب آباد این جاست
دی ماه 1370
*در ایام دانشجوئی دوستی داشتم که علاقه مفرطی به اشعار فریدون مشیری داشت و همیشه از شعر های من انتقاد می کرد.روزی به ایشان گفتم که اشعار رمانتیک کلا با یک فرمول خاص سروده می شوند و سرودنشان کاری ندارد.ایشان گفتند اگر راست می گوئی یکی از این شعرهای فرمولی را تو بنویس.
که حاصل این شعر سفارشی شد
سلام نویسنده گرامی جناب آقای راثی پور
مثل همیشه از قلمتان لذت بردم ، برچسب فرمولی به چنین قطعات زیبایی کم لطفی است !
شاد و موفق باشید
سلام. مطمئن باشید که من از انتقاد شما به شعرم ناراحت نیستم و همانطور که خودم گفتم اصلا شعرهای من شعر نیستند که بخواهم از آنها دفاع کنم. راستش را بگویم من آن رندی نیستم که شما تصور کرده اید. ما دو گونه رند در جهان داریم. رندی که واقعا رند است به معنای پست و بی ارزش و رندی که حافظ خودش را آنگونه معرفی می کند. من رندی نیستم که شبیه حافظ باشم بلکه رندی به معنای واقعی کلمه هستم. پست و بی ارزش. ولی با این همه باز هم می گویم که ناراحتی من از آن بود که وقتی جواب شعرت را با معرم دادم فقط قصدم خنداندن شما بود و نه اینکه بخواهم شعرهای پوسیده ی خودم را غزل ناب بنامم. و شما در خیال خود فکر کرده اید که من خودم را خیلی بزرگتر از حتی رند می دانم در صورتی که هرگز چنین نیست... در هر صورت دوست داشتم طوری دیگر با شما آشنا بشوم ولی اینگونه که شروع شد دیگر میلی به ارتباط برقرار کردن با شما ندارم... فی امان الله
gozelidi azia.
درود برشما.
خودتان فرموده اید که سفارشی است دیگه
درود استاد عزیز.
هرچند سفارشی بود زیبایی خودش را داشت و مرا یاد دو فریدون انداخت.
برقرار باشید.
سلام استاد
خیلی قشنگ بود و منو به یاد شعر
یاد آن شب که صبا بر سر ما گل می ریخت از استاد باستانی پاریزی افتادم.
بسیار لطیف بود واقعا حیفه شعری اینقدر لطیف رو دست کم بگیریم.
در ضمن رند تبریزی جوان بسیار با استعداد و فوق العاده رقیق القلبی هستند و ناراحت شدم که از هم گله کنید دو روز دنیا به این چیزا نمی ارزه.
قربان شما
سروده زیبا با تصویر سازی زیباتری از شما بزرگوار خواندم
شاد باشید...
—
فرو می روم، در خود
نیلوفرانه در مرداب
درود بر شما جناب راثی پور
چه تصویر زیبایی خلق کردید...سفری داشتم با سروده ات به آن جنگل سبز
سبز باشیدflower
از آشنائی با شما خوشوقتم
خوشحالم که از شما خواندم .. با مهر rose
سلام/
سپاس/
آموختم/
خود در فراسوی درختان آرمیدم
اللر وار اولسون دکتر.یاشا.
سلام استاد
از خواندن خیلی از کارهای مرحو م مشیری لذت می برم؛ ایضا از خواندن این سروده . بر قرار باشید
یاشا.اللر وار اولسون دکتر.
درود
—
خدا همیشه بامن است
حتی وقتی دستش را رها می کنم
"ژیلاراسخ"
درودبرشما :
وقتی شاعر دلیل تولد شعرش را قید میکند لذتی مضاعف میبخشد خواندن سروده اش..
طبیعت شما را به مهر مهربان باشد .
rose
درود محمدرضای عزیزflower
—
همه دیوارها روزی فرو می افتند
درود
خوش آمدید
آفرین بر قلم زیبا سرای شما
سبز و سرسبز باشید
flower
سلام چارپاره ی خوبی خوندم. طبعتان زلال
منکه بسیار لذت بردم اگرچه به فرموده شما سفارشی بود ولی شعر لطیف و زیبایی بودانشاله تا باشد ازاین سفارش ها باشد
سلام علیکم
با پستی نو بروزم .
منتظر حضور سبز شما هستم !
ما که یاد خدا بیامرز بابا طاهر افتادیم.
این شعر باوجود همه ی لطف بیان وفخامت زبان و آراستگی ظاهر به قول خودتان یک شعر فرمولی وکلیشه ای است . البته سرودن همین شعرهای کلیشه ای هم به توان وقدرت شاعری بالایی نیاز دارد . بسیار خوب از عهده برآمده اید استاد !
سلام بر دوست عزیز
آیا امکان استفاده از مقالاتتان در وبلاگ ما وجود دارد؟
در ضمن خصوصی دارید
سلام
سلام و درود استاد ارجمند
چون همیشه بی نظیر و عالی بود ....حس دلنشینی داشت ....خلق زیباترین تصویر از یک لحظه شاید خیال
این قسمت زیبایی خاصی داشت :
جهانی در حریر پرده ی خواب
رهاکردند تن از رنج ایام
منم این روح سر گردان بیتاب
که نگذارد مرا آسوده آلام
قلم تان همیشه جاری ......مانا باشید
با عرض سلام و آرزوی توفیقات روز افزون.با یک رباعی به روزم و منتظر نقد و بررسی و ÷یشنهاد