.

.

.

.

خواندنی ها

آغا محمد خان قاجار چون فرزندی نداشت تصمیم گرفته بود که حکومت را پس از خود به برادر زاده اش بابا خان-فتح علی شاه –بسپارد، لذا جهد بلیغی داشت که امور مملکت داری را به او بیاموزد و به همین دلیل در اکثر جنگهایش او را همراه با خود می برد.

در یکی از لشکرکشی هایش به قفقاز بین دو نفر از سپاهیانش به خاطر تصاحب یک اسب اختلاف افتاد و آن که پر 

زور تر بود اسب را از آن خود کرد.سرباز دوم به فکر انتقام جوئی افتاد و چنین عنوان کرد که سرباز اول قصد کشتن شاه را داشته است.بر همین اساس دادگاهی در حضور خان قاجار و ولیعهدش بر گزار شد و شاکی و متهم یکایک حرفهایشان را زدند و در آخر از چند شاهد ماجرا نیز تحقیق به عمل آمد و مشخص شد که مسئله یک تلافی شخصی بوده،لذا آغا محمد خان رو کرد به باباخان و گفت:

-حال اگر تو قاضی باشی چگونه قضاوت می کنی؟

بابا خان تعظیمی کرد و گفت:

-فدایت شوم عدالت حکم می کند که کسی که تهمت بی اساس زده مجازات شود.

خان قاجار لبخندی زد و گفت:

-از نظر عدالت حکم تو درست است ولی ما حکممان را باید بر اساس سیاست انجام دهیم.سیاست می گوید که کسی که در ذهنش تهمت کشتن شاه را می پرورد و کسی که به کشتن شاه متهم می شود و کسانی که به عنوان شاهد در این محکمه حضور می یابند ،وقتی می بینند تصور این کار محال نیست می توانند یک روز به صرافت آن بیفتند که تصور خود را عملی کنند لذا مصلحت بر این است که هم شاکی و هم متهم و هم شاهدان ماجرا معدوم شوند تا حتی تصور این قضیه هم به ذهن کسی خطور نکند!

2

هاشمی رفسنجانی در خاطرات زندان خود می نویسد :یکی از تفریحات ما در زندان شاه این بود که در دور تا دور سلول می نشستیم و دیوان حافظ را می گرفتیم و بر اساس صفحه به هر کس می افتاد غزلی از حافظ را با آواز می خواندیم.حال تصور کنید شنیدن غزل حافظ با آواز مرحوم طالقانی یا منتظری چقدر زجر آور است.من نیز هم که به بد صدائی معروف بودم.روزی در همین سرگرمی ها غزلی از حافظ را با صدای بلند می خواندم.مرحوم طالقانی لبخندی زد و فرمود :شاید یکی از علتهای حرمت غنا و موسیقی این باشد که افرادی چون شما را از خوانندگی باز دارد!

معا ویه بن ابوسفیان هنگامی که می خواست جانشینی فرزندش یزید را علنی کند مجلسی با حضور بزرگان شام و عراق ترتیب داد و از سه خطیب خواست در این زمینه صحبت کنند.یزید بن مقنّع العذری که سومین خطیب بود

سخنش را چنین آغاز کرد:

سرور خدا گرایان این است(معاویه را نشان داد)

اگر بمیرد این است(یزید را نشان داد)

و هرکس تن زند سر و کارش با این است(شمشیرش را نشان داد)

معاویه گفت که بنشین که تو سرور سخن رانانی!

4

حاتم طائی از بیایانی می گذشت،افتاده ای را دید،از اسب پیاده شد تا کمکش کند،مرد افتاده ناگهان به سوی او حمله برد و به سوئی پرت کرد و آنگاه سوار اسب شد و می خواست به تاخت از او دور شود؛حاتم گفت :

من حاتم طائی هستم و این اسب را به تو بخشیدم ولی پیش از این که بروی از تو تمنائی دارم.

دزد اسب گفت :چه تمنائی؟

گفت: از این ماجرا با کسی صحبت نکن

گفت:می ترسی بدلیل فریب دادنت مردمان ترا ریشخند کنند.

گفت:میترسم کسانی که این داستان را بشنوند دیگر به افتادگان و از راه ماندگان ترحم ننمایند



کلاغ هفتم
سه شنبه 1 تیر1389 ساعت: 11:3
وبلاگ واحد ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان مرکزی

شما را می طلبد
نویسنده: مهدی فر زه
سه شنبه 1 تیر1389 ساعت: 13:2
نویسنده: پری
سه شنبه 1 تیر1389 ساعت: 16:19
خواندنی بود
نویسنده: جاوید پور
سه شنبه 1 تیر1389 ساعت: 16:20
چنان رام و شکیبایی که آرام دل مایی

تو خود دانی به آسانی که حل مشکل مایی

پی آرامشم آری,تو ای در روح من جاری

دلم دریای طوفانی, تو امن ساحل مایی
نویسنده: خوشبخت
سه شنبه 1 تیر1389 ساعت: 16:22
سلام.وب خوبی داری

یه وبلاگ زدم توب.به دیدنش می ارزه

بد بیا
نویسنده: علی کشکولی
سه شنبه 1 تیر1389 ساعت: 21:40
سلام عزیز گرامی

عالی بود دست مریزاد خدا قوت

این خواندنی حقیقتی باشد که باید عبرت گرفت


به روزم

درود بر شما
نویسنده: من
سه شنبه 1 تیر1389 ساعت: 22:10
سلام دوست عزیز
باید ببخشی که مدتی بهت سر نزدم روز تولد وب خیلی می خواستم بیام ولی آدرس را گم کرده بودم با هزار مصیبت پیدات کردم .
مثل همیشه مطلب جالبی است.
موفق و شششششششاد باشی
نویسنده: محمد
سه شنبه 1 تیر1389 ساعت: 22:13
بسیار جالب و خواندنی و آموزنده بود مرسی به ما هم سر بزن خوشحال میشیم
نویسنده: قاسم ترکان
سه شنبه 1 تیر1389 ساعت: 23:59
سلام آقای دکتر راثی پور
اشارات و گزیده های شما از آغا محمد خان مرا وا می دارد تا بطور جدی در مورد وی مطالعه بکنم . البته رای ها و قضاوت ها و تدابیر بیرحمانه وی بی تردید تاثیر پذیراز ظلمی به شمار می رودکه در حق وی اعمال شده بود.
قربانت به امید دیدار
نویسنده: لطف الله
چهارشنبه 2 تیر1389 ساعت: 10:47
مثل همیشه خواندنی و عبرت گرفتنی بود
نویسنده: پارتیانا
چهارشنبه 2 تیر1389 ساعت: 17:8
سلام
حکایت های کهن شوری دگر دارند
هر چند برخی حکایت های امروزی را نیز نغزند

پایدار باشید
نویسنده: سید مهدی نژادهاشمی
پنجشنبه 3 تیر1389 ساعت: 7:10
کسی از روح من می چید شوق پر کشیدن را

گرفت از دل ، خیال و میل بی پروا پریدن را

نشد هرگز بگوید عاشقانه دوستم دارد ....

به قلبم او نمی بخشید آهنگ تپیدن را ....
نویسنده: سیدمحمدرضا هاشمی زاده
پنجشنبه 3 تیر1389 ساعت: 8:27
چه مجموعه ی زیبا وپرباری که خیلی برایم تازگی داشت تا قسمت آخر هم مطالعه نمودم....ز...هر خرمنی خوشه ای یافتم
..حسن سلیقه شما در انتخاب نکته ها بسیار ازشمندجالب بود
..................
سلام بزرگوار صمیمی جناب رائی پور
.........
بانام علـــــــــی بهار آذین کردند.......هم مرکب روزگا را زین کردند
با عشق علی واهل بیتش،فردا....میزان عمل به حشر نعیین کردند
...............
میلاد باسعادت بزرگمرد تاریخ بشریت...آیینه ی عدالت الهی..مولا علی بن ابی طالب
ع پدر امت اسلامی....و .روز پدر بشما عزیز بامحبت تبریک وتهنیت میگویم
..........
باپیام دلنشینت در این فصل عطش وگرمای جنوب..همسفر با نخل ودریا. با حضور ساده وزلالت ..وجاری شیریت ترین جریان اندشه ات ،طراوت وروشنی و شا داب ترین بهـــار را برایم هدیه آوردی...از اینهمه یکرنگــــی وبرکت گام های سبز ودلنشینت سپاس...که مایه خوشدلی.. وتعا لـــی شعر هایم شدید..دوستیت. مستدام...قلم وقدمت همیشه ی ایام سبز ومعطر
ای سبز ترین بهار ها در نامت.......می آیی ومی شکوفم از پیغامت
نویسنده: نسیم
پنجشنبه 3 تیر1389 ساعت: 10:18
سلام استاد گرامی و فرزانه

میلاد مولود کعبه ، که اسوه ی علم و فضیلت و عدل و عدالت و رافت و مهربانی

است بر شما مبارک

روزتان مبارک و میمون
نویسنده: فرید صلواتی
پنجشنبه 3 تیر1389 ساعت: 12:31
اینها تنها یک کابوس است
نویسنده: دررودی
پنجشنبه 3 تیر1389 ساعت: 21:6
عیدتان مبارک:

میلادعلی بزرگ مرد تاریخ بشریت

روز پدر ...و همچنین روز مرد را به شما دوست خوب تبریک عرض می کنم
نویسنده: آذرین
پنجشنبه 3 تیر1389 ساعت: 23:9
سلام

بر راثی پور عزیز و ارجمند

از اینکه مرحمت فرمودین و شعر زیبا توشتین

ممنونم


روز پدر را به شما تبریک میگویم


نویسنده: علی حیدری
جمعه 4 تیر1389 ساعت: 1:8
سلام استاد ارجمند
بسیار جالب بود ممنون. روز پدر و سالروز تولد امام علی (ع) مبارک باد . شاداب بمانید.
نویسنده: دبیر ادبیات
جمعه 4 تیر1389 ساعت: 1:16
سلام و عرض ادب

حکایات جالبی بودند. در پس هریک نکته هاست که اهل بشارت اشارت آن ها را درمی یابند.

نویسنده: رضا
جمعه 4 تیر1389 ساعت: 4:3
سلام گرامی،
بسیار حکایات زیبا و آموزنده ای بودند.
دستتان درد نکنه
نویسنده: دردانه
جمعه 4 تیر1389 ساعت: 9:54
سلام بزرگوار گرامی

بی نهایت عالی بود و دلنشین خواندنی ها .....برایم تازگی داشت و از خوندنشون

بهره بردم ....دستمریزاد به حسن انتخاب شما ....
نویسنده: دردانه
جمعه 4 تیر1389 ساعت: 9:56
روز میلاد حضرت علی (ع) و روز پدر رو به شما تبریک عرض میکنم ....

امیدوارم همیشه مستدام باشید و همیشه در پناه مهر یزدان مانا و شاد
نویسنده: نسترجهان
جمعه 4 تیر1389 ساعت: 10:38
سلام مهربان::سلام بر علی ع همای رحمت.امید است در این ماه پر فضیلت از رحمت الهی مستفیض شوید و ارزوها و دعاهایتان مستجاب گردد سلام و درود بر جوان مرد ،شیرمرد،پدرباشرافت،پدربزرگ مهربان حال،آینده،..ایکه خنده ات اخم،شوقت تنبیه، سکوتت نوازش، توکه هم اب دادی و هم خون،تو که ایثارت اوازه جهان است، توکه همه عشقت ،خانه و طن است،توکه عرق کارت ،برکت و رزق است تو که وصفت خستگی ناپذیر است...دوستت دارم و می بوسم دستهای مهربانت
*******************************************************
تولد مولا علی بن ابیطالب ع را بشما و خانواده محترم و روزمرد و پدر را به همه مردان باعزت خانواده اتان تبریک می گویم و گر عزیزی در میان شما نیست خداوند قرین رحمتش فرماید و انشاالله جمیعتان زیر بیرق و سایه مولی الموحدین ع مستدام باشید..در همین راستا آپی دمیدم.اپتون هم چقدر با حال بود و خاطرات زندان هم جالب بود و دلنشین بودو واقعا سیاست نه عدالت
نویسنده: دررودی
جمعه 4 تیر1389 ساعت: 13:36
تاثیرات مخرب جام جهانی فوتبال

از اینکه سر می زنید ممنونم...

منتظرتم
نویسنده: بال و پر عشق
جمعه 4 تیر1389 ساعت: 14:59
سلام دوست عزیز
مطلب زیبات من را یاد سخنرانی اخلاق و سیاست دکتر سروش انداخت
موفق باشی
نویسنده: اوکتای
شنبه 5 تیر1389 ساعت: 13:24
سلام.
میلاد حضرت علی(ع) و روز پدر برشما مبارک باد.خدمتتان بسیار ارادت دارم.
نویسنده: نسیم
شنبه 5 تیر1389 ساعت: 16:35
سلام بر بزرگواری استاد نازنین و فرهیخته ی خودم.

با بزرگواریتون شرمنده کردید

وظیفه ی بنده ی حقیر بوده که روز پدر را به شما عزیز بزرگوار و گرامی

تبریک بگم.

روز میلاد مرد عدالت بر شما که از رهروان آن حضرت هستید صمیمانه تبریک

می گویم.

روزتان مبارک

نویسنده: پاییز(طوفان بی ملاحظه)
یکشنبه 6 تیر1389 ساعت: 2:45
سلام استاد.
مثل همیشه شیرین ونغز بود.
ممنون از این همه حسن سلیقه وانتخاب. سالم باشید
نویسنده: ازاورادگل سرخ
یکشنبه 6 تیر1389 ساعت: 12:10
از اون خاطره ی هاشمی خیلی خوشم اومد . مرحوم طالقانی هم عجب روحیه یطنز آمیزی داشتند .
نکته های عبرت آموز زیادی داشتند همه شون . ممنون .
نویسنده: م.رائف
یکشنبه 6 تیر1389 ساعت: 21:55
سلام به یاداین غزل سایه افتادم:

درهفت آسمان چونداری ستاره ای

ای دل کجاروی که بودراه چاره ای

حالی نماندتابزنی فالی ای رفیق

خیری کجاست تابکنی استخاره ای

هرپاره ی دلم لب زخمی ست خون فشان

جزخون چه می رودزدل پاره پاره ای...

گرنیست تاب سوختنت گردمامگرد

کآتش زندبه خرمن هستی شراره ای

دربحرماهرآینه جزبیم غرق نیست

آن به کزین میانه بگیری کناره ای

ای ابرغم ببارودل ازگریه باز کن

ماییم وسرگذشت شب بی ستاره ای.
نویسنده: said
دوشنبه 7 تیر1389 ساعت: 14:0
فروشگاه اینترنتی صفر و یک

http://www.01cd.ir

خرید آنلاین نرم افزار ، بازی ، کارتون

دوست عزیز اگر تمایل به تبادل لینک داشتی لینک وبلاگتو از طریق لینک زیر در سایت ثبت کن و منو هم با اسم فروشگاه اینترنتی صفر و یک لینک کن

http://www.01cd.ir/index.php?links_exchange

موفق باشی




نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 11 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:21 ب.ظ http://hassanfulady.blogsky.com

تبلیغ آگهی شما به طور رایگان(یک هفته ای)در وبلاگ خودم.
تصویر یا متن آگهی را در قسمت نظرات وارد کنید.

[ بدون نام ] جمعه 11 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:22 ب.ظ http://hassanfulady.blogsky.com

تبلیغ آگهی شما به طور رایگان(یک هفته ای)در وبلاگ خودم.
تصویر یا متن آگهی را در قسمت نظرات وارد کنید.http://hassanfulady.blogsky.com



مریم و سعید و سروش زیر یک سقف جمعه 11 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:33 ب.ظ http://saghf.blogsky.com

سلام بچه ها. اولا لطفا حتما یه سری به نظرسنجی مریم خانوم بزنید تا ایشون که الان در سیسی یو مراقب مامانشون هستن شاکی نشن ! در وهله بعد عین برق و باد گذشت !‌کم کم داریم به هفتمین سالگرد شروع به کار وبلاگمون و در واقع شروع داستان حقیقی عاشقونه مون نزدیک می شیم . این کودک هفت ساله علی رغم همه مشکلات هنوز سر پاست ! امیدوارم بتونیم بهتر ازش نگه داری کنیم و به جاهای بهتر برسونیمش! یا حق !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد