.

.

.

.

روشن

چون سنگواره ای که براو سالهای سال گذشته ست پرملال

از تو به توی غربت اعصار

سر بر کشیده است

و در خیال آنکه بر آشوبد این سکوت

پر می زند نگاه غمینش چه خسته بال

روشن1

ای شیر کورزاد رعیت نژاد راد

کو بادپا سمند خروشان تو" قیرآت"2

کو "چم لی بئل3 "نهانگه مردان با ثبات

روشن

تیغ برهنه ات

کنج کدام موزه فتاده ست

سازت که یک زمان

هم پای با خروش دل عاصی تو بود

در دستهای پیر کدام "آشیق"4

اینک زبان به شکوه گشاده ست

روشن

"سارا"5 هنوز بانگ حزینش رسد به گوش

گرید هنوز " خان چوبانی 6" در دلش خموش

گر ژرف بنگری به ارس بینی

گویا به جای آب

خوناب چشم ماست که اینسان کند خروش

گر ژرف بشنوی

طوفان خشم ماست که کولاک می کند

در قله های سر به فلک سای برف پوش

روشن ببین که درد جدائی7

-این زخم چرکیی که رسیده به استخوان-

امّید از التیام بریده ست

روشن ببین که دست سیاست

بین برادران

دیواری از محال کشیده ست

اینجا زمان که بود زمانی گریزپای

پایش فرو شده ست به گرداب ریگزار

حتی نسیم هم که بیارد پیام دوست

باید اجازه گیرد از سیم خاردار8

روشن نمان خموش

از رخوت تحمل بیداد ها در آ

فریاد کن جراحت این زخم کهنه را

بهمن 1369

1.روشن از قهرمانان افسانه ای آذربایجان است.بدلیل اینکه پدر او که مهتر اسبان خان بود و بدستور خان از هردو چشم نابینا شده بود ،کور اوغلو نامیده می شد.او با مبارزه اش خواب را بر خان ظالم حرام کرد.

2.قیرآت نام اسب معروف کوراوغلو

3.چم لی بئل نام پناهگاه کوراوغلو و دوستانش

4.آشیق نوازنده های محلی اذربایجان هستند

5 و 6.سارا نامزد چوپان خان (خان چوبانی)بوده که در شب زفاف توسط عوامل خان دزدیده می شود اما برای اینکه بدست خان نیفتد در بین راه خود را در رود ارس می اندازد.

7.اشاره به ترانه معروف آیریلیق (جدائی)

8.این تعبیر را از نزار قبانی عاریت گرفته ام

سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 0:20 توسط:قلم زن
سلام جناب راثی‌پور
لذت بردم
سیری بود در آزادگی و رادی، با خطابی دلنشین و بجا!
 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 0:32 توسط:پاییز(طوفان بی ملاحظه)
سلام استاد!

دست مریزاد.
لذت بردم
 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 1:8 توسط:اصلاح طلب
سلام.
خوبین؟

کلمه "آشیق" رو که دیدم متوجه شدم بعضی از کلمات که در پرانتز هستند به زبان ترکی می باشن.

داستان سارا واقعا حکایت و یا تراژدی غم انگیزی است..
 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 2:42 توسط:لطف الله
استاد دست مریزاد عالی بود و دلنشین اگر جسارت نیست چنلی بئل درست تر است


درود بر شما.بعضی جاها چم لی بئل نیز خوانده شده است که درست تر می نماید.

یعنی دامنه ء مه آلود
 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 7:52 توسط:بهرامی
سلام دکتر
انصافا زیبا سروده اید داستان روشن را .
چراغ طبعتان هماره ی ایام روشن باد .

 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 11:40 توسط:روح الله احمدی (بلبل)
اول سلام و عرض ادب و این حرفها
بعد برم شعرتان را بخوانم که نخوانده میدانم زیباست
 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 12:47 توسط:سمانه مالمیر
درود بر شما
خیلی لذت بردم اما ماجرای 4 چی بود؟
ببخشید که متوجه نشدم


سلام .آشیق نوازنده های دوره گردی هستند که موضوع ترانه هایشان قهرمانان افسانه ای آذر بایجا ن است.حکایاتی که همراه هویت ما در حال بر باد رفتن است.
 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 15:1 توسط:رامین علمداری
درود دوست من
پر می زند نگاه غمینش چه خسته بال
 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 15:2 توسط:اکبر
سلام
عالی بود
ممنون
 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 15:2 توسط:گل کو
درود برشما
 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 15:3 توسط:ghoghnos
درود بر شما
لذت بردم
 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 20:33 توسط:علی محامی
سلام

لذت بردم و همچنین استفاده (f)

یا حق
 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 20:33 توسط:بهرام الهی
بسیار زیبا بود
 وب سایت   ایمیل


سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 23:48 توسط:علی کشکولی
سلام گرامی دوست

هر وقت که میایم و اشعار را میخوانم حظ میکنم این که بر دلم منزل کرد

تیغ برهنه ات

کنج کدام موزه فتاده ست

سازت که یک زمان

هم پای با خروش دل عاصی تو بود


عالی بود خدا قوت و درود بر طبع لطیفت
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 1:58 توسط:ضیا, مصباحی
طوفان خشم ماست که کولاک می کند.......
درود برجناب راثی پورعزیز شعرتان زیبا ودلنشین است خارج ازکلمات خاص که شعرراکمی خصوصی کرده است آهنگین بودن آن شررا دلچسب ترکرده است
مانا باشی
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 2:6 توسط:دردانه
سلام و عرض ادب دارم ....درود به شما بزرگوار که همیشه سروده هایتان استادانه بیان معنا می کند و این بار عالی با اقتباس از یک داستان و تلمیح به آن سروده روشن رو به تحریر در آوردین .....درود و دستمریزاد
مانا و برقرار باشید و در پناه حق....
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 2:10 توسط:دردانه
از لطف و نظر ارزشمند شما نیز بی نهایت سپاس گزارم ....
عبادات شما نیز قبول در گاه احدیت ......
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 3:9 توسط:خطی زدلتنگی
احسنت بر شما
یکی از بهترین شعرهای این وبلاگ تاکنون این شعرهنجارمند ، با احساس و به قاعده است.کارتان عالی بود .
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 11:9 توسط:رضا همراز
سلاملار . همه شه کی کیمی گوزل ایدی . وار اولون
سیزین همراز
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 12:4 توسط:مهدی فرزه
سلام جناب دکتر رائی پور

زیبا سروده اید حدیث کوراوغلو را. با این داستان به روایت صمدبهرنگی در کودکی آشنا شده بودم .شعر روشن، شعر روایی - حماسی زیبایی ست. .به ویژه آنکه واژه نامه ای هم درج کرده اید که کمک زیادی به درک شعر می کند.

موفق باشید.
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 22:35 توسط:اوکتای
اگر علی نشدی لااقل معاویه باش

به فکر مردم این حول و حوش و ناحیه باش

شلنگ تخته مینداز توی جاده ولی

اگر که زیر گرفتی کسی پی دیه باش

به رنگ و بوی وینیستون چقدر گول خوری

به فکر عاقبت کار و کانسر ریه باش

پی تدارک افطار دیر جنبیدی

بیا و دربدر زولبیا و بامیه باش

اجاره خانه چو تجدید می کنی جانا

مگر که دوبله دهی ورنه فکر تخلیه باش

مکن حرام پی جنس بنجل چین ،پول

کمی اراده بکن فکر تور ترکیه باش

چقدر آب دماوند می خری ابله!

پی خریدن یک دستگاه تصفیه باش

به رانت خوار بگو روز محشری هم هست

فقط کمی نگران عذاب تنقیه باش!

به جای شعر به منبر اگر نشست اوکتای

ببخش عذر وی و معترض به قافیه باش
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 22:45 توسط:توکل
درود بر شما
نمی دانم چطور حرفم را شروع کنم.
از بس که حرف برای گفتن زیادست.
فریاد نسلی که هویتش دارد رنگ می بازد و دیوارهای جدائی ساخته سیاست بازان انرژیش را به تحلیل می برد.
از زخم جدائی بگویم یا ناله سارا
به قول شهریار

سینه بیر دشت مغاندور قوزی یان یانه یاتیپ
منیم اغلاز گوزومی اوردا آراز ایله میسن.

برای اینکه دوستان فارس هم معنایش را بدانند ترجم شکسته بسته اش این می شود:

سینه ام چون دشت مغان است که بره ها را می پروراند
و چشم گریان مرا تو در آن ارس کرده ای
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 22:48 توسط:مینا سرشت
سلام جناب رائی پور عزیز

سروده ی قوی بود اما با توجه به همه ی اتفاقات قشنگی که در شعر افتاده است

یک اصالت سرسخت و کمی خشمگین هم در سروده تان دیدم یک میهن پرستی عمیق و

غیرت اصیل …

لذت بردم فقط کاش می شد به جای اینهمه نام از تعابیر و برخی نمادهایی که شاعرانه پرداخته می شد استفاده می کردید …

با این حال از اقتدار شعر و از صلابت آن لذت بردم

باشید همیشه (f)
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 23:18 توسط:مجید لشکری
سلام
کار در خور تقدیری ست
قابل دانستید با تحفه ای از سفر نجف به روزم و مشتاق نظرتان
علی علی...
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 23:31 توسط:lمحمد علی شیردل
سلام دوست عزیز
زیبا و دلنشین
موفق باشید
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 23:32 توسط:توکل مشکوه
سلام و درود

زیبا بود
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 23:33 توسط:محمد ترکمان(پژواره)
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 23:36 توسط:زهرا اخلاقی
زیبا بود
پاینده باشید
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 23:37 توسط:محمد حسن چگنی زاده
سلام
دوست خوبم!
به تو تبریک می گویم با این حس و شور
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 23:37 توسط:negare
سلام برای بار اول که خوندم هیچ چیزی متوجه نشدم اما زمانی که پاورقی رو مطالعه کردم و دوباره از اول شعر رو مرور کردم دیدم بسیار زیبا حرف رو گفتی و تعابیرت هم قشنگ دنبال هم اومده بودند .
چون اطلاعاتی راجع به اینسبک ندارم بحث در مورد کیفیت رو به دوستان واگذار می کنم .
کارت زیبا بود
موفق باشید
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 23:38 توسط:رویا 64
گر ژرف بنگری به ارس بینی

گویا به جای آب

خوناب چشم ماست که اینسان کند خروش

گر ژرف بشنوی

طوفان خشم ماست که کولاک می کند

در قله های سر به فلک سای برف پوش

سلام جناب راثی پور

شعرتون عالی......... پر از مفهوم و عمیق بود................سر بلند وپیروز باشید..ی ا ح ق .....
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 23:39 توسط:zahrashabani
سلام
بسیار زیبا
موفق باشید
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 23:39 توسط:marzie
متاسفانه عصر عصر شتابه

همه دوست دارن در کمترین زما ن بیشترین مفهوم رو دریافت کنند و با مغزترینها رو

شعر شما زیبا بود اما مطالعه پاورقی و رجوع دوباره به شعر از حوصله ی اکثر افراد خارجه

اما از طرفی باعث غنای اطلاعاتی افراد علاقه مند می شود

از زحمتی که کشیدید تشکر میکنم
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 23:40 توسط:babak
شعر خوبی خواندم...سبز
 وب سایت   ایمیل


چهارشنبه 17 شهریور1389 ساعت: 23:46 توسط:گاه نوشت های دبیر ادبیات
سلام و عرض ادب

مثل همیشه زیبا ست.
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 0:29 توسط:وبساز
همیشه هستند کسانی که نمی خواهند پرواز تو را ببینند تو به پرواز فکر کن نه به آنها

(امیر جوان)


چه دعایی کنمت بهتر از آن ، که خدا پنجره ای رو به اطاقت باشد

وبساز ابزار وب نویسان جوان
جدیدترین کذهای موزیک
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 0:59 توسط:امیر سامان
ممنون استاد
فوق العاده بود
سپاس گذار

پاینده باشید
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 5:12 توسط:مجید لشکری
سلام
هرچند می دانم به این ها نیازی ندارید امّا محض علاقه به حلقه رندان پیوستید.
لطفتان مستدام
علی علی...
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 6:19 توسط:رضا شیبانی
سلام
نیمایی زیبایی خوندم.خوب اسطوره های آذری رو آورده بودید.
فقط مصرع اول کمی وزنش برام سنگین اومد.
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 7:51 توسط:سیدمحمدرضا هاشمی زاده
سلام بزرگوار صمیمی جناب رائی پور
........
شعر بسیار محکم...ومضمون حماسی ودلنشین وباشکوهت که فریاد بلند درد های مشترکمان بود...با زیبا ترین تعبیرات وحال وهوایی نو اندیش و روشن...تصویر کشیده بودید.....همیشه حال وهوایت روشن باد
...........
رمضان باتمام کوله بار کرامتش دارد خدا حافظی میکند، به راستی ما چه بهر ه ای بردیم؟ وچه اندوختیم....از این روزه های باری بهر جهـت مان .. وتن پوش نیمه سوخته مان ؟ فقط امیدبه رحمت واسعه ی پروردگاری داریم
............................
به خلوت تنهاییم در این عصر بی تکیه گاهی خوش آمدید..دوستی وصمیمیتت
مســـتدام..حضور پر مهر ومحبت و.تاثیر گذار شما اندیشمند محترم باعث شادی دل وجان و تعالی شعر هایم خواهد بود...طاعات وعباداتتان در این ماه ضیافت خداوند... قبول درگاه حق....قلم وقدمتان همیشه ی ایام سبز ومعطر....دوستیتان پایدار
کاش باسوز تو..این زمزمه را ساز کنم
تا به شوق نفست بال وپـــــری باز کنم
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 8:22 توسط:یاسین قدیمی
با سلام و احترام
با شعر دیگری به نام "پروتکل الحاقی" به روزم.
قدم رنجه فرمایید خوشحال می شوم
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 11:7 توسط:توتقون
سالام جناب راثی پور گئرچکدن، باخ سیزین بو گوزه ل شعیرینیزدن کی، فخرلی موباریزلریمیزی و آذربایجان ائلی نین سئوگیسی، صداقتی، قایغی کئشلیی، اینسان سئوه رلیی... عین حالدا اییدلیی، قوخمامازلیغی و... گوستریب، نیسگیل ائتمیشسینیز، اولدوقجا ذوق آلدیم. فطیر بایرامینیز قوتلواولسون
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 13:42 توسط:نرگس عینی
ممنون استاد زیبا بود.
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 15:10 توسط:sajjad
زندگی اینجا یعنی نق نق مادر ٫ یعنی حرف های تکراری پدر... زندگی اینجا یعنی آسمان ابری ٫ یعنی کوه پر از درد... یعنی خوردن توسری از این و اون... یعنی صاعقه ی بی صدا... زندگی اینجا یعنی درخواست ازدواج و ماندن در اولین قسط... زندگی اینجا یعنی گریه بر سر قبر و گریه درآوردن او در وقت زندگی... یعنی تلاش اما نرسیدن... یعنی گریه اما بی صدا... یعنی ببر اما بی خشونت... زندگی اینجا یعنی گفتن دوستت دارم به آن که دوستت ندارد و شنیدن دوستت دارم از آن که دوستش نداری... زندگی اینجا معنایی ندارد ما برای آن معنا میپنداریم... یعنی نگاه های معصومانه در برابر گرگ ها...
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 17:28 توسط:دررودی
با سلام:

عیدسعید فطر بر شما عاشقان مبارک باد
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 20:44 توسط:صورتی
حتی نسیم هم که بیارد پیام دوست

باید اجازه گیرد از سیم خاردار
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 20:45 توسط:اردهالی
ممنون زیبا بود.
 وب سایت   ایمیل


پنجشنبه 18 شهریور1389 ساعت: 23:36 توسط:بهرامی
سلام دکتر جان
عید سعید فطر بر شما مبارک باد .
 وب سایت   ایمیل


جمعه 19 شهریور1389 ساعت: 3:13 توسط:رضا
سلام استاد عزیز،
اولا عیدت مبارک و با آرزوی شیدایی بیشتر.
راستش این شعر حماسی و پر شورت من را به سالهای زندانم برد.
عزیزی آذربایجانی در کنارم بود که هر وقت دلش می گرفت، با لحجه شیرینش می گفت: می خوام کوراغلو را از رشید بهبودف بخوانم ( اگر اشتباه نکنم شاید هم از امین الله امین بود). نام ترنه اش آرپاچای بود که بسیار دلنشین بود. و زمانی که تن ( آیریلیق امان آیریلیق) او بالا می رفت، گویی دستی درسینه دلم را چنگ میزد.
آن زمان بیست و چهار ساله بودم. از شما گرامی چه پنهان که من در سن هجده سالگی عاشق دختری بودم که بچه خیابان شهناز تبریز بود. این عشق با اندوهی بزرگ فدای سیاست و مبارزه شد.
وقتی این دوست آرپاچای را می خواند ذهن من به تبریز و خیابان شهناز پرواز می کرد. نام آن دوست یدالله بود و من به او عاشق یدالله می گفتم.
امشب که این شعر زیبای تو را خواندم، ناخداگاه با دو تصویر آن دختر و عاشق یدالله در هم آمیخت و مرا مجبور به سرریز کردن کرد.
حق یارت و دوباره عیدت مبارک
اگر شیرینی دم دست داری به نیت دستهای من در دهان بگذار و کام شیرین کن که کام مرا شیرین کردی.
 وب سایت   ایمیل


جمعه 19 شهریور1389 ساعت: 11:50 توسط:علی کشکولی
سلام عزیز گرامی

عید فطر یافتن توفیق طاعت و اطاعت است، جشنی است بر یافتن سعادت توبه و تهذیب نفس، سعادت تسبیحات ، و تراویح ها و ذکر های شبانه و توفیق بر کنترل دیو سرکش نفس، مراسمی است با شکوه برای اعطای پاین نامه ی قبولی در کلاس های عشق و ایثار و گذشت؛ ایثار و گذشتی که به قصد قربت به حضرت باری تعالی انجام شده و عید مهر قبولی خداوند است بر همه آن ها ....... عید بر شما مبارک



عید برعاشقان مبارک باد عاشقان عیدتان مبارک باد
عید اگر بوی جان ما دارد/در جهان همچو جان مبارک باد
بر تو ای ماه آسمان و زمین تا به هفت آسمان مبارک باد
عید آمد بکف نشان وصال عاشقان این نشان مبارک باد
روزه مگشای جز به قند لبش قند او در دهان مبارک باد
عید بنوشت کنار لبش کین می بی کران مبارک باد
عید آمد که ای سبک روحان رطل های گران مبارک باد
چند پنهان خوری صلاح الدین بوسه های نهان مبارک باد
گر نصیبی به من دهی گویم بر من و بر فلان مبارک باد
مولانا
 وب سایت   ایمیل


جمعه 19 شهریور1389 ساعت: 13:50 توسط:سیدمحمدرضا هاشمی زاده
سلام صمیمی بزرگوار .رائی پور..پیوسته دلت شاد ولبت خندان باد
...........
طاعات وعبادات خالصانه شماقبول درگاه حق...عید سعید فطر...هدیه معطر الهی
به شما روزه دار اهـــل معـــــرفت.و اخلاص..تبریک وتهنیت..میگویم.
ماه رمضان چو بوی گـل آسان رفت.....گنجیــــنه ی با کرامت قـــــــرآن رفت
طاعات شما به لطف حق.شد تایید.....باشد به شما مبارک این عید سعید
......................
به خلوت تنهاییم در این عصر بی تکیه گاهی خوش آمدید..دوستی وصمیمیتت
مســـتدام..بوی عطر خوش دوستی ومحبتتان در این حال وهوای عید...باعث شکوفایی..دل وجان و اشعارم خواهد بود....
تودر عطشم زلال جـــــاری هستی......آن شعر که دوست دارم..آری هستی
در خاطر من چوعطر گلهای سپــید.......ای خوب تـرین، تو یادگــــــاری هستی
 وب سایت   ایمیل


جمعه 19 شهریور1389 ساعت: 22:20 توسط:علی کشکولی
سلام عزیز گرامی


لحظه ها را نه یاد گار بلکه ماند گار کنیم


بروزم

درود بر شما
 وب سایت   ایمیل


شنبه 20 شهریور1389 ساعت: 3:3 توسط:خورشید
درود
نخست اینکه: نوشتن را از سرگرفتم: "اینجور هم نمی ماند"
بخوان و برایم بنویس دیدگاهت را

و سپس: عید فطر بر آنانکه حقیقت را به مسلخ نبرده و از سفره دین فروشان و ریاکاران افطاری نگشودند خجسته باد
و در پایان اینکه: عیدی نوشته ات زیبا و خواندنی بود

شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشی
بدرود
 وب سایت   ایمیل


شنبه 20 شهریور1389 ساعت: 3:54 توسط:فرخ
دوست من سلام سالها قبل با دفتر غزلهای نابتان آشنا شدم و دفتر غزلتان را یکی از سالم ترین نمونه های غزل معاصر می دانم.


چون شقایق به ره باد میفروز چراغ
تکیه تا چند به اسباب نه چندان بر جا!


سلام.قربان لطف شما.از اشنائی با شما خوشحال شدم
 وب سایت   ایمیل


شنبه 20 شهریور1389 ساعت: 12:27 توسط:آذرین
سلام بر جناب راثی پور
عید با شکوه فطر را به شما و خانواده محترمتان تبریک میگویم .
در بازدید بعدی لطفا ای میل خود را برای منبگذارید تا کلمه عبور برای شما ارسال گردد .
در فصل جدید فعالیتم در نظر ندارم مثل سابق به ارائه نظرات باز اقدام کنم .
ولی مطمئنا یکی از حوانندگان خوب شما هستم و نقد و پیشنهاد انجام خواهم داد .
ضمنا در مورد کور اوغلی مثنوی بلند ی سرودم که به موقع پست خواهم کرد .
کلمه «آشیق» ترکی به معنای کسی که از حجاب های دنیوی گذر کرده است،
آشیق ها یا همان عاشیق ها یادگارهای ئی از آن دوره و یا قبل از آن میباشند . واقعا
سرمایه های مملکت هستندکه آنطوریکه باید و شاید قدرشان دانسته نمیشود .
و اما تو عزیز منی
 وب سایت   ایمیل


شنبه 20 شهریور1389 ساعت: 14:38 توسط:دررودی
حاج فتاح در نقش

منتظرتم
 وب سایت   ایمیل


شنبه 20 شهریور1389 ساعت: 18:6 توسط:سید علی
یاشای سن آذربایجان اوشاقی !
خیلی عالی بود .منظومه ی قشنگیه ،غنای شاعرانگیش ، زبان رواییش ، عناصر و شخصیتهای منظومه همه دست به دست دادن تا یک داستان تلخ رو فرایادآریم .
استفاده کردم مرسی .
 وب سایت   ایمیل


شنبه 20 شهریور1389 ساعت: 19:46 توسط:حسیـن چمنـی (فــریـــاد)
دوست خوبم سلام

از اظهار لطف شما بسیار متشکرم

وبلاگ وزین شما را بسیار جذاب و زیبا یافتم .

ژرف اندیش مانید و سرشار از حس ناب عاشقی
 وب سایت   ایمیل


یکشنبه 21 شهریور1389 ساعت: 9:13 توسط:فریبا
ممنون از حضور مهرتان و تشکر از حسن نظرتان
مطالب جالبی داشتید. مانا باشی دوست عزیز
 وب سایت   ایمیل


یکشنبه 21 شهریور1389 ساعت: 9:52 توسط:پگاه عامری
سلام


ممنون از حضورتون
 وب سایت   ایمیل

نظرات 2 + ارسال نظر
mahmood سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 ق.ظ http://www.eiml.blogfa.com

salam
be soorate etfaghi va az google varede weblaget shodam
az inke dasti dar neveshtan dari kheyli khoshhalam
mikhastam ye lotfi bokoni va to weblage man ye nazar bezari
nazare shoma baram moheme
ehsas mikonam dar khosoose gahziyeye aghaye seda ebi va googoosh va in poste janjalie man harf haye ziadi dashte bashi
lotf kon nazareto be man elam kon
kheyli mamnoon az tavajohet

mahmood سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:19 ق.ظ http://www.eiml.blogfa.com

salam
be soorate etfaghi va az google varede weblaget shodam
az inke dasti dar neveshtan dari kheyli khoshhalam
mikhastam ye lotfi bokoni va to weblage man ye nazar bezari
nazare shoma baram moheme
ehsas mikonam dar khosoose gahziyeye aghaye seda ebi va googoosh va in poste janjalie man harf haye ziadi dashte bashi
lotf kon nazareto be man elam kon
kheyli mamnoon az tavajohet

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد