.

.

.

.

شیدای سخن*




هفته ای که گذشت ،جامعه ادبی تبریز شاهد ضایعهء مولمه ای بود و یکی از مشاهیر خدوم و فروتن ادبیات پس از 87 سال عمر پربار، رخ در نقاب خاک کشید.استاد مهربان و با احساسی که شمع حضورش در هر محفل، اسباب رونق و اعتبار آن جمع بود و خیل مشتاقان به فراخور درک خود از خوان فضلش متنعم می شدند.

خدمات شایان استاد یحیی شیدا چیزی نیست که در این وجیزه ء کوتاه  امکان  بازتاب یافتن  داشته باشد اما ذکر شمه ای از آن حداقل به لحاظ اینکه سهم کوچکی از دین به ایشان را ادا می کند خالی از فایده نیست.برای سهولت این نوشته در چند بخش عنوان می شود:

 

الف.فعالیت ادبی

 

استاد یحیی شیدا در سال 1303 هجری شمسی در تبریز دیده به جهان گشود، پدرش مرحوم حسن یوزباشی چرندابی از مجاهدان مشروطه و از محله چرنداب تبریز بود.

استاد شیدا، مدتی در مدرسه طالبیه تبریز رشته علوم دینی را تحصیل کرد و به زبان‌های آلمانی، عربی، ترکی و فارسی آشنایی کامل داشت.

این محقق ادیب در ایام صباوت از محضر بزرگوارانی چون جعفر خندان ،علی فطرت و مولانا یتیم تلمذ کرده بود و اصول مقدماتی فنون بدیع و عروض را فرا گرفته بود بویژه از محضر مولانا یتیم –از اساتید ادبیات رثائی- که دلبستگی خاصی به ایشان داشت و هنگام صحبت از ایشان اشک در چشمانش حلقه می زد. و اما به آموخته های کلاسیک اکتفا نکرد و به منزله دانش جوئی از هیچ فرصتی برای تتبع و تحقیق غافل نشد و در عین حال هیچ گاه محفوظات و دانسته های خود را خطا ناپذیر نمی دانست و بسیار اتفاق می افتاد که وقتی از


هفته ای که گذشت ،جامعه ادبی تبریز شاهد ضایعهء مولمه ای بود و یکی از مشاهیر خدوم و فروتن ادبیات پس از 87 سال عمر پربار، رخ در نقاب خاک کشید.استاد مهربان و با احساسی که شمع حضورش در هر محفل، اسباب رونق و اعتبار آن جمع بود و خیل مشتاقان به فراخور درک خود از خوان فضلش متنعم می شدند.

خدمات شایان استاد یحیی شیدا چیزی نیست که در این وجیزه ء کوتاه  امکان  بازتاب یافتن  داشته باشد اما ذکر شمه ای از آن حداقل به لحاظ اینکه سهم کوچکی از دین به ایشان را ادا می کند خالی از فایده نیست.برای سهولت این نوشته در چند بخش عنوان می شود:

 

الف.فعالیت ادبی

 

استاد یحیی شیدا در سال 1303 هجری شمسی در تبریز دیده به جهان گشود، پدرش مرحوم حسن یوزباشی چرندابی از مجاهدان مشروطه و از محله چرنداب تبریز بود.

استاد شیدا، مدتی در مدرسه طالبیه تبریز رشته علوم دینی را تحصیل کرد و به زبان‌های آلمانی، عربی، ترکی و فارسی آشنایی کامل داشت.

این محقق ادیب در ایام صباوت از محضر بزرگوارانی چون جعفر خندان ،علی فطرت و مولانا یتیم تلمذ کرده بود و اصول مقدماتی فنون بدیع و عروض را فرا گرفته بود بویژه از محضر مولانا یتیم –از اساتید ادبیات رثائی- که دلبستگی خاصی به ایشان داشت و هنگام صحبت از ایشان اشک در چشمانش حلقه می زد. و اما به آموخته های کلاسیک اکتفا نکرد و به منزله دانش جوئی از هیچ فرصتی برای تتبع و تحقیق غافل نشد و در عین حال هیچ گاه محفوظات و دانسته های خود را خطا ناپذیر نمی دانست و بسیار اتفاق می افتاد که وقتی از ایشان سوالی می شد چنین جواب می داد که: "تا آنجا که یادم می آید و کتاب....خوانده ام،"حاصل این کوشش و مجاهدتها آثار گران بهائی بود که هر کدام ناظر بر دنیائی سواد و اشراف و اطلاعات بود و با تورق این آثار تنها کسانی که دستی بر قلم دارند می توانند درک کنند که برای نگاشتن هر سطر چه مایه دقت مصروف شده و زیت فکرت سوخته است.

استاد یکی از جوان ترین شاعرانی بود که آثارش  در مجموعه شاعیرلر مجلسی چاپ شده بود.(کتاب شاعیر لر مجلسی جنگی بود که در زمان حکومت خود مختار آذربایجان با هدف معرفی ادبیات ترکی و ترکی نویسان از طرف دایره فرهنگ وقت منتشر شد و حقیر در یکی از پستهایم درباره این کتاب به تفصیل پرداخته ام).

آثار دیگر استاد بطور پراکنده در جنگ ها و سفینه های ادبی گوناگون به چاپ رسید ونیز چند کتاب مستقل شعر از ایشان به چاپ رسیده است.استاد یکی از اعضا انجمن نویسندگان باکو بود وبه پاس فعالیتهای ادبی مستمر و خدمت به فرهنگ و ادبیات ترکی آذری از سوی دانشگاه باکو به ایشان مدرک دکترای افتخاری اعطا شد ولی استاد از فرط فروتنی هیچگاه از این عنوان استفاده نکرد.

 

ب.فعالیت مطبوعاتی و آثار استاد

 

از سال 1320 آثار این شاعر گرانقدر بطور پراکنده در نشریات  آذر مرد،وطن،عصر نو ، شفق و آذربایجان به چاپ رسید.استاد فعالیت حرفه ای ژورنالیستی خود را از سال 1327 شروع کرد..حاصل این فعالیت حرفه ای اهتمام در زمینه جذب و معرفی چهره های جوان و علاقه مند ساختن آنان به ادبیات ترکی آذری و نیز جمع آوری و تالیف ادبیات فولکلوریک بود.آن هم در برهه ای از زمان که بدلیل پاره ای تنگ چشمی ها و تمایلات افراطی هرگونه بها دادن به زبانهای قومی برابر با تجزیه طلبی بود.استاد در صفحه ادبی خود ستون ثابتی را با عنوان" آتا لار سوزی"به ضرب المثل ها و کلمات قصار مشهور اختصاص داده بود تا این گنجینه بی نظیر در محاق فراموشی از بین نرود و آتش این اجاق خاموش نشود.

بزرگترین حسن این توجه ویژه به ادبیات آذری این بود که در عین جلوگیری از آسیمیلاسیون فرهنگ و زبان آذربایجان در برابر فرهنگ پایتخت و فرهنگ و ادب ترکی استانبولی پادزهری بود بر گرایشهای افراطی و رادیکال که در بطن این محصول فرهنگی ممکن بود در ذهن جوانان رسوخ کند.

از مجموعه این کارها و نوشته آثاری که به زیور طبع آراسته شده  شامل:

 

1.اولین چاپ دیوان اشعار ترکی استاد شهریار

2.چاپ جلد سوم کلیات معجز شبستری

3.چاپ دیوان اشعار محمد بی ریا

 4.چاپ و تصحیح کلیات میرزا جواد مذنب

5.سه جلد ادبیات اوجاقی شامل معرفی شاعران جوان

6.اشعار متفرقه

7.دیوان میرزا علی اکبر حداد

8.اشعار سژیم قلی

9.مجموعه شعر ساری کوینک

10.مجموعه اشعار فارسی تلواسه ها

11.بدیهه گوئی در ادبیات فارسی

12.تلواسه ها

13.در زوایای تاریخ نثر

14.پسر خان

15.دریای متلاطم

16.شاهارهای طبیعت

 

از آثار چاپ نشده استاد

 

1.دیوان جوادی تبریزی

2.دیوان طلوعیان مراغه ای

3.قسمتی از کلیات معجز

4.قسمتی از دیوان فضولی

 

ج.فعالیت های انجمن ادبی

 

سوای فعالیتهای ژورنالیستی،استاد به عنوان پای ثابت انجمن های ادبی،فعالیت مستمری در سازمان دادن محافل ادبی و کشف و راهنمائی مبتدیان داشت و یکی از جذابیتهای انمن ادبی تبریز حضور مستمر استاد و صحبتهای شیرین ایشان در زمینه اصلاح شعر ها بود.علاوه بر این در هر جلسه در محدوده زمانی حدودا 30دقیقه در باره موضوعی مثل یکی از صنایع ادبی یا معرفی یکی از شاعران متقدم صحبت می کرد.و با توجه به علاقه ای که به حکیم فضولی و لعلی داشت بیشتر در باره این دو بزرگوار صحبت می کرد.

یکی دیگر از ویژگی های استاد علاقه به نو آوری و پرهیز از جزم اندیشی بود.بر خلاف انتظاری که از انجمن های ادبی کلاسیک می رود با توجه به روحیه نوجوئی که استاد داشت در انجمنهای ادبی تبریز به هیچ وجه نسبت به شعر نو جبهه ای گرفته نشده بود و شاعران نو سرا بدون هیچ مخالفت و ممانعتی آثار خود را در این مجامع عرضه می کردند.

یک ویژگی دیگر استاد بر خورد مسامحه آمیز با جوانان و شاعران تازه کار و بر خورد سخت گیرانه با شعرای حرفه ای بود.استاد هراندازه که سعی می کرد جوانان را به مرور با ظرائف کار آشنا کند نسبت به اشتباهات شاعران حرفه ای بسیار سخت گیری می کرد.

به خاطر دارم که روزی مرحوم فاضل شعر بسیار زیبائی خواند که در چند بیت تحسین همه را بر انگیخت.در پایان استاد به بیتی اشاره کرد که جناب فاضل به جای فعل کردن از نمودن استفاده کرده بود و توضیح داد که در زبان پهلوی نموتن به معنی نشان دادن است.وقتی جناب فاضل جواب داد که الآن این غلط مصطلح شده است استاد تاکید کرد که ممکن است برای دیگران مصطلح باشد ولی برای شما که شاعرید و فاضل این ایراد است!

خود استاد نیز گاها کارهائی که  در قالب های آزاد سروده بود ارائه می کرد.سه جلد مجموعه ادبیات اوجاقی خود دلیل بها دادن  استاد به شعر نسل جوان است که در این مجموعه نفیس شاعران جوان مورد معرفی قرار گرفته و نمونه هائی از اشعارشان انتخاب شده است.

 

د.شعر استاد

 

استاد هرچند به هردو زبان فارسی و ترکی مسلط بود و آثار فخیمی را در این دو لسان آفریده است اما زیباترین اشعار خود را به زبان مادری سروده است.زبانی سالم  سر راست که از حیث لطافت و لطف به شعر

استاد شهریار پهلو می زند.

 

آی خسته قوش آواره گزیرسن بو دیاری
زنداندی قفسدی چمنی باغی باهاری

گوزله اوزوی آوچی دیر هریانی بویوردون
قوزغون کیمی دوردگوزلوگزیرکورپه شکاری

فرصت دالیسیجا گزیری ال یئری تاپسا
ویران قویاجاق یوردونو آی کوینگی ساری

تیک اوز یووانی قویما سنه ال تاپا اووچی
سن بو یووانین صاحبی سن قان یئنه باری

جهد ایله کی جان قورتاراسان اووچی الیندن
دوشسن تورا فریاد ائله مه چک بو فشاری

 

 

 

 

برای آشنائی با آثار این شاعر بزرگ یکی از قطعات نوی ایشان را با نام زمستان که استاد بطور تفننی سروده است ضمیمه این مقاله می کنم.

 

 

ای زمستان !

ای بلای مستمندان

خصم جان مردم محروم و عریان

فصل اندوه و مصیبت ؛ موسم فریاد و افغان .

=+=

وه چه سردی ؟

همچو آه اهل دردی

با یتیمان و فقیران در نبردی

از چه طومار حیات تیره روزان می نوردی ؟

=+=

بی مروت ! چیست این کین و لجاجت ؟

از چه داری با سیه روزان عداوت ؟

خود مگر چون زورمندان نیست باکت از جنایت ؟

=+=

شور و غوغا –

می کنی هر لحضه بر پا

می گشایی چون ستمکار توانا

هستی بیچارگان را دست یغما ؛ بی محابا

=+=

طفل دهقان

از جفای سود جویان

هست چون ابر بهاری اشگ ریزان

تو چرا آخر چنین اش می کنی جور ؛ ای زمستان ؟

=+=

باد سرکش !

یک زمانی دم فروکش !

کان زن بیوه ؛ ز سرما می کند غش

ای بگیرد خانمان هر که بی رحمست آتش !!

=+=

زود بگذر !

ای زمستان ستمگر !

خنجر خود را مزن بر کشته دیگر

کاین همه هستند یک سر ؛ کشته ی بیداد بنگر !

=+=

گرچه آلان

چیره گشتی بر نداران

باش تا روزی در آید مهر تابان

از تو گیرد انتقام این فقیران ؛ ای زمستان !

 

 

 

 

ه.چند خاطره

 

یکی از ویژگی های اخلاقی استاد حاضر جوابی و بدیهه گوئی ایشان بود.به خاطر دارم که روزی شاعری پرمدعا و بی ذوق پشت تریبون رفت و شعری را که چند بار خوانده بود بدون رفع اشکالاتی که چند جلسه پیش به آن گرفته بودند قرائت کرد.

استاد که از بی اعتنائی شاعر ناراحت شده بود از او پرسید:

چرا اینقدر اصرار داری که این شعر سست و ضعیف را ماهی یکبار  بخوانی؟

گناه گوشهای ما چیست که باید به این لاطائلات گوش دهیم

شاعرک که انتظار این برخورد را نداشت با پرروئی گفت:کجای این شعر چرت است.تا به حال دو بار در روزنامه ای که شما کار می کنید چاپ شده است.

استاد جواب داد :-اتفاقا روزنامه جای لاطائلات و نوشته های پریشان است.به همین خاطر است که سبزی را در آن پاک می کنند و با آن شیشه ها را تمیز می کنند.

آشنائی این حقیر با ایشان به سال 1366 بر می گردد.زمانی که در انجمن ادبی تالار تربیت به عنوان شاعری مبتدی شرکت می کردم و از راهنمائی های ایشان بهره مند می شدم.ایشان یکی از مشوقان من در سرودن شعر نو بودند و بارها شده بود که مرا به خواندن آثار فریدون مشیری  و نادر نادر پور توصیه کرده بود تا در تصویر سازی قوی تر شوم.

یکبار می خواستم مطلبی در مورد حکیم لعلی بنویسم و از طریق استاد رضا همراز متوجه شدم که ایشان نسخه کم یابی از دیوان او را در اختیار دارد ، لذا وقتی به ایشان مراجعه کردم با خوشروئی آن نسخه کم یاب را به بنده امانت داد و گفت تا هر زمان که بخواهی می توانی از آن استفاده کنی.فقط حتما نسخه ای از مقاله ات را یادت باشد که برایم بیاوری!

پس از درگذشت مرحوم جواد آذر در صدد بودم ویژه نامه ای برای ایشان در هفته نامه شمس تبریز منتشر کنم که وقتی به استاد مراجعه کردم ضمن استقبال بسیار از فکر من چند شعر و عکس خود با  ایشان را در اختیار من گذاشت و همکاری خوبی داشت.بر خلاف دوستانی که پس از چاپ این ویژه نامه نسبت به غلط های مطبعی اعتراض داشتند هنگام دیدن شعر خود با چند غلط چاپی گفت که بعد سالها کار در روزنامه دیگر به این چیزها عادت کرده ام و اوقاتم را با اینها تلخ نمی کنم.!

 ایشان با توجه به حسن خلق و مشرب متواضعش محبوبیت فراوانی بین دوستداران ادبیات داشت و شاید بتوان گفت که بیشترین بزرگداشت را هم از طریق نهاد های دولتی و هم از لحاظ نهادهای غیر دولتی به ایشان گرفتند.هرچند معتقد بود که ایشان فقط انجام وظیفه کرده است.

استاد یحیی شیدا شاعر تبریزی پس از 60 سال کار فرهنگی بر اثر کهولت سن در منزل شخصی خود در منطقه طالقانی تبریز چشم از جهان فرو بست.یادش گرامی باد و روحش شاد.

 

*با تشکر ویژه از استاد رضا همراز که با راهنمائی های ارزنده شان مرا در نوشتن این مقاله یاری داد
نظرات 29 + ارسال نظر
پردیس بلاگ دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:00 ب.ظ http://www.pardisbox.ir

سلام دوست عزیز !
آیا می خواهی بازدید وبلاگت را افزایش بدی ؟
آیا می خواهید رتبه های نخست موتور جستجوگر گوگل شوید؟
پیشنهاد ما را قبول کنید و از لینک باکس هوشمند پردیس باکس استفاده کنید.
آیا می دانید لینک باکس چگونه باعث افزایش بازدید شما می شود ؟
آیا با نحوه کار لینک باکس ها آشنایی دارید ؟
راهنمای کامل استفاده از لینک باکس پردیس را مشاهده نمایید
www.help.pardisbox.ir
شما هم در سایت ما عضو شوید و به وبلاگهای پر بازدید بپیوندید
www.pardisbox.ir
با تشکر از شما
توجه داشته باشید که لینک های ارسالی شما هیچ نبازی به تایید توسط گروه
پشتیبانی ندارد
مدیریت لینک باکس هوشمند پردیس باکس

سلام دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:22 ب.ظ http://www.alirezafouladi.blogfa.com

سلام استاد نازنین.
عیدتون خجسته.
خیلی استفاده بردم. پاسداشت مقام اهل ادب کار بزرگی است که از عهده ی ادب شناسان و قدرشناسانی چون شما برمی آید.
دست مریزاد و پاینده باشید.

مجیدی دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:57 ب.ظ

درود
ممنون آمدنتان
شعر پیکار زیبا بود.

باتو بدون من دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:03 ب.ظ http://a1356.blogfa.com

سلام بر شاعر
روح استاد قرین رحمت باد
بر قرار باشید

م.روشن دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:41 ب.ظ http://mehdimansuri.blogfa.com

درودتان باد و سلام
خواندم و از کار شگرف شما حظ اوفر و اتم بردم
نمیگویم خسته نباشید بل خدا قوت

کورش آقامجیدی دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:53 ب.ظ http://hasoosha.blogfa.com

عید برشما هم مبارک استاد.
روح استاد یحیی شیدا قرین رحمت حضرت حق - ان شا الله . سپاس که به واسطه این کوشش شما یاد این بزرگوار بیشتر از پیش در خاطره ها زنده می ماند ؛ هرچند « هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق...»

مریم صا بری دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:10 ب.ظ http://www.taakestan.blogf.com

سلام ...

یاد کردن از بزرگان ادب و فرهنگ نشانه ی بزرگواری شماست.

روحشان قرین رحمت باد.و تندرست باشید.

پاییز رحیمی دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:39 ب.ظ http://www.paeiizan.blogfa.com

سلام بر شما و بزرگواریتان!

مرگ چنان خواجه نه کاری ست خرد.....
روح استاد قرین رحمت باد و نبودنش بر دوستدارن فرهنگ ایران زمین تسلیت.

از معرفی خوب شما درمورد استاد شیدا سپاسگزارم. بهره بردم.
درضمن عید قربان و غدیر برشما مبارک باد.........

علی کشکولی سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:29 ق.ظ http://roohemojarad.blogfa.com/

سلام و ادب خدمت شما عزیز گرامی

بسیار عالی دست مریزاد [گل]

اینگونــه زندگــی کنیـم :
سـاده امّا زیبــا
مصمـم امّا بی خیـال
متواضـع امّا سربلنـد
مهربـان امّا جـدی
سبـز امّا بی ریـا
عــاشق امّا عــاقل

درود بر شما [گل]

سید محمدرضا هاشمی زاده سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:36 ق.ظ http://sheredashti.blogfa.com

سلام عزیز بزرگوار صمیمی . جناب رائی پور

من هم عید سعید قربان حادثه شکوه عشق وایثار بندگان به خداوند را بشما بزرگوار صمیمی تبریک وتهنیت میگویم....و امیدوارم با اعمال خاصه این ایام مبارک در هر کجا.که باشید.. از فیوضات یک حج مقبول بهره ببرید
............
ای کاش قد ر این بزرگان را درقید حات میدانستیم وار محضر ارزشمندشان فیض میبردیم که چنین آثار گراتبهایی را..برای ما به امانت گذاشتند....روح بلندش متعالی وشاد

من از اول جنـــوبــی زاده بودم.......بدامان کــــویر افتاده بودم
کنار دست ساحل سالها پیش......دل خود را بدریا داده بودم
...........
نـــگاه آینــــه یـــکرنگی من.......شب وبارن عصر سنگی من
وصیت کرده ام مال تو باشد.....تمـــام وسعت دلتــنگی من...شز

م.م.رضوان سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:23 ق.ظ http://www.mmrezvan.blogfa.com

با عرض سلام و آرزوی توفیقات روز افزون
با پست چند رباعی به روزم ومنتظر نقدهای سازنده


پیشاپیش سپاس از حضور وهمراهیتون

رستمی سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ب.ظ http://natenamak.blogfa.com/

سلام و سپاس از بزرگواری و لطف شما
خدایش بیامرزاد و روحش را قرین رحمت بی منتهای خویش کناد
پاییز است گویا...

حسن شیردل چهارشنبه 18 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:00 ق.ظ

ممنون ...بزرگوار

حسین ارزو پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:23 ق.ظ http://h-arezoo.blogfa.com

سلام.اللر اغریماسین دکتر.

لطف اله پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:07 ق.ظ http://lh2shirinzaban.blogfa.com/

خدا به شما طول عمر باعزت دهد که این بزرگواران را به ما معرفی می کنید راهشان پررهرو

لطف اله پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:08 ق.ظ http://lh2shirinzaban.blogfa.com/

ادرس مطب تان را عنایت کنید دو کتاب جدیدم را به خدمت تقدیم کنم

پرویز بیگی پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:30 ب.ظ http://http:/www.parviz-beigi.blogfa.com

سلام . متشکرم از نظرتان . این شعر در سال 1386 نوشته شد و همان زمان به چاپ رسید . موفق باشید . بدرود.

لطف اله پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:39 ب.ظ http://lh2shirinzaban.blogfa.com/

استاد می دانم از اردبیل زفته اید ادرس تان را می خاستم کتاب های جدیدم را پست کنم

منصورگروسی پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:18 ب.ظ http://asemanesher.blogfa.com/

سلام


به


جناب اقای راثی پور عزیز و گرامی



روان این استاد عزیز شاد و یادش همیشه گرامی بادا

انوش جمعه 20 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:38 ق.ظ http://anush44.persianblog.ir

سلام

با سه گانی های جدید به روزم

خورشید جمعه 20 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:03 ق.ظ http://www.khorshid85.blogfa.com


درود
بدبختانه ایشان را نمی شناختم.
همان گونه که هم اکنون بسیاری از بزرگان فرهنگ و هنر کشورم (گذشتگان و امروزیان) را نمی شناسم!!
با این همه چون یکی از کوشندگان در راستای فرهنگ و ادب سرزمینمان بوده خدایش بیامرزد و روانش شاد باد

شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشید
بدرود

حسین ارزو جمعه 20 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:50 ق.ظ http://h-arezoo.blogfa.com

سلام.سیزباشیز ساغ السون.
(۴)
اورمیه گولی
(من اولو م)

سن اولمه.

(۵)
اورمیه گولی
گوی مچیدین
گوورچین لری اولر
سن اولسه ن.





رضاپارسی پور شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:05 ق.ظ http://www.baghebaran.blogfa.com

سلام دوست گلم...متاسفم و تسلیت عرض می کنم.
به قول آن بزرگ:
از شمار دو چشم یک تن کم
از شمار خرد هزاران بیش !!
روحشان شاد.
ممنونتم.
شاد و سلامت باشی.

نیلوفر جهانگیر شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:05 ق.ظ http://http://dokhtareraz.blogfa.com/

سلام جناب راثی پور

روح استاد شیدا قرین رحمت و مرحمت.
ممنون که مجال آشنایی با ایشان را فراهم آوردید.
مانا باشید

علی کشکولی یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:12 ق.ظ http://roohemojarad.blogfa.com/

سلام و ادب خدمت شما عزیز گرامی

عالی پستیست[گل]

روی دیوار سفید می نویسم

خوبی زیبایی و عشق

من بروزم درود بر شما[گل]

خورشید یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:41 ب.ظ http://www.khorshid85.blogfa.com


درود
با «پا برهنه های گالش آباد» به روزم و چشم به راه شما
شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشید
بدرود

رضاپارسی پور دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:40 ق.ظ http://www.baghebaran.blogfa.com

با سلام و تشکر و عرض تبریک عید غدیر.
شاد و سلامت و سربلند باشید.

تبسم های روشن دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:43 ق.ظ http://smnazari.blogfa.com

سلام
پیشاپیش عید بزرگ غدیر رو به شما تبریک عرض میکنم. ممنون از محبتتان.
روح این استاد بزرگ شاد.
سبز باشید و توانا
یا حق

دردانه شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:48 ب.ظ

ممنون از مقاله ارزشمند و جامع شما در خصوص مرحوم استاد شیدا ......روحشان شاد و قرین رحمت الهی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد