ÓáÇã ÏæÓÊ ÚÒíÒ æÈáÇ äæíÓ :
ÇæãÏã ÊÔÑíÝ äÏÇÔÊíÏ
æÈ ÓÇíÊ ÎæÈí Ñæ ØÑÇÍí äãæÏíÏ
ãÇ åÓÊã
ÂäáÇíä äíÒ åÓÊíã
æãØÇáÈ ãæÌæÏ ÏÑ ÓÇíÊ ãÇ ÑÇíÇä ãí ÈÇÔÏ
ÔãÇ ÈÝÑãÇÆíÏ ÏÑ ÎÏãÊíã
سه گانی های 2
1
تا اصطکاک نعل سمند صبح
آتش جهاند از همه آفاق ناگهان
برخاست دود تیرگی از دشت آسمان!
۲
هر چند نا رواست
می پروریم در دل خود اضطراب را
این موریانه ای که بقایش زوال ماست
۳
مچاله می شود این آرزوی دور و دراز
که بادبادک شادی در این وزیدن یاس
فراز بام تو آید دوباره در پرواز
۳
هرچه تعلل کند بر او حرچی نیست
قاصدک شرمسار تا که نگوید
منتظران زمانه را فرجی نیست
سه شنبه 21 دی1389 ساعت: 1:6
نویسنده:
سه شنبه 21 دی1389 ساعت: 2:53
درود
استاد گرامی دو نوشته جدید شما را خواندم (خواندنی ها 4و سه گانی ها2) و بهره بردم، خواندنی ها مانند همیشه براستی خواندنی و پندآمیز بود، دست مریزاد
با "واکاوی یک ترانه دوران کودکی" به روزم
شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشید
بدرود
استاد گرامی دو نوشته جدید شما را خواندم (خواندنی ها 4و سه گانی ها2) و بهره بردم، خواندنی ها مانند همیشه براستی خواندنی و پندآمیز بود، دست مریزاد
با "واکاوی یک ترانه دوران کودکی" به روزم
شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشید
بدرود
نویسنده:
پنجشنبه 23 دی1389 ساعت: 13:1
با سلام شما لینک شدید شما هم ما را ....
بنام زیبایی ها لینک کن
بنام زیبایی ها لینک کن
نویسنده:
پنجشنبه 23 دی1389 ساعت: 14:34
سلام مهربان : شعر هرجند کوتاه ولی معنا ی بلند و بسی همواره عمق تراوشات دل را به زیبایی و رسا و زیرکانه به سروه اورده است.. میگم چقدرتو خونه می نشینید بابا ناسلامتی بارون رحمت الهی بلاخره با ما اشتی کرد و باطراوت و ترنم اش هوا را مطبوع و دلپذیر کرد و چند قدمی را راهپیمایی نمائیدو سر راهتون هم درکلبه درویش ما چای دارچینی میل فرمائید و بنده حقیر را مفتخرنمائید وجوهر عطرآگین قلمتان را بر ما بیفشانیدنویسنده:
جمعه 24 دی1389 ساعت: 10:54
ا اصطکاک نعل سمند صبح
آتش جهاند از همه آفاق ناگهان
برخاست دود تیرگی از دشت آسمان
..............
سلام استاد بسیار استادانه و برازنده ی شماست دست مریزاد.
آتش جهاند از همه آفاق ناگهان
برخاست دود تیرگی از دشت آسمان
..............
سلام استاد بسیار استادانه و برازنده ی شماست دست مریزاد.
نویسنده:
جمعه 24 دی1389 ساعت: 17:17
سلام جناب راثی پور عزیز.
غریبی می کنید و خبر نمی دهید. ما در دیدارهای نوبتی باید متوجه این پست بشویم بزرگوار؟
بسیار عالی بدون تعارف. واقعا لذت بردم. دستتون هزار بار دردنکنه.
غریبی می کنید و خبر نمی دهید. ما در دیدارهای نوبتی باید متوجه این پست بشویم بزرگوار؟
بسیار عالی بدون تعارف. واقعا لذت بردم. دستتون هزار بار دردنکنه.
نویسنده:
جمعه 24 دی1389 ساعت: 19:0
سلام استاد!
کارهای شما همیشه عالی اند.
منتظر حضور و همراهی شما همراه با نقدونظرتان دروبلگ سلام 2 هستیم
کارهای شما همیشه عالی اند.
منتظر حضور و همراهی شما همراه با نقدونظرتان دروبلگ سلام 2 هستیم
نویسنده:
جمعه 24 دی1389 ساعت: 21:39
سلام . گام گذاشتن در راه سه گانی زیباست . پیروز باشد اما فکر کنم زمانه درست تر از ظمانه است . شاید هم من اشتباه کنم
نویسنده:
شنبه 25 دی1389 ساعت: 0:36
سلام راثی پور عزیز!
بسیار زیبا و جالب در عین حال آموزنده بود. از همه لذت بردیم اما دومی بیشتر بر دل چنگ می زند. سبز باشید!
بسیار زیبا و جالب در عین حال آموزنده بود. از همه لذت بردیم اما دومی بیشتر بر دل چنگ می زند. سبز باشید!
نویسنده:
شنبه 25 دی1389 ساعت: 10:45
استاد کمی در مورد نحله های جدید شعر مانند شعر حجم رویااسی براهنی پست مدرن برای ما توضییح بده آیا اینها واقعا شعرند پس چرا ما چیزی از انها سردرنمی اوریم؟
نویسنده:
شنبه 25 دی1389 ساعت: 22:12
سلام......
سه گانی هایتان را خواندم وبهره بردم .با دو وسه بیشتر ارتباط برقرار کردم.
موفق باشید
سه گانی هایتان را خواندم وبهره بردم .با دو وسه بیشتر ارتباط برقرار کردم.
موفق باشید
نویسنده:
یکشنبه 26 دی1389 ساعت: 11:12
سلام بر رائی پور گرامی.
بسیار زیبا سروده اید. واقعاَ لذت بردم. دست مریزاد.
سپاس.
بسیار زیبا سروده اید. واقعاَ لذت بردم. دست مریزاد.
سپاس.
نویسنده:
یکشنبه 26 دی1389 ساعت: 16:53
سلام
کارگاه تخصصی نقد ادبی با نقد شعر عبدالجبار کاکائی به روز است.
لطفا ما را با نظرات تان و معرفی شاعران جدید به کارگاه نقد برای معرفی و نقد کامل شان همراهی کنید.موضوع بعدی ما آشفته خوانی های موسیقی امروز خواهد بود
کارگاه تخصصی نقد ادبی با نقد شعر عبدالجبار کاکائی به روز است.
لطفا ما را با نظرات تان و معرفی شاعران جدید به کارگاه نقد برای معرفی و نقد کامل شان همراهی کنید.موضوع بعدی ما آشفته خوانی های موسیقی امروز خواهد بود
نویسنده:
دوشنبه 27 دی1389 ساعت: 14:37
هرچه تعلل کند بر او حرچی نیست
قاصدک شرمسار تا که نگوید
منتظران زمانه را فرجی نیست
قاصدک شرمسار تا که نگوید
منتظران زمانه را فرجی نیست
نویسنده:
دوشنبه 27 دی1389 ساعت: 14:46
سلام
با پست - أمیری حسین... - به روزم.
منتظر مهربانی های شما...
با پست - أمیری حسین... - به روزم.
منتظر مهربانی های شما...
نویسنده:
دوشنبه 27 دی1389 ساعت: 15:24
سلام بزرگوار
زیبا و دل نشین بود
خواندم و لذت بردم
سبز باشید و استوار.
زیبا و دل نشین بود
خواندم و لذت بردم
سبز باشید و استوار.
نویسنده:
دوشنبه 27 دی1389 ساعت: 20:2
سلام استاد عزیز
بنده به روزم در عین حال خواهشی دیگر دارم . شما میدونین اشعار ترکی نظامی گنجوی رو کجا میشه تهیه کرد (با معنی چه بهتر ) . تصور می کنم در شوروی سابق تعداد زیادی از اونا رو بلبل محمد اف و دیگران مثل لطفیار ایمانف و .. اجرا کرده بودند (مثل همین شعر بسیار زیبای
هرگئجه‌م اولدی سحر غصه فلاکت سنسیز
هر نفس چکدیم هدر گئتدی، او ساعت سنسیز
. . . . ) که بصورت ترانه اجرا شده بوسیله ی زنده یاد بلبل محمد اف و نیز لطفیار ایمانف در دسترسه . از نظامی ترانه ها یا غزلیات ترکی بیشتر می خوام اگه زحمت نباشه .
البته موردی که اشاره فرمودید ترجمه ترکی از این اشعار است.نظامی در عصری می زیسته که هنوز ادبیات مکتوب ترکی بوجود نیامده بود.اولین شاعر ترکی سرا عماد الدین نسیمی بود که حد اقل 300 سال بعد از نظامی آثاری خلق کرد.اما7-8 سال پیش در محافل ادبی تبریز هیاهوئی شد که به نسخه اشعار ترکی نظامی دست یافته اند .اما دوست عزیزم دکتر فیض الهی با جستجوی فراوان و تهیه میکرو فیلم ازنسخه مادر منبع ادعائی ثابت کرد که این اشعار متعلق به نظامی قره مانیست که در قرن دهم هجری می زیسته.
بنده به روزم در عین حال خواهشی دیگر دارم . شما میدونین اشعار ترکی نظامی گنجوی رو کجا میشه تهیه کرد (با معنی چه بهتر ) . تصور می کنم در شوروی سابق تعداد زیادی از اونا رو بلبل محمد اف و دیگران مثل لطفیار ایمانف و .. اجرا کرده بودند (مثل همین شعر بسیار زیبای
هرگئجه‌م اولدی سحر غصه فلاکت سنسیز
هر نفس چکدیم هدر گئتدی، او ساعت سنسیز
. . . . ) که بصورت ترانه اجرا شده بوسیله ی زنده یاد بلبل محمد اف و نیز لطفیار ایمانف در دسترسه . از نظامی ترانه ها یا غزلیات ترکی بیشتر می خوام اگه زحمت نباشه .
البته موردی که اشاره فرمودید ترجمه ترکی از این اشعار است.نظامی در عصری می زیسته که هنوز ادبیات مکتوب ترکی بوجود نیامده بود.اولین شاعر ترکی سرا عماد الدین نسیمی بود که حد اقل 300 سال بعد از نظامی آثاری خلق کرد.اما7-8 سال پیش در محافل ادبی تبریز هیاهوئی شد که به نسخه اشعار ترکی نظامی دست یافته اند .اما دوست عزیزم دکتر فیض الهی با جستجوی فراوان و تهیه میکرو فیلم ازنسخه مادر منبع ادعائی ثابت کرد که این اشعار متعلق به نظامی قره مانیست که در قرن دهم هجری می زیسته.
نویسنده:
چهارشنبه 18 اسفند1389 ساعت: 2:28
تا اصطکاک نعل سمند صبح
آتش جهاند از همه آفاق ناگهان
برخاست دود تیرگی از دشت آسمان!
شاعر این شعر واقعیات امور را با رئالیسم بی نظیری در شعرش انعکاس می بخشد و حساب خود را بدین طریق، هم از شعرای سنتی بی بند و بار خیالگرا جدا می کند و هم از شعرای یاوه پرداز واقعیت ستیز مدرن.
اصطکاک نعل سمند صبح با سنگفرش جاده های آسمان (علت)، پیدایش جرقه های آتش از همه آفاق ناگهان (معلول)، ستیز نور با تیرگی (ستیز تز با آنتی تز) و کوچ ناگزیر ظلمت از دشت آسمان (سنتز):
بنظر من در این شعر علاوه بر این، سنت جهان بینانه مانی ئیستی (دوئالیستی) چندین هزارساله شکسته می شود: نور وظلمت دیگر نه به مثابه دو چیز بی ربط به هم، آنسان که مانی (و احتمالا زرتشت هم) تصور می کرد، بلکه به مثابه دو قطب دیالک تیکی مطرح می شوند.
منظور از پیوند دیالک تیکی، همزیستی ستیزمند دو قطب مختلف است و در تحلیل نهائی، نقش تعیین کننده از آن یکی از دو قطب است:
در دیالک تیک نور و ظلمت، برای مثال، نقش تعیین کننده ـ در تحلیل نهائی ـ از آن نور است. نه نور بدون ظلمت وجود دارد و نه ظلمت بدون نور. اقطاب دیالک تیکی بدون یکدیگر نمی توانند وجود داشته باشند: مثل دیالک تیک فرم و محتوا، صورت وسیرت، پوست و مغز، پوسته و هسته (سعدی)
ممنون از اظهار نظرتان
آتش جهاند از همه آفاق ناگهان
برخاست دود تیرگی از دشت آسمان!
شاعر این شعر واقعیات امور را با رئالیسم بی نظیری در شعرش انعکاس می بخشد و حساب خود را بدین طریق، هم از شعرای سنتی بی بند و بار خیالگرا جدا می کند و هم از شعرای یاوه پرداز واقعیت ستیز مدرن.
اصطکاک نعل سمند صبح با سنگفرش جاده های آسمان (علت)، پیدایش جرقه های آتش از همه آفاق ناگهان (معلول)، ستیز نور با تیرگی (ستیز تز با آنتی تز) و کوچ ناگزیر ظلمت از دشت آسمان (سنتز):
بنظر من در این شعر علاوه بر این، سنت جهان بینانه مانی ئیستی (دوئالیستی) چندین هزارساله شکسته می شود: نور وظلمت دیگر نه به مثابه دو چیز بی ربط به هم، آنسان که مانی (و احتمالا زرتشت هم) تصور می کرد، بلکه به مثابه دو قطب دیالک تیکی مطرح می شوند.
منظور از پیوند دیالک تیکی، همزیستی ستیزمند دو قطب مختلف است و در تحلیل نهائی، نقش تعیین کننده از آن یکی از دو قطب است:
در دیالک تیک نور و ظلمت، برای مثال، نقش تعیین کننده ـ در تحلیل نهائی ـ از آن نور است. نه نور بدون ظلمت وجود دارد و نه ظلمت بدون نور. اقطاب دیالک تیکی بدون یکدیگر نمی توانند وجود داشته باشند: مثل دیالک تیک فرم و محتوا، صورت وسیرت، پوست و مغز، پوسته و هسته (سعدی)
ممنون از اظهار نظرتان
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد