انگیزهء در آمدن سزار به کیش ترسائی این بود* که گویند او پیر و بد رفتار گشت و دچار پیسی شد .رومیان خواستند او را بر کار کنند و دارائی اش را به وی واگذارند .او با نیک خواهان خود به کنکاش نشست و آنان گفتند :تاب پایداری در برابر مردم را نداریم ،زیرا برای بر کناری تو هم داستان شده اند ؛با ترفند و نیرنگ کار خود را پیش ببر و خر خود را از پل بگذران.آئین ترسائی دراین هنگام به گونه ای نهانی در میان مردم راه یافته بود.به او گفتند از ایشان فرصت بخواه که به دیدار بیت المقدس روی ،چون بدانجا شوی به کیش ترسائی در آئی و مردم را به این کیش در آوری که در برابر تو سر فرود آورند و زیان کسان از پی سود خود بجوئی و دین اندر آری به پیش!دستاویز دین را بهانه سازی و نافرمانان خویش را بدست فرمانبران خویش کشتار کنی،چه این بار شمشیر دودم و برّندهء دین را به دست خویش داری!هیچ مردمی بر سر دین کارزار نکرند ،مگر که پیروز گشتند.
او چنان کرد و گروه انبوهی پیرو او گشتند و فراوانی به ناسازگاری با وی برخاستند و بر کیش یونانی بماندند.او به جنگ با ایشان برخاست و بر ایشان پیروز گشت و ایشان را کشتار کرد و دانش و کتابهای ایشان را بسوخت و و حکمتهاشان را از بین برد!
کامل تاریخ-عزالدین ابن اثیر-ترجمهء دکتر محمد حسین روحانی-ص 461
*نمی خواستم در مورد این مطلب حاشیه ای بنگارم ولی برای جلوگیری از برخی سوء تعبیرها فقط خواستم به این نکته اشاره کنم که گاهی تعصب ،کار دست آدم می دهد ،چنانکه ابن اثیر مورخ شهیر را به بافتن این داستان واداشته است ،غافل از اینکه ممکن است همین فکر توسط عده ای در مورد دین مبین نیز تداعی شود.
راستی چرا وقتی نمی توانیم حقیقتی را بپذیریم سعی می کنیم با هر لطایف الحیلی که می توانیم انرا مخدوش جلوه دهیم؟
سلام
خیلی وبلاگ خوبی داری
اگه دوست داری امارت بالا بره بیا و سایتت را در موتور جستجوی ما ثبت کن!
برای اینکار کافیه سایت خودت را جستجو کنی آدرسشو! به همین راحتی!البته به مثال زیر توجه کن و کپیش کن و فقط آدرس سایت مارا عوض کن و بعد جستجو!!!
مثلا:
Site:www.irpersian.com
سلام دوست عزیز جناب آقای راثی پور ، خوشحالم که بعد از مدتها فرصتی پیدا شد تا سری بزنم ، عابر باران ، مار قهقهه ، بیدار باش و اندیشه ترسا شدن سزار روم را خواندم و لذت بردم امیدوارم همواره شاد و پویا باشید و خداوند شما و همه مردم را از سزاران ترسا شده در امان بدارد .
مهرداد امیررحیمی