.

.

.

.

دست لرزان

گر چه هریک از آن ابرها می اندیشید

جزای رُستن ِ بیگاه در زمستان را،

تکیده –مثل گدایان- گشوده بود، نهال

به سوی آن همه بی رحم دست لرزان را

اخبار

دوشنبه 9 فروردین1389 ساعت: 23:43
اخبار و نظرات استانی به روز است
نویسنده: مسعود
دوشنبه 9 فروردین1389 ساعت: 23:44
کسی نبود .. ؟



زمان را باید تکاند ..



شاید هم صورتک وحشی اش را باید دزدید
نویسنده: دوست
دوشنبه 9 فروردین1389 ساعت: 23:45
نرم‌ترین چیزهای جهان بر سخت‌ترین چیزهای جهان غالب می‌شوند.‏لائوتزو
نویسنده: دلانه ها
دوشنبه 9 فروردین1389 ساعت: 23:46
به چشم های خیس ِ ابرت

قسم

که خاک ِ پاگرد ِ پنجره ای بیش،

سهم ِ من نبود؛

اگر نگاهت

نگاهم نمی کرد.

اما

به تبسم خورشیدت

قسم

پریشانی دلم ،

پشت دیوار تبسمت بود!

ای با من و بی من

بی تو روز گاری ایست

این روز گارم است!

دلتنگی

دلواپسی

دلمردگی!

؛

اکنون که هر رنگ ِ رنگین کمانت

خودنمایی می کند؛

رهایم کن!

تا خیس ِ چشمی دگر ...

***
نویسنده: آذرین
سه شنبه 10 فروردین1389 ساعت: 1:0
سلام

خوبین جناب راثی پور


فی البداهه تقدیم شد .


بیا ای راثی معنا گرا شوری به پاکن ....

در این وبگاه ظلمت از نفس نوری به پاکن ...


که دارد آذرین بر هِمَّتت هرگونه امید .

بیا از یاس و حرمان ِ زمان دوری به پاکن


نویسنده: یه نفر
سه شنبه 10 فروردین1389 ساعت: 1:27
سلام
داشتم تو اینترنت چرخ می زدم که صفحه ی شما رو پیدا کردم ! از صفحتون خوشم اومد ! بچه بازی نیست !
اگه عیبی نداشته باشه دوست دارم اگر چیزی جالبی پیدا کردم همین جا بنویسم و اگر باهاش حال کردین شما هم بذاریدش تو وبلاگتون !
با یه شعر شروع می کنم :

زندگانی راست دو صورت نیز
یکی آن است که قلبت را بدست گیری مشت
به پیش ایی
حزین گردی و در تنهایی ات تلخ بگریسی
یکی آن است که قلبت را بپوشی چند
همه خاکستری بینی و هم رنگ زمان گردی
به دورت بنگری حالا چه می بینی ؟
زمین است و درخت و سنگ
بسی آه و بسی افسوس و بس فریاد از این تلخ روزگار ما
که گر عشقت هدف باشد تو تنهایی
وگر خواهی تو دنیا را
ترا نیست هیچ عشقی
تو هستی سنگ

شاعر : هژیر علی احمدی
نویسنده: سمانه رحمتی
سه شنبه 10 فروردین1389 ساعت: 2:59
سال نوی خورشیدی بر شما هم میهن گرامی مبارک و شادان
نویسنده: حباب
سه شنبه 10 فروردین1389 ساعت: 3:43
سلام !
دعوتید ...
نویسنده: نسترجهان
سه شنبه 10 فروردین1389 ساعت: 7:59
سلام مهربان محمدرضا عزیز گرامی: به یاری خدا و دوستان خوب همچو شما بزرگوار توفیق اولین پست را در سال جدید یافتم و حضور شما عرق شرمنده گی جوهر قلمم را جاری میسازد:


ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو وب را کی کنم باز

و دست دعایم را در اول سال را چنین به درگاه ایزد منان بلند می نمایم: بار الهی، ایام را به کام دوستان شیرین، آرزوهایشان را تحقق ، توشه و رزق شان برقرار،تفریح و نشاط شان مستدام، غم هایشان دور، پیشرفت و توسعه شان مداوم و عزت و طول عمر و سلامتی و سربلندی شان پایدار
نویسنده: دست خیال
سه شنبه 10 فروردین1389 ساعت: 12:36
سلام
امید که خوبیهای سال جدید از سال کهنه بیشتر باشد
×××
دست لرزان نهال که به سوی آنهمه بی رحم گشوده شده منو یاد شعر صائب انداخت که
دست طلب چو پیش کسان می کنی دراز
پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش
نویسنده: آذرین
سه شنبه 10 فروردین1389 ساعت: 14:4
سلام

راثی پور عزیز

به اخوانیه که برات گذاشتم اصلا اشاره نکردی



از طبع شعر جنابعالی هم ممنونم

دمش گرم!آن گونه گرمست و نافذ
که قندیل یخ را ز خود کرد عاری

البته

این شعر وزیدن باد بهاری من یک مثنوی غزلواره است و تمام مصارع آن همسان


حالا میتونم از سروده شما هم استفاده میکنم .

ممنون
نویسنده: قلم
سه شنبه 10 فروردین1389 ساعت: 14:50
عالی بود عالی!

سال نو مبارک
نویسنده: آذرین
سه شنبه 10 فروردین1389 ساعت: 19:10
سلام

راثی عزیز

از لینک شما در پست بهاریه وزیدن باد بهاری به اینجا رهنمائی شدم

میتونین خودتان ببینید .


نویسنده: دردانه
سه شنبه 10 فروردین1389 ساعت: 21:5
سلام و عرض ادب

امیدوارم ایام تون بهاری و شاد ....چقدر این سروده کوتاه شما مفهوم زیبایی داشت .....گاهی پاسخ محبت ها و نیکی ها نه از روی محبت که با دشمنی داده می شود .....نهال دست دوستی به سوی ابر دراز می کنه اما ابر که خاصه تیره هست و رگباری در پی دارد پاسخی به تلخی انجماد برای نهال به جا می گذارد ....
بی نهایت عالی بود.....

مانا باشید ...قلم گیراتون همیشه نویسا
نویسنده: دانشجو(اصلاح طلب سابق)
سه شنبه 10 فروردین1389 ساعت: 23:58
سلام.
خسته نباشید.
سال خوب و پربرکتی پیش رو داشته باشید.
شعر پست پایینی نظرم رو جلب کرد.زیبا بود.
اما این نهال که چشم امید به ابر ها داره باید چه کنه؟؟؟


با:

معیار انسانِ خوب
إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ قَدْ حَسُنَ سَمْتُهُ وَ هَدْیُهُ وَ تَمَاوَتَ فِی مَنْطِقِهِ وَ تَخَاضَعَ فِی حَرَکَاتِهِ
اگر شما فردی را دیدید که از پارسایی ، سکوت اختیار نموده و خضوع در حرکاتش هویدا بود،

فَرُوَیْداً لَا یَغُرَّنَّکُمْ درنگ کنید ! مبادا ، شما را بفریبد،

فَمَا أَکْثَرَ مَنْ یُعْجِزُهُ تَنَاوُلُ الدُّنْیَا وَ رُکُوبُ الْحَرَامِ مِنْهَا لِضَعْفِ نِیَّتِهِ وَ مَهَانَتِهِ وَ جُبْنِ قَلْبِهِ

زیرا...


به روزم.

خوشحال میشم تشریف بیارید.
نویسنده: گِل
چهارشنبه 11 فروردین1389 ساعت: 0:3
درودجناب راثی پور عزیز
طرح متناسب با احوال آب و هوایی این روزها بود
و چقدر دلم می سوزه که سرما هنوز سبز سوز هست
سالی که نکوست از بهارش پیداست
سبز باشی
نویسنده: ملودی
چهارشنبه 11 فروردین1389 ساعت: 0:4
زندگی زیباست
نویسنده: دررودی
چهارشنبه 11 فروردین1389 ساعت: 9:8
اولین پست سال

از اینکه سر میزنید ممنونم
نویسنده: علی
چهارشنبه 11 فروردین1389 ساعت: 10:17
سکوت ممنوع!!
نویسنده: anobis
چهارشنبه 11 فروردین1389 ساعت: 10:19
galeb bood
نویسنده: علی کشکولی
چهارشنبه 11 فروردین1389 ساعت: 11:33
سلام عزیز گرامی

کم اما پر معنا و زیبا و گرانسنگ دست مریزاد خصوصا مصرع اول

عشق می بخشد و عفو می کند

به روزم

درود بر شما
نویسنده: سهراب
چهارشنبه 11 فروردین1389 ساعت: 11:40
سلام
به نقدی محقرانه کلبه ی ما را گرامی کن
ممنون
.
نویسنده: س.رسولی
چهارشنبه 11 فروردین1389 ساعت: 12:4
تکیده –مثل گدایان- گشوده بود، نهال

به سوی آن همه بی رحم دست لرزان را

.
.
.
تصویر زیبایی ساخته اید
درود!
نویسنده: ضیا, مصباحی
چهارشنبه 11 فروردین1389 ساعت: 13:11
بادرودوسپاس طرح زیباییست
مانا باشی
نویسنده: نصیر رضایی نژاد
چهارشنبه 11 فروردین1389 ساعت: 17:21
سلام
ممنون نوروز بر شما هم مبارک

به روز باشید.
نویسنده: علی(وبلاگ ادبی طرفه)
چهارشنبه 11 فروردین1389 ساعت: 17:34
سلام
یک دنیا سپاس از دعوتتون
مثل همیشه بسیار زیبا و خواندنی بود.البته کمی هم غم انگیز.
نوشته های شما لایه های بسیار عمیقی دارد.هر بار که می خوانم نکته ی تازه ای به ذهنم می رسد
برقرار باشید
نویسنده: nina
چهارشنبه 11 فروردین1389 ساعت: 23:54
به شکوفه ها به باران برسان سلام مارا
نویسنده: فرشید
پنجشنبه 12 فروردین1389 ساعت: 0:58
سلام
خواندم... مچکر از دعوتتون
نوشته های شما همیشه برام طراوت خاصی دارن... بیتعارف
یاد بعضی کارهای استاد کدکنی هم می افتم
در هر حال ممنون
نویسنده: آذرین
پنجشنبه 12 فروردین1389 ساعت: 8:57
سلام

لطفا به نظر 201 در وبلاگ من نظری بیاندازید


نویسنده: قاسم ترکان
پنجشنبه 12 فروردین1389 ساعت: 10:1
آقای دکتر راثی پور سلام مثل همیشه اما بیش از پیش نغز تر و دلنشین تر است خیلی وقت بود که دلم برای نوشته ها و شعرهایتان تنگ شده بود و هیچ نشانی نیز از شما نداشتم نمی دانم در کجا هستید اما هر جا هستید شادکام باشید. راستی کورپو را منتشر می کنم ترکی است اما مطالب فارسی هم داریم . اگر مایل بودید مثل ایام قدیم یاد آدینه را زنده کنیم . دوست دارم باهم در ارتباط باشیم اگر دوست داشتید به وبلاگ بسیار ساده و ابتدایی من هم سر بزنید.
قربانت ترکان
نویسنده: جواد نوروزی
پنجشنبه 12 فروردین1389 ساعت: 10:31
سلام

امیدوارم بهار بعد از اینکه دست سبز به تن طبیعت کشید به سراغ دل همه ی ما بیاد و جوونه های عشق رو مهمون قلبامون کنه

وبلاگ ترانه های پاپتی با یک رباعی و یک ترانه به روزه
دعوتت می کنم به مهمانی دلم
هر چند سفره محقره ولی صفا هست و صفای حضور تو باصفاترش می کنه

چشم به راهتم

نگهدارت خدا باشه

یا حق
نویسنده: حسین میدری
پنجشنبه 12 فروردین1389 ساعت: 15:12
درود،
دوبیت تصویرگرا و پرمعنایتان را به خوانش نشستم و بهره جستم،
شعری کوتاه در پرداخت واژگانی که در محتوا و مضمون؛ معنایی
گسترده دارد، هریک از کاراکترهای طبیعت گرای این سکانس کوتاه،
خود می تواند نماد از فرایندی دیگر باشد که این کنش
به تاویل پذیری بیشتر شعر، کمک شایانی نموده است..
سپاس از آمدن و فراخوانتان،
پایدار و نویسا بمانید...
نویسنده: masud
پنجشنبه 12 فروردین1389 ساعت: 23:26
کودکی فال مرا در شب تاتار گذاشت

عادت ای کاش نمی کرد به دل گیر شدن
نویسنده: منیعی
پنجشنبه 12 فروردین1389 ساعت: 23:52
سلام سال نو مبارک . خیلی خیلی ممنون از لطف و محبتتون . ( وبلاگ بامداد در بلاگ اسپات :‌ http://mm-e.blogspot.com/ )
شکو رستن
چگونه خاک نفس می کشد؟ بیندیشیم. / چه زمهریر غریبی! / شکست چهره مهر / فسرد سینه خاک / شکافت زهره سنگ! /پرندگان هوا دسته دسته جان دادند! / گل اوران چمن جاودانه پژمردند! / در اسمان و زمین هول کرده بود کمین / به تنگنای زمان مرگ کرده بود درنگ! / به سر رسیده جهان؟ / پاسخی نداشت سپهر / دوباره باغ بخندد؟ / کسی نداشت یقین / چه زمهریر غریبی ... / چگونه خاک نفس می کشد؟ / بیاموزیم: / شکوه رستن اینک: / طلوع فروردین! / گداخت انهمه برف / دمید اینهمه گل / شکفت اینهمه رنگ / زمین به ما اموخت / ز پیش حادثه باید که پای پس نکشیم / مگر کم از خاکیم / نفس کشید زمین ما چرا نفس نکشیم؟ ( فریدون مشیری - از خاموشی - تهران 1356)
وبلاگ بسیار خوبی دارید و من غیر از این هیچی نمی تونم بگم غیر از ارزوی موفقیت برای شما .
نویسنده: پاییز
جمعه 13 فروردین1389 ساعت: 1:7
سلام آقای راثی پور عزیز!
ممنون از خبرتون. خیلی شعر زیبا وتاثیرگذاری بود. لذت بردم. تصویر قشنگ و جون داری رو ارائه کردید برای معنی عمیقی که در لایه های تصویرخودبه خود کامل میشه ودر ذهن میشینه. زنده باشید و توانا.
نویسنده: شرحه شرحه( م.ن.پروا )
جمعه 13 فروردین1389 ساعت: 9:59
با سلام و عرض تبریک سال نو و بهار طبیعت به شما دوست اندیشمند:

سروده ای قابل تامل و روحنواز است.

با بخشی از تالیفاتم بروزم......
نویسنده: اوکتای
جمعه 13 فروردین1389 ساعت: 23:0
چه خوشست مست کردن سر درددل گشودن
به مزوّران همه دقّ دلت تهی نمودن
چه خوشست بی ریائیّ و نترسی از مجازات
سر خطبه ایستادن،سخن دلت سرودن
مکش آب، جانمازت،برو گمشو ای ریاکار!
متنفرم من از گندم و جو فروش بودن!
به سر خدا کلاهت نرود به جان عمه
به چنین گریم پیشانی و ریش خود نمودن
منِ اعتقاد بر گشته نخوان به مذهب خود
که چه سود امتحان داده،دوباره آزمودن
به خدا که این تریبون شود آب از دروغت
توی بی خدا چه دانی که مرام حق ستودن!
چه تفاوتست بین و تو دزدِ کار کشته؟
که شدست کار تو از دلِ ما صفا ربودن
به صفای بزم مستان نرسد عبادت تو
که تو نفع خود بجوئی ،نه سرِ خلوص سودن
نویسنده: دردانه
شنبه 14 فروردین1389 ساعت: 1:58
سلام به شما عزیز بزرگوار
ممنونم از نظر زیبا و ارزشمند شما...
در پناه حق مانا باشید
نویسنده: لطف الله
شنبه 14 فروردین1389 ساعت: 8:15
نقاشی شعر بود با تمام قوت
دست مریزاد
نویسنده: شاهرخ
شنبه 14 فروردین1389 ساعت: 12:57
دوست و سرور گرامی سلام
شما را با افتخار جهت شرکت در جشن تولد دوست عزیزمان ، نسیم مهربان ، به وبلاگم دعوت میکنم

نویسنده: .......
شنبه 14 فروردین1389 ساعت: 14:53
سلام بزرگوار
لطف به روز شد
التماس دعا


لینک لطف شدید.
نویسنده: گاه نوشت های دبیر ادبیات
شنبه 14 فروردین1389 ساعت: 15:1
سلام

تلالو آرایه «تجسم» دراین دوبیت زیبا فوق العاده است.
نویسنده: سکوت
شنبه 14 فروردین1389 ساعت: 15:3
سلام همیشه پیروز موفق باشید
خدایا قفس افسانه ای باشد
وآنگاه که از آن سخن می گویند مردم لبهای خود رابگزند
نویسنده: ژیلاراسخ
شنبه 14 فروردین1389 ساعت: 21:46
سلام با شروع سالی خوش برای شما ،

بروزم ومنتظر نظرات ونقد سازنده شما دوست عزیز هستم
نویسنده: سید مهدی نژادهاشمی
یکشنبه 15 فروردین1389 ساعت: 9:12
زیبا بود دوست من سال نوتان مبارک
نویسنده: فرزانه
یکشنبه 15 فروردین1389 ساعت: 13:37
سلام
زیبا بود
نویسنده: دوستداران شعر کهن
یکشنبه 15 فروردین1389 ساعت: 14:47
سلام و هزاران درود
بر شما اصیل سرایان ایران زمین
ما را از اشعار نغزتان بی نصیب نفرمائید .
نظرات 2 + ارسال نظر
همسفر پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:10 ق.ظ http://nazihamsafar.blogfa.com

سلام دوست عزیز
یه مطلب در مورد روابط دختراوپسرا نوشتم
ازهمین جا شما وکلیه جوونایی که دوست دارن نظرشونو بصورت ازاد بگنودعوت میکنم
خواهشا نظراتتونو بطور کامل بگید

همراز جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:09 ب.ظ http://www.1751385sg.blogfa.com

سلام دوست عزیز مطلب قشنگی بود رنگ قالبت هم ارامش بخشه به ما هم سر بزنید ضرری ندارد
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد