.

.

.

.

اسطوره



ممکن که کند -غیر من- این ناشدنی را

یعنی شکند هیبت دیوار منی را

دیوارمنی را که میان من و مقصود

انداخته این فاصله ی اهرمنی را

این فاصله ی غفلت و افسوس که بگذاشت

از کف بدهم فرصت نایافتنی را

در تور  ِ تو این ماهی لغزنده نماند

مادام که واقف نشوی فوت و فنی را

بر عزم خلیلانه چه امد که نیارست

تجدید کند خاطره ی بت شکنی را

آن را که بیابان طلب پای نفرسود

باور نکند سعی اویس قرنی را

شیرینی ِ عشق است که اسطوره بسازد

فرهاد چه داند هنر کوه کنی را

آلاله چو بیند عَلَم غیرت عشاق

از یاد برد دعوی خونین کفنی را

فرزاد

دوشنبه 1 شهریور1389 ساعت: 20:0
سلام بر دوست وبلاگ نویس گلم
وبلاگ خوبی به پا کردی عزیزم
منم قبلا وبلاگ نویس بودم
اما الآن یه انجمن ساختم
به اسم انجمن های پی.سی.ول
لینکش هم اینه: http://forum.p30well.com
خیلی دوست دارم بیای و اونجا هم فعالیت کنی البته اگه خوشت اومد
میتونی مشکلاتتو با وبلاگ یا هرچیز دیگه و نیازهاتو مطرح کنی!

یا اگه بیشتر با انجمن ها آشنا هستی میتونی تقاضا بدی تا سرپرستی یک بخش رو به تو بسپرم! (البته اگه واردی)


رو تو و مطالبت حساب کردما! منتظرت هستم عزیزم
فعلا
نویسنده: sina
سه شنبه 2 شهریور1389 ساعت: 0:37
نسبتا خوب بودش
نویسنده: فرزانه
سه شنبه 2 شهریور1389 ساعت: 0:46
سلام
از قلم روانتان در شعر بهره می بریم آقای راثی پور
نویسنده: قلم زن
سه شنبه 2 شهریور1389 ساعت: 1:36
بسیار عالی!
چه تعابیر زنده و مؤثری!

«بر عزم خلیلانه چه آمد که نیارست
تجدید کند خاطره‌ی بت‌شکنی را

آن را که بیابان طلب پای نفرسود
باور نکند سعی اویس قرنی را...»

غزلی است!
زنده باد!
نویسنده: اصلاح طلب
سه شنبه 2 شهریور1389 ساعت: 2:9
سلام.
ممنونم از حضورتون.

شعر واقعا زیبایی بود.
امکروز داشتم شری رو زیر لب زمزمه میکردم که متاسفانه نمیدونم سراینده اون کیه؟ فقط میدونم درباره اویس قرنیه که در شعر شما هم آمده:

گر پیش منی چو بی منی در یمنی
گر دریمنی چوبا منی ژیش منی

من با تو چنانم ای نگار یمنی
کاندر غلطم که من توام یا تومنی...


این روزا مارو هم دعا کنید..
نویسنده: مهدی فرزه
سه شنبه 2 شهریور1389 ساعت: 10:15
سلام


شعر محکم و قشنگی ست، به ویژه از این قسمت ها بیشر لذت بردم:

بر عزم خلیلانه چه آمد که نیارست

تجدید کند خاطره ی بت شکنی را

آن را که بیابان طلب پای نفرسود

باور نکند سعی اویس قرنی را

شیرینی ِ عشق است که اسطوره بسازد

فرهاد چه داند هنر کوه کنی را

آلاله چو بیند عَلَم غیرت عشاق

از یاد برد دعوی خونین کفنی را

واقعا استادانه ست . شعر اسطوره ؛ به داستان های زندگی حضرت ابراهیم(ع)، اویس قرنی و شیرین و فرهاد ، تلمیحات قشنگی دارد.

موفق هستید و باشید.

دوستدار شما و شعر تان

مهدی فر زه (میم . مژده رسان)


نویسنده: نازنین ( برگ بی برگی )
سه شنبه 2 شهریور1389 ساعت: 11:12
نویسنده: سیده فاطمه احمدی
سه شنبه 2 شهریور1389 ساعت: 11:16
سلام
غزل قشنگی بود.من بیت یکی مونده به آخر رو خیلی دوست داشتم.
نقد کردن بلد نیستم فقط لذت می برم از این چینین اشعار نابی
شاعر باشید و مانا
نویسنده: بهرام الهی
سه شنبه 2 شهریور1389 ساعت: 11:17
غزل زیبایی بود
نویسنده: آرش سیفی
سه شنبه 2 شهریور1389 ساعت: 11:20
شاعر توانایی هستید
خوشحال هستم که شعری زیبا و قدرتمند را از شما خواندم
هر چند آمار بازدید شما کم است اما شعرتان در ردیف اشعار قدرتمند می باشد
بدرود
نویسنده: toulo
سه شنبه 2 شهریور1389 ساعت: 11:23
واقعا لذت بردم، براتون آرزوی سلامتی و موفقیت می کنم
نویسنده: علی حیدری
سه شنبه 2 شهریور1389 ساعت: 14:37
سلام استاد ارجمندم
امیدوارم همیشه سرشار از زندگی و امید باشید.
شعر بسیار زیبایی بود واقعا استادانه بود دست مریزاد
آن را که بیابان طلب پای نفرسود

باور نکند سعی اویس قرنی را

شاداب بمانید .[گل
نویسنده: علی کشکولی
سه شنبه 2 شهریور1389 ساعت: 23:4
سلام گرامی دوست

الحق زیبا و جاندار است خصوصا این بیت که عالیست دست مریزاد

در تور ِ تو این ماهی لغزنده نماند

مادام که واقف نشوی فوت و فنی را

نویسنده: اکرم بهرام چی
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 0:49
غزلی بسیار زیبا و پر محتوا سروده اید درود برشم
نویسنده: کسری پیرو
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 0:50
سلام ؛

افسوس که چنین اشعاری مهجور می ماند.
نویسنده: ضیا, مصباحی
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 2:57
سلام ممنون ازحضورتان شعرتان زیباست اما یه کم پیچیداست فدای زیبایی شعررا فدای ابهامات نکنید
مانا باشید
نویسنده: دردانه
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 2:58
سلام و عرض احترام دارم .....عبادات شما بزرگوار ،قبول حق ...
سروده تان بی نهایت عالی بود خصوصا با اشارات روشنی که در اون به کار بردین .....بی شک عزم و اراده ای لازم است تا این دیوار منی (و شاید غرور ) شکسته شود ....
از حضور شما و لطف تان نیز بی نهایت ممنونم ...سپاس
نویسنده: قاسم ترکان
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 7:19
سلام غزل بسیار دلنشینی بود و از آنجمله غزل هایی که من طالبم. لذت بردم .راستی اگر برای کورپو مطلبی در نظر دارید . عنایت بفرمایید . اگر تا یکهفته ایمیل کنید ممنون می شوم . قربانت
نویسنده: سیدمحمدرضا هاشمی زاده
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 10:37
به نور عشق زینت کن سخن را.....ترنم کن سپس نام حسن را
حسن صلحش به فرمان خدا بود.....حسن بنیانگذار کــــربلا بود
حسن حُسن تمام خاکیان است.....چــراغ خلوت افلاکیان است
هاشمی زاده...از مثنوی مظلو م مدینه
میلاد باسعادن کریم اهل بیت.امام حسن مجتبی ع را به شما رهرو آن حضرت تبریک وتهنیت میگویم
................................
سلام صمیمی بزرگوار
.........
از شعر باطراوت...ومعطرت که زبانی صمیمی..تعبیرات وتصویر گری های بسیار نو اندیش و با حال وهوای تازه .. روشن وزلال .. ساختاری تازه ومسیری همسو با شعر پیشرو زمان داشت ولبریز از عطر صمیمیت واحساس لطیف وعرفان.بود...زمزمه نمودم ولذت بردم

...........
حضور پر مهر ومحبت و.تاثیر گذار شما اندیشمند محترم را به کلبه ی تنهاییم، گرامی می دارم....طاعات وعباداتتان در این ماه ضیافت خداوند... قبول درگاه حق....قلم وقدمتان همیشه ی ایام سبز ومعطر....دوستیتان پایدار
نویسنده: amir
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 13:32
سلام
یه سایت خیلی خوب جهت افزایش آمار بازدید وبلاگ و وب
سایتتون. رایگانه رایگان
http://tmailhit.ir
نویسنده: حر
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 14:52
سلام
شعر قدری بود
دستت درست
نویسنده: مسعود ناظم رعایا
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 15:46
با سلام و عرض ادب.بی گمان یکی از بهترین و دوست داشتنی ترین جاهایی که در دنیای مجازی هر هفته دو یا سه بار سر می زنم وبلاگ از هر دری سخن است.گاهی دوستان نظر نگذاشتن مرا دلیل بر بی ادبی می دانند اما من هم مانند جامعه مدتهاست خمارم به شدت.کلافه ام و سرگردان و نا امید.گاهی دلم برای خودم تنگ می شود.چشمه ی طبعم هم مدتی است خشکیده و ......اما اینها همه دلیلی نیست که ارادتم را تجدید نکنم.امید شادکامیتان را دارم و برای شما و همه خوانندگان و دوستانتان ارزوی بهروزی و کامیابی دارم.ارادتمند همیشگی مسعود ناظم رعایا
نویسنده: یاسین
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 21:2
قلمتون سبز
طبعتون روشن
نویسنده: zahrashabani
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 21:3
سلام دوست عزیز
غزل بسیار زیبا و منسجمی بود
شما قلم توانمندی دارید
بهتون تبریک میگم!
نویسنده: negare
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 21:4
سلام جناب راثی پور
فکر می کنم این کار اولی باشه که از شما می خونم .
خیلی قشنگ بود .
موفق باشید
نویسنده: hamed
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 21:4
غزل زیبا ودر عین حال پر مغزی بود
ممنون
نویسنده: آسمانی
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 21:6
خیلی زیبا و کامل. موفق باشید.
نویسنده: marzie
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 21:8
سلام استاد

غزل قشنگی از شما خوندم

تشکر

شیرینی ِ عشق است که اسطوره بسازد

فرهاد چه داند هنر کوه کنی را
نویسنده: hamoon
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 21:9
شیرینی ِ عشق است که اسطوره بسازد

فرهاد چه داند هنر کوه کنی را

شعر زیبایی بود،ممنون
نویسنده: کیا
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 21:10
کار زیبایی بود.
سپاس!
نویسنده: مهتاب
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 21:10
دیوارمنی را که میان من و مقصود

انداخته این فاصله ی اهرمنی را

ممنون استاد

زیباست
نویسنده: اوکتای
چهارشنبه 3 شهریور1389 ساعت: 21:11
شیرینی عشق است که اسطوره بسازد
فرهاد چه داند هنر کوهکنی را

تریپ عرفانی آمدید.شما که سیاسی می نوشتید؟
نویسنده: پدرام
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 0:55
راثی پور باز هم مثل همیشه لذت بردی
نویسنده: هادی
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 0:57
درود برشما.
این کارتان را خیلی پسندیدم.
نویسنده: nahayat
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 1:5
لذت بردم
نویسنده: مهتا
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 1:5
شیرینی ِ عشق است که اسطوره بسازد

فرهاد چه داند هنر کوه کنی را


بسیار زیبا سروده اید
نویسنده: لطف الله
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 2:16
استاد با معرفی غزلتان به روزم
اگر اجازه بدهید در اولین شماره نشریه صبح سبلان چاپ شود
نویسنده: سید مهدی نژادهاشمی
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 8:20
ممنون خواندم زیبا بود دوست من
نویسنده: نرگس عینی
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 11:22
ممنون استاد شعر بسیار زیبایی بود.
نویسنده: sib
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 11:23
خیلی ممنون زیبا بود
مخصوصا بیت آخر ترکیب زیبا کلمات و معنایی زیبا تر
آلاله چو بیند عَلَم غیرت عشاق

از یاد برد دعوی خونین کفنی را
نویسنده: صهبا
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 11:24
خیلی زیبا بود ممنون
نویسنده: milad azad
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 11:25
شیرینی ِ عشق است که اسطوره بسازد

فرهاد چه داند هنر کوه کنی را
بی نظیر بود مرسی
نویسنده: my name is ali
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 11:25
بسیار زیبا بود ...

ممنون ....
نویسنده: رویا 64
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 11:26
آن را که بیابان طلب پای نفرسود

باور نکند سعی اویس قرنی را

شیرینی ِعشق است که اسطوره بسازد

فرهاد چه داند هنر کوه کنی را

آلاله چو بیند عَلَم غیرت عشاق

از یاد برد دعوی خونین کفنی را

قابل تامل بود.............

ی ا ح ق

0
نویسنده: mofidtarin
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 13:34
سلام دوست عزیز
از شما دعوت میکنیم لینکهای روزانه خود را در سایت مفیدترین ( شبکه برتر انتشار لینک فارسی از نظر نقدنیوز) منتشر کنید مفیدترین در بازه زمانی محدود اقدام به عضوگیری بدون دعوتنامه میکند لطفا برای انتشار لینکهای خود سریعتر اقدام فرمائید.
با تشکر
مفیدترین دات کام
www.mofidtarin.com
نویسنده: somayye 2
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 15:2
آن را که بیابان طلب پای نفرسود

باور نکند سعی اویس قرنی را



شیرینی ِ عشق است که اسطوره بسازد

فرهاد چه داند هنر کوه کنی را


بسیار زیبا بود
نویسنده: بابک
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 15:6
بسیارعالی........
نویسنده: مهدی فرزه
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 19:28
نویسنده: برزین
پنجشنبه 4 شهریور1389 ساعت: 20:0
سلام
پخته و مستحکم بود
دست مریزاد
نویسنده: یاسین قدیمی مایوان(گدا)
جمعه 5 شهریور1389 ساعت: 7:31
سلام جناب راثی پور
جداً که لذت بردم
اصلاح طلب
شنبه 6 شهریور1389 ساعت: 1:31
سلام.
اول تبریک برد استقلال در مقابل سپاهان


دوم:

با

"اما چرا اینجا همه چیز شبیه هم تکرار می شود!!!"

به روزم.
نویسنده: رضا شیبانی
شنبه 6 شهریور1389 ساعت: 1:51
سلام
غزل زیبا و نغزی ست.
آفرین و دست مریزاد.
شما تبریزی هستید؟ساکن تبریزید؟


سلام دوست عزیز.امکان درج نظر در وبلاگتان وجود ندارد.
نویسنده: سید مهدی نژادهاشمی
شنبه 6 شهریور1389 ساعت: 9:38
سلام دوست من به روزم و منتظر قدوم سبزتان قدم رنجه نمایید خوشحال می شوم رفتی درون مویرگم تا خدا شوی

آشوب کردی و شریان مرا گرفت
نویسنده: سعیدرضا خساره
شنبه 6 شهریور1389 ساعت: 14:13
آپدیتم
منتظر قدمات دوست عزیز ...
آدیوس
نویسنده: سعیدرضا خساره
شنبه 6 شهریور1389 ساعت: 16:21
بهترینها رو برات آرزو میکنم
نویسنده: مهدی فرزه
شنبه 6 شهریور1389 ساعت: 18:29
سلام

جناب رائی پور

نوشته ها و اعلام نظر شما این نوید را به من داده و می دهد که ارتباطم با مخاطب فرهیخته و آشنا به رموز ادبیات هنوز قطع نشده و همچنان برقرار است.

سپاسگزارم
نویسنده: دررودی
شنبه 6 شهریور1389 ساعت: 23:43
زن زلیل

از اینکه سر میزنی ممنونم...شما در جلسه دیدار شاعران با مقام معظم رهبری دعوت نبودید؟... شیرینی عشق است که اسطوره بسازد...زیبا بود

منتظرتم
نویسنده: صدیقه حسینی
یکشنبه 7 شهریور1389 ساعت: 13:31
دوست عزیز سلام
غزلگیجه ام به روز شد با:
خوب:معرفی داستان جدید محثه(یک برادرزاده ی 9 ساله)
بد:خمیازه ای کشدار از کافه پیانو تا ناتوردشت
زشت:چارپاره ای که بی بندوبارتر از دوستت دارم های توست...
منتظر نگاهتان هستم/
با احترام:
صدیقه حسینی
نویسنده: احمدی
یکشنبه 7 شهریور1389 ساعت: 16:3
با سلام

دعوتید....
نویسنده: مینی بوس
یکشنبه 7 شهریور1389 ساعت: 22:47
از یاد نبر لذت عشق بدنی را
با یار شبی خاطره تن به تنی را

سلام
چشم خود را نگیر از جاده / مینی بوسی به راه افتاده
به روز شدم
با دو رباعی تازه
و غزلی دوساله
و حرفهایی از جنس ادبیات و گردشگری و سینما...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد