حذر

چنین که پرده ء پرهیز می درد چشمت

به هیچ فتنه شباهت نمی برد چشمت

هلاک این همه را دید و بس نکرد هنوز

کجا به حال کسی رحم آورد چشمت

ز عافیت طلبان تا مرا تمیز دهد

چه دامها که به راهم نگسترد چشمت

و رستخیز سراسیمه اتفاق افتد

یکی به حال قتیلش چو بنگرد چشمت

قیاس کار گرفتم ز خیل خون جگران

که سیل خون مرا هیچ نشمرد چشمت

بنفشه وار لوای عزا بر افرازم

خیال قتل مرا گر نپرورد چشمت

حذر چگونه توان کرد از نظر بر تو

چنین که پرده ء پرهیز می درد چشمت

محسن عاصی

سه شنبه 5 مرداد1389 ساعت: 0:30

.

یک ماهی ام ، اینجا ته تنگ و تو آن بالا

نقش مکمل بوده ام از تو ولی حالا

یک سینمای سوخته در فکر اکرانم

یک رگ که از دنیا بریده داخل وانم

.
.
.

بعد از شش ماه به روز شد با :

خدا شما را خواهد بخشید

حتی اگر در فیس بوک عضو باشید و با آن مگس بکشید .

حتی اگر راوی های متعددی را به شعر خود دعوت کنید یا کتاب بسوزانید .

حتی اگر تلویزیون ببینید یا بیماری عفونی داشته باشید .

حتی اگر به "چراها " پاسخی ندهید ...


و یک شعر جدید

منتظر شما خواهم بود

با احترام

.

وب سایت

نویسنده: پاییز

سه شنبه 5 مرداد1389 ساعت: 1:59

سلام برشما.

عیدتون مبارک
شماهم شاعرید وهم منتقد. دیگه چیزی نمیشه گفت

نویسنده: شرحه شرحه(م.ن.پروا )

سه شنبه 5 مرداد1389 ساعت: 7:0

سلام و عرض تبریکات صمیمانه به مناسبت میلاد فرخنده ی منجی عالم بشریت


غزل بسیار زیبا، شیوا و روحنوازی است!

با برگ سبزی تحفه ی پروا تقدیم به ساحت مقدس امام زمان پذیرای دوستان هستم.

....

وب سایت

نویسنده: آذرین

سه شنبه 5 مرداد1389 ساعت: 7:46

سلام

بر راثی پور عزیز و گرانمایه

ممنون از نظر شما

من هم میلاد منجی عالم بشریت را به شما و خانواده محترمتان تبریک میگویم .


-----------------------

و این شعر شما

شاید در توصیف کسی باشد که شور چشم و بد نظر و (قان سالان ) بوده است

خیلی زیبا سرودین .

وب سایت

نویسنده: دردانه

سه شنبه 5 مرداد1389 ساعت: 10:44

عرض سلام دارم و احترام ....امیدوارم ایام بر شما نیک ...

من نیز ولادت حضرت صاحب الزمان (عج) رو به شما تبریک عرض میکنم ....امیدوارم همیشه منعم از برکات وجودی حضرتش باشید ....

سروده تان بی نهایت روان و دلنشین و گیرا بود .....ویژگی عالی سروده تان این هست که به نوعی برداشت آزادی از سروده تان می توان داشت .....چون در سروده تان به مخاطب اشاره نشده این بر توانایی سروده تان افزوده ....

درود و دستمریزاد بر شما و قلم توانمند شما.....
همیشه مانا باشید و مستدام

وب سایت

نویسنده: سید محمد رضا هاشمی زاده

سه شنبه 5 مرداد1389 ساعت: 11:15

همه معصومین ع فرموده اند....انتظار فرج بالا ترین عبادت هاست
سلام بزرگوار صمیمی جناب رائی پور
...............
.فرارسیدن.نیمه ی شعبان میلاد باسعادت منجی عالم بشریت..گوهر یکدانه ی عالم هستی..قلب تپنده ی عالم امکان حضرت ولی عصر عج...رابه شمامنتظر گرانمایه تبریک وتهنیت میگویم...امیدواریم در عمل منتظران شایسته ای برای حکومت جهانی مولا با شیم...وبااعمالمان طلیعه دار ارزشمندی جهت ظهورش
از گل نرگس جمال لاله ی خندان رسید...از صدف آن گوهر یکدانه ی رخشان رسید
مهدی زهـــــرا وقلب عالم امکان رسید....مهدی موعــود عالم جوهر قـــــرآن رسید
.........
نورحق تا از کـرامت در زمین موجـود شد....در حقیقت مهر هستی مهدی موعودشد
............
به خلوت تنهاییم خوش آمدی...بزرگوار صمیمی.. باپیامتان دراین فصل عطـش
نسیمی از صمیمیت وهمدلی وجاری، ناب ترین اندیشـه های روشن را به حال
وهوایمان آوردی،قلم وقدمت همیشه ی ایام سبز ومعطر..دوستیت پایدار
به تو همنفس..ای صمیمی وخوب.....سلامی به گـــــــرمای خاک جنوب
...........
دلنوشته مستدل و معطر ودلنشین و
سپیدشعر دلنشین وبا طراوتت که حال وهوایی تازه...فضایی نو اندیش و مضامینی
لطیف و معطر ..زبانی صمیمی و ساختاری همسو باشعر پیشرو زمان داشت زمزمه نمودم ولذت بردم

نویسنده: قلم‌زن

سه شنبه 5 مرداد1389 ساعت: 15:47

بسیار زیبا!
زنده باد

نویسنده: ابن محمود

سه شنبه 5 مرداد1389 ساعت: 16:2

سلام مومن!
هزار نرگس شیراز لااقل اینجا
هلاک چشم تماشایی شما باشد!

نویسنده: نفس

سه شنبه 5 مرداد1389 ساعت: 19:51

تقصیر دلم نیست که کم می آیی
وقتی که شدم اسیر غم می آیی
این جمعه و جمعه های دیگر حرف است
عشقت بکشد سه شنبه هم می آیی !
سلام ای دوست.
مبارک باشه.
در پناه حق باشی.

وب سایت

نویسنده: hamid

سه شنبه 5 مرداد1389 ساعت: 20:27

بسیار عالی بود
ممنون

نویسنده: لطف الله

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 0:59

در این روزگاری که هرکس اسم سروده هایش را شعر می گذارد وبلاگ تو مثل تنفس گاهی برای تمام عاشقان شعره

وب سایت

نویسنده: ضیا.مصباحی

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 1:51

سلام ممنون ازتذکرتان اصلاح شد
مانا باشید

وب سایت

نویسنده: فرزانه

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 10:32

سلام
ممنون که با غزلی مهمانمان کردید آقای راثی پور
غزلی از سخن نامکرر عشق ...

وب سایت

نویسنده: شایان شعیی

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 10:48

سلام
زیباست

نویسنده: توکل مشکوه

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 10:48

نویسنده: وحید والی(قشقائی)

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 10:50

سلام
خسته نباشین جناب راثی پور...

غـم زمـانـه کـه هـیـچـش کــران نـمی‌بـیـنـم

دواش جـز مـی چـون ارغــــوان نـمی‌بـیــنــم

بـه‌تـرک خدمـت پـیـر مـغـان نـخـواهـم گـفـت

چـرا کـه مـصـلـحـت خـود در آن نـمـی‌بــیـنـم

ز آفـتــاب قــــــــــــدح ارتــفــاع عـیـش بـگـیـر

چـرا کـه طـالــع وقـت آن چـنــان نـمی‌بــیـنـم

نـشـان اهـل خـدا عـاشـقـی ست با خود دار

که در مـشـایخ شـهر این نـشان نـمی‌بـیـنـم

بـدیـن دو دیـده‌ی گریـان مـن هـزار افـسـوس

کـه بـا دو آیــنـــه رویـش عـیـان نـمی‌بــیـنــم

قــــد تـــو تـا بـشــد از جـویــبـار دیــده‌ی مـن

بـه جـای ســـــرو جــز آب روان نـمـی‌بـیـنــم

در ایـن خـُمـار کـسـم جـرعـه‌ای نـمی‌بخشد

بـبـیـن که اهـل دلـی در مـیـان نـمـی‌بـیـنـــم

نـشـان مـوی مـیـانـش کـه دل در او بـسـتــم

ز مـن مـپـرس که خـود در مـیـان نـمـی‌بـیـنـم

من و سفینه‌ی حـافـــظ ، که جز دریـن دنـیـا

بــِـضــاعـت ســخـن دُر فـشـان نـمـی‌بـیــنــم

وب سایت

نویسنده: hamil lari

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 10:52

بنفشه وار لوای عزا بر افرازم ...

سلام، احساستان پایدار

نویسنده: 0911941

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 10:52

سلام.کار قشنگیه البته شروعش خیلی خوب بود ولی با همون قوت جلو نرفت

نویسنده: ساشا یادگاری

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 10:54

سلام و وقت بخیر جناب راثی بور

چه دامها که به راهم نگسترد چشمت

و رستخیز سراسیمه اتفاق اف

وب سایت

نویسنده: یاسینی

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 10:55

سپاس از شعرتان.

وب سایت

نویسنده: هدیه دانش

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 13:9

میلاد مسعود آئینه دار رسالت
ذوالفقار ولایت ، مظهر عدالت ،
تجلی عشق و صلابت ، خورشید هدایت ،
کشتی نجات و سعادت ، عصاره خلقت ،
ولی عصر و زمان ، جان جهان
حضرت مهدی عج الله تعالی ظهوره
برعاشقان و منتظرانش مبارک باد

وب سایت

نویسنده: دبیر ادبیات

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 19:35

سلام استاد
شیوه چشمت فریب جنگ داشت..... ما ندانستیم و صلح انگاشتیم

بسیار زیبا سروده اید.دست مریزاد

وب سایت

نویسنده: گِل

چهارشنبه 6 مرداد1389 ساعت: 23:43

درود
زنده باد
یه غزل قدیمی و صمیمی
ممنون

وب سایت

نویسنده: رضا شیبانی

پنجشنبه 7 مرداد1389 ساعت: 1:23

سلام دوست
ممنونم از حضورتون.
لینکتون رو اضافه کردم.

وب سایت

نویسنده: فرتاش

پنجشنبه 7 مرداد1389 ساعت: 1:44

جناب رائی پور بسیار گرامی و ارجمند احسنت (( هلاک این همه را دید و بس نکرد هنوز *** کجا به حال کسی رحم آورد چشمت ))

نویسنده: شهرزاد خادم

پنجشنبه 7 مرداد1389 ساعت: 1:45

سلام . فکر می کنم بار اول ست شعرتان را می خوانم. از آشنایی با شما و شعر زیبایتان خوشحالم . پایدار باشید.

نویسنده: شهاب

پنجشنبه 7 مرداد1389 ساعت: 13:42

زیبا بود و سرشار از احساس

خوشحال میشم نظرتون رو در مورد شعرم بدونم

بنده ، شما رو از سایت بیت میشناسم ،اشعارتون زیبا و دلنشین بود

وب سایت

نویسنده: بارانی

جمعه 8 مرداد1389 ساعت: 17:31

درود بر شما...چند بار خوستم نظر بدهم اما مشکلی در قسمت نظرات بود و البته بعدش هم مشکلات بلاگفا!
بالاخره نظر دادم....خیلی شعر زیبایی بود...امیدوارم که هر روز از شما شعرهای زیباتر و البته اجتماعی تر و متناسب با حال و احوال روزگارمان بشنویم....
بارانی باشید...
تا جوانه بزنیم...
و در آخر
سبز شویم....

وب سایت

نویسنده: sina

جمعه 8 مرداد1389 ساعت: 20:12

بنفشه وار لوای عزا بر افرازم

خیال قتل مرا گر نپرورد چشمت

نویسنده: بهرام الهی

جمعه 8 مرداد1389 ساعت: 20:14

تلفیق زیبایی بود

نویسنده: hadi

جمعه 8 مرداد1389 ساعت: 20:15

گفتنی ها را گفتند و ..
از سروده های قبلی تان بهتر است.
موفق باشید.

نویسنده: غزل بانو

جمعه 8 مرداد1389 ساعت: 20:15

م جناب راثی پور
بعضی جاهارو نمی شد روون خوند
اگرچه به نقل دوستان کار زیبایی بود ولی
زیاد به دلم ننشست
کارای قبلیتونو بیشتر تر دوست داشتم
با این حال ممنونم

نویسنده: امیر سامان

جمعه 8 مرداد1389 ساعت: 20:16

ممنون استاد
زیبا و بینقض
تبریک میگم

پاینده باشی

نویسنده: kia

جمعه 8 مرداد1389 ساعت: 20:17

خوب بود.
سپاس!

نویسنده: توکل

جمعه 8 مرداد1389 ساعت: 20:20

سلام استاد
غزلی بسیار زیبا و استادانه بود.
بسیار خوشحالم که می توانم در محضر دوستانی چون شما معلومات ادبی را تکمیل کنم.

و رستخیز سراسیمه اتفاق افتد
یکی به سوی قتیلش چو بنگرد چشمت

وب سایت

نویسنده: ایپک

شنبه 9 مرداد1389 ساعت: 16:3

وب سایت

نویسنده: miiad

یکشنبه 10 مرداد1389 ساعت: 0:4

چوبید برسر ایمان خویش میلرزم...چودل به دست کمان ابروییست کافرکیش

نویسنده: negare

یکشنبه 10 مرداد1389 ساعت: 0:6

سلام
تلفیقی بود از غزل امروزی و قدیمی تر
که اگر با هم تلفیق نمیشد بهتر بود . غزل امروز گرچه کمی سرودنش سخت تر و گاهی دچار گره یشه اما در نهایت کاری دلنشینتر بوجود میاد .
در مجموع حس زیبای شما و ظرافت کارتان ستودنی است .
موفق باشید

نویسنده: marzie

یکشنبه 10 مرداد1389 ساعت: 0:8

خیلی زیبا بود

من که لذت بردم

نویسنده: my name is ali

یکشنبه 10 مرداد1389 ساعت: 0:8

خیلی زیبا بود ...

ممنون دوست عزیز ...

نویسنده: somayye 2

یکشنبه 10 مرداد1389 ساعت: 0:9

حذر چگونه توان کرد از نظر بر تو

چنین که پرده ی پرهیز می درد چشمت


زیبا بود

ممنون

نویسنده: yazdan

یکشنبه 10 مرداد1389 ساعت: 0:10

تبریک میگویم جناب راتی پور شعر جالبی بود امیدوارم که موفق و موید باشید

نویسنده: ایمان فخار

یکشنبه 10 مرداد1389 ساعت: 0:12

سلام جناب رائی پور عزیز
زیبا بود
من از لحاظ مفهومی از این بیت خیلی خوشم اومد:
و رستخیز سراسیمه اتفاق افتد
یکی به حال قتیلش چو بنگرد چشمت
ولی باعث ترمز در روانی نوشته شده که احتمال میدم تحت تاثیر «و» و «یکی» باش

نویسنده: لطف الله

یکشنبه 10 مرداد1389 ساعت: 2:38

استاد به ما سر نمی زنی؟
چرا؟
قهر کرده ای؟

وب سایت

نویسنده: قاسم ترکان

دوشنبه 11 مرداد1389 ساعت: 16:18

سلام . زیبا بود مثل همیشه.چند روزی بود که کامپیوترم اشکال داشت نتوانستم تبریک نیمه شعبان را با امتنان پاسخ دهم . از اینکه فراموشم نمی کنید سپاسگذارم. گفته بودم برای شما کورپو بفرستند اگر نرسیده بفرمایید مجددا پست کنیم. قربانتان

وب سایت    

نویسنده: رحیم

دوشنبه 11 مرداد1389 ساعت: 17:48

سلام وبلاگ جالبی داری ممنون میشم به ما هم سر بزنی مرسی

وب سایت

نویسنده: علی حیدری

سه شنبه 12 مرداد1389 ساعت: 16:4

سلام استاد ارجمند
شعر زیبای شما سبک و حال و هوای خاص خودشو داره . قشنگ بود ممنونم