.

.

.

.

میراث فرهنگی مرحوم تربیت

کم نیستند کسانی  که میزان پیش رفت هر شهر  را معادل مدرنیزاسیون دانسته و مدنیت شهر را به این می دانند که برجها و اسمان خراشهایش بیشتر باشد و طرق و شوارعش  بر طبق استانداردهای ترافیک باشد.هرچند موارد ذکر شده شرط لازم برای توسعه یافتن هر شهر است ولی شرط کافی نیست.مدنیت بدون نهادینه شدن تفکر مدنی در ذهن آحاد شهروندان تحقق نمی یابد و بر خلاف سایر موارد فوق چیزی وارداتی نیست که با دستور دولتی و به یمن دلارهای نفتی فراهم شود.بلکه نیاز به بسترسازی و مجاهدت فرهنگ دوستانی دارد که در این مهم همت بگمارند و با بذل وقت و سرمایهء معنوی معارف را به نسل جدید انتقال دهند.و ارزش کار هریک از این بزرگ مردان کمتر از تاریخ سازان نیست که با پرورش و تهذیب اخلاق نسل آینده آنرا در برابر انحرافات و گرایشهای مخرب بیمه می کنند.چرا که سلاح انسان در برابر هر عقیدهء باطلی خرد و اندیشهء اوست.یکی از این بزرگ مردان فرهنگ ساز مرحوم  محمد علی خان موسس کتابخانهء تربیت بود.کتابخانه ای با قدمت 80 سال در تبریز که نگارنده در ایام جوانی و سنین دبیرستان از کتب ارزشمند و نایابش بهره ها برده ام و در شکل دهی شناخت و اندیشه من نقش مهمی داشت.دوست محقق و دانشمندم استاد رضا همراز مقاله را در باره خدمات فرهنگی مرحوم تربیت نگاشته که بهتر دیدم زینت وبلاگ خود کنم.



زنده یاد محمد علی خان تربیت یکی از معارف پروران؛ نویسندگان؛ سیاستمداران و

کتابشناسان معاصر بودند که در دو جبهه ی سیاست و

معارف به مووازات هم مصدر خدمات چندی برای آذربایجان

و ایران بودند.او سالهایی از عمر خود را در سنگر سیاست

و بر کرسی وکالت گذراند.بی جهت نبود که یار غار آن

مرحوم؛ زنده یاد حاج محمد نخجوانی که پس از در گذشت

وی مقاله ای به زبانهای ترکی و فارسی نوشته بودند که

((مرحوم تربیت پیش از آنکه صحبت مشروطه و آزادی در

ایران خصوصا در تبریز به میان آید به دستیاری چند نفر از

هم فکرانش در نشر مرام آزادی خواهی و بیداری هموطنان خود تلاش و سعی

فراوانی مبذول داشتند

و از این رو آن مرحوم را پیشقدم آزادی خواهان میتوان شمرد و به همین منظور کتابخانه ای به طرز جدید بنام تربیت در سال 1316 قمری در تبریز دائر کردند که اشتهاد آن مرحوم بنان تربیت به مناسبت همان کتابخانه است و اغلب کتب و مجلات مطبوعه در مصر و اسلامبول و اروپا را که در آن زمان کمتر به تبریز می رسید وارد کرده و در همان کتابخانه در دسترس طالبین می گذاشتند و همچنین مدرسه ای با اصول جدید به یاری و همراهی همان چند نفر تاسیس نمودند... هنگامی که در ایران صحبت مشروطه  و تشکیل مجلس قانون گذاری به میان آمد آن مرحوم از سر دسته ی آزادی خواهان و مشروطه طلبان بود و جان فشانی ها در این قسمت نمود.))

 




کم نیستند کسانی  که میزان پیش رفت هر شهر  را معادل مدرنیزاسیون دانسته و مدنیت شهر را به این می دانند که برجها و اسمان خراشهایش بیشتر باشد و طرق و شوارعش  بر طبق استانداردهای ترافیک باشد.هرچند موارد ذکر شده شرط لازم برای توسعه یافتن هر شهر است ولی شرط کافی نیست.مدنیت بدون نهادینه شدن تفکر مدنی در ذهن آحاد شهروندان تحقق نمی یابد و بر خلاف سایر موارد فوق چیزی وارداتی نیست که با دستور دولتی و به یمن دلارهای نفتی فراهم شود.بلکه نیاز به بسترسازی و مجاهدت فرهنگ دوستانی دارد که در این مهم همت بگمارند و با بذل وقت و سرمایهء معنوی معارف را به نسل جدید انتقال دهند.و ارزش کار هریک از این بزرگ مردان کمتر از تاریخ سازان نیست که با پرورش و تهذیب اخلاق نسل آینده آنرا در برابر انحرافات و گرایشهای مخرب بیمه می کنند.چرا که سلاح انسان در برابر هر عقیدهء باطلی خرد و اندیشهء اوست.یکی از این بزرگ مردان فرهنگ ساز مرحوم  محمد علی خان موسس کتابخانهء تربیت بود.کتابخانه ای با قدمت 80 سال در تبریز که نگارنده در ایام جوانی و سنین دبیرستان از کتب ارزشمند و نایابش بهره ها برده ام و در شکل دهی شناخت و اندیشه من نقش مهمی داشت.دوست محقق و دانشمندم استاد رضا همراز مقاله را در باره خدمات فرهنگی مرحوم تربیت نگاشته که بهتر دیدم زینت وبلاگ خود کنم.



زنده یاد محمد علی خان تربیت یکی از معارف پروران؛ نویسندگان؛ سیاستمداران و

کتابشناسان معاصر بودند که در دو جبهه ی سیاست و

معارف به مووازات هم مصدر خدمات چندی برای آذربایجان

و ایران بودند.او سالهایی از عمر خود را در سنگر سیاست

و بر کرسی وکالت گذراند.بی جهت نبود که یار غار آن

مرحوم؛ زنده یاد حاج محمد نخجوانی که پس از در گذشت

وی مقاله ای به زبانهای ترکی و فارسی نوشته بودند که

((مرحوم تربیت پیش از آنکه صحبت مشروطه و آزادی در

ایران خصوصا در تبریز به میان آید به دستیاری چند نفر از

هم فکرانش در نشر مرام آزادی خواهی و بیداری هموطنان خود تلاش و سعی

فراوانی مبذول داشتند

و از این رو آن مرحوم را پیشقدم آزادی خواهان میتوان شمرد و به همین منظور کتابخانه ای به طرز جدید بنام تربیت در سال 1316 قمری در تبریز دائر کردند که اشتهاد آن مرحوم بنان تربیت به مناسبت همان کتابخانه است و اغلب کتب و مجلات مطبوعه در مصر و اسلامبول و اروپا را که در آن زمان کمتر به تبریز می رسید وارد کرده و در همان کتابخانه در دسترس طالبین می گذاشتند و همچنین مدرسه ای با اصول جدید به یاری و همراهی همان چند نفر تاسیس نمودند... هنگامی که در ایران صحبت مشروطه  و تشکیل مجلس قانون گذاری به میان آمد آن مرحوم از سر دسته ی آزادی خواهان و مشروطه طلبان بود و جان فشانی ها در این قسمت نمود.))

 

شادروان میرزا محمد علی خان تربیت پسر میرزا صادق تربیت و از نیای مرحوم میرزا مهدی خان منشی معروف نادر شاه و نسب ایشان به چند پشت به منشی پادشاه افشار که مولف تاریخ جهانگشای نادری و دره ی نادری است می رسد. آن مرحوم در ششم خرداد ماه سال 1256شمسی مطابق با 1877 میلادی در محله ی نوبر تبریز دیده به هستی گشود.

 

تربیت در شهر تبریز به تحصیل علوم و فنون آن زمان و بیش از هرچیز به فراگیری هیئت و طبیعیات و طب پرداخت. او در کودکی و نوجوانی دوست و همسایه سید حسن تقی‌زاده بود و همکاری و دوستی آن دو سال‌های بسیاری از زندگی آن‌ها را پر می‌کند. تربیت در همان بدو جوانی مدت دو سال معلم طبیعیات آموزشگاه دولتی موسوم به مظفریه تبریز بود. او از آغاز نوجوانی و بعدها با آغاز سلطنت مظفرالدین شاه به افکار آزادیخواهانه روی آورد و به تبلیغ و ترویج تمدن مدرن و آزاد پرداخت. در این مسیر او همواره با تقی‌زاده همراه و همکار بود و با شخصیت‌های آزادی‌خواه دیگری مانند میرزا سیدحسین خان عدالت صاحب سه روزنامه "الحدید"، "عدالت" و "صحبت" و نیز سید محمد شبستری (معروف به ابوالضیاء) مدیر روزنامه "ایران نو" در عهد مشروطیت ارتباط نزدیکی پیدا کرد. در سال 1276 به ابتکار همین چهار نفر بود که اولین کتابخانه و کتابفروشی مدرن شهر تبریز تاسیس شد و مدت ده سال فعالیت کرد. این کتابفروشی مرکز مهمی برای فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی دوران مشروطیت در تبریز بود و تعداد زیادی از روشنفکران در آن‌جا جمع می‌شدند و درباره‌ی کتاب‌های جدید و سیاست روز بحث می‌کردند. در سال 1286 با حمله ایادی استبداد صغیر محمدعلیشاه، کتاب‌ها به تاراج رفتند و آن محل به آتش کشیده شد. پس از تاسیس کتابفروشی تربیت، مدرسه‌ای نیز به همان نام توسط همین چهار دوست دایر شد. پس از مدرسه کمال، این دومین مدرسه تبریز بود که به آموزش علوم و فنون مدرن می‌پرداخت. به واسطه نقش پیشتازی تربیت در احداث این مراکز مدرن فرهنگی، نام آن‌ها، یعنی "تربیت"، بر روی نام او باقی ماند.
محمدعلی تربیت در سال‌های 1276 تا 1281 در آموزشگاه لقمانیه تبریز که از مدارس و آموزشگاههای مدرن آن روزی  بود معلم شد و هیئت و جغرافیا و ادبیات درس می‌داد. او در همین اوان داروخانه‌ای نیز در تبریز تاسیس کرد و در سال 1284 به‌همراه تقی‌زاده و سایر هم‌فکرانش مجله ی پر محتوای "گنجینه فنون" را پایه‌گذاری کردند. تربیت در این مجله بخشی تحت عنوان کتاب "هنرآموز" را به‌عهده داشت که در هر شماره و در ماه دو بار چاپ می‌شد. پس از تعطیلی مجله در سال 1286 به همراه تقی‌زاده به قفقاز، استامبول و مصر سفر کرد. پس از چند ماه اقامت در قاهره به بیروت و دمشق رفت و از راه استامبول و قفقاز دوباره به تبریز بازگشت و مدت کوتاهی پس از آن با خواهر تقی‌زاده ازدواج کرد که بعدها از او صاحب دو پسر (اردشیر و بهمن) و دو دختر (فرنگیس و ایران) شد.

 

تربیت در جریان انقلاب مشروطیت در تبریز فعالانه شرکت داشت. در همین دوران بود که با روشنفکران و آزادیخواهان دیگری از قبیل میرزا حداد حکاک باشی، کربلایی علی مسیو تماس‌هایی پیدا می‌کند. این افراد پس از نزدیکی و اعتماد بیش‌تر با یکدیگر هسته اولیه آزادیخواهان را که بنیادش در باکو گذاشته شده بود، در تبریز تشکیل دادند. در کنار محمدعلی خان تربیت، برخی دیگر از مسئولین آن تشکیلات عبارت بودند از:  سید حسین خان عدالت،  سید محمد شبستری معروف به ابوالضیاء ،  سیدحسن شریف‌زاده، سیدحسن تقی‌زاده، حاج علی دواچی، میرزا محمود غنی‌زاده سلماسی، حاج آقا فرشچی، حاج رسول صدقیانی، علی قلی‌خان صفراوف، محمد سلماسی، جعفر آقا گنجه‌ی، علی اصغر خوئی، محمود اسکویی و مشهدی حبیب. آن‌ها به ابتکار کربلایی علی مسیو پس از مدتی فعالیت مشترک مقدمات تأسیس حزب سوسیال دموکرات را که به نام "مرکز غیبی" معروف شد، فراهم آوردند.

 

تربیت پس از امضای فرمان مشروطیت و در طول دوره مجلس اول، یک بار به تهران سفر کرد. با به‌توپ بسته شدن مجلس توسط محمد علی شاه مخلوع در سال 1287 و حمله قوای نظامی به تبریز، با لباس مبدل از راه باکو به وین و پاریس رسید. بعدها به کمبریج لندن رفت و چند ماه مهمان پروفسور ادوارد براون، شرق‌شناس و ادبیات شناس انگلیسی بود. در تمام این سفرها تقی‌زاده به‌همراه او بود. آن‌ها در کتابخانه ی دانشکده کمبریج به کار مشغول شدند و گفته می‌شود حقوق آن‌ها توسط شخص براون پرداخت می‌شده است. در اواخر پاییز 1287 (1908) از انگلستان به استانبول رفت و در انجمن سعادت همراه با شخصیت‌هایی مانند معاضدالسلطنه، دهخدا و دولت‌آبادی به همکاری و فعالیت انقلابی پرداخت. پس از فتح رشت توسط مجاهدین به ان‌جا سفر کرد و از سوی انقلابیون به‌همراهی دکتر اسماعیل مرزبان مامور فعالیت در اروپا شد.
پس از فتح تهران در سال 1288 با توجه به خدمات شایان فرهنگی و فداکاری‌های بزرگی که در راه پیروزی انقلاب به خرج داده بود، از سوی مردم تبریز به نمایندگی دوره دوم مجلس شورای ملی انتخاب شد و با خانواده به تهران رفت. او تا  سال1290 نماینده مجلس شورا بود.

 

تربیت در کنار خصلت انقلابی و تحول‌پذیری خود شخصیتی داشت کاملا میانه‌رو، صلح‌جو و اهل مذاکره و مصالحه. او در مواقعی بین آزادیخواهان و نمایندگان دولت واسطه می‌شد و سعی می‌کرد کارها را به‌دور از خصومت و خشونت پیش ببرد. می‌گویند در موقع ورود مخبرالسلطنه جانی معروف و قاتل شیخ محمد خیابانی فرزند برومند آذربایجان به‌عنوان فرمانفرمای آذربایجان در سال 1285، بین او و بصیرالسلطنه کدورتی رخ داد. مخبرالسلطنه عوض رفتن به چادر ریاست انجمن ایالتی، در مقابل چادر نظام‌السلطنه و تربیت توقف کرد و این موضوع به رئیس انجمن برخورد، و او بدون ملاقات با مخبرالسلطنه به شهر برگشت. اعضای انجمن نیز در تعقیب او به شهر برگشتند. تنها با میانجی‌گری و وساطت تربیت بود که توانست مخبرالسلطنه را قانع کند که عمل زشتی انجام داده است. او موقع رفتن به چادر انجمن ایالتی رفت و بعد از صحبت‌ها کدورت برطرف شد. در بعضی مواقع تقی‌زاده هم او را واسطه کارهای خود قرار می‌داد. نمونه آن موضوع مخالفت اعتدالیون با تقی‌زاده در مجلس دوم و تأکید به اخراج او از تهران بود. تقی‌زاده به توصیه تربیت سران حزب دموکرات را جمع کرده و آن‌ها را قانع کرد که صلاح بر رفتن او تحت عنوان مرخصی است. اعضای دموکرات با مرخصی تقی‌زاده موافقت کردند و به این ترتیب او به آذربایجان رهسپار شد.

 

تربیت در مهاجرت

 

با انحلال مجلس دوم و در پی اولتیماتوم روس به ایران و اخراج شوستر آمریکایی، محمد علی تربیت به استانبول رفت و در آن‌جا هم یک کتابفروشی دایر کرد. او با مراجعه به نسخه‌های خطی کتابخانه‌های عمومی استانبول تحقیقات ارزنده‌ای انجام داد و ثمره کار خود را به عنوان "ورقی از دفتر مطبوعات ایران" نزد براون ارسال کرد و به این ترتیب کار او که از ارزش بالایی برخوردار بود به انگلیسی ترجمه شد. پس از فراخوان تقی‌زاده برای تشکیل کمیته ملیون ایرانی تربیت از اولین نفراتی بود که برای این منظور به برلین رفت. همسر او در اروپا پس از یک عمل جراحی ناموفق درگذشت. تربیت در اواخر جنگ اول بار دیگر به استانبول رفت و در آن‌جا با دختری به نام هاجر دختر حسین‌قلی کارمند سفارت برای بار دوم ازدواج کرد که ثمره آن دو پسر به نام‌های فیروز و بهروز بود. او پس از مدت کوتاهی از استانبول به تبریز بازگشت. خدمات ارزشمند همسر وی؛ بانو هاجر تربیت خود حدیثی مفصل دارد که در این اندک نمی گنجد.

 

زندگی در وطن

 

محمد علی تربیت در این دوره از زندگی هم به خدمات فرهنگی خود در موطن خود ادامه داد. او مدت پنج سال (1300 تا 1304) رئیس فرهنگ آذربایجان بود. در این دوره موفق به انجام خدمات بزرگی گردید. در مدتی کوتاه دبستان‌ها و دبیرستان‌های زیادی تاسیس کرد. احداث اولین دبیرستان‌های دخترانه تبریز به نام او ثبت شده است. هم‌چنین یک کتابخانه و قرائتخانه عمومی دائر کرد که در آن ده‌ها هزار جلد کتاب های نفیس و سودمند با همت او در آن‌جا گردآوردی شد که هنوز هم سالیانه هزارها نفر از دانشمندان و دانشجویان از آن استفاده می‌کنند. در همین سمت نیز مجله‌ای به‌نام "گنجینه معارف" منتشر کرد که شخصا در آن مقالات ارزنده‌ای می‌نگاشت.
تربیت از سال 1305 تا 1306 ریاست فرهنگ گیلان را عهده‌دار بود و در این سمت هم خدمات فرهنگی او از قبیل تأسیس کتابخانه، دبستان‌ و دبیرستان و هم‌چنین دائر کردن انجمن‌های ادبی و فرهنگی در آن‌جا نیز قابل چشم‌پوشی نیست.

 

از 1307 تا 1309 عهده‌دار ریاست شهرداری (بلدیه) تبریز بود. در زمان خدمت او با همت فراوان چندین خیابان بزرگ  منجمله فردوسی؛ تربیت و... در تبریر ساخته شد و با دایر کردن باغ ملی بزرگی به نام گلستان، گردشگاه و تفریحگاه زیبایی برای مردم تبریز از خود به یادگار گذاشته است.
بعد از آن در دوره هشتم قانون‌گذاری به سمت نماینده مجلس شورای ملی انتخاب شد و تا پایان عمر خود در این سمت باقی ماند. او در 26 دیماه 1318 بر اثر بیماری در تهران غریبانه گذشت.

 

علی محمد تربیت، برادر محمدعلی تربیت

 

محمدعلی تربیت سه برادر داشت که هر کدام به‌نوبه خود سهم بزرگی در انقلاب مشروطه ایفا کرده‌اند. میرزا رضاخان و غلامعلی خان دارای تحصیلات و صاحب قلم بودند. برادر دیگر او، علی محمد خان از مجاهدین متهور و روشنفکر بود. او در مکتب انقلابیون گرجی آموزش دیده بود و به قصد مبارزه با استبداد و کمک به آزادی از تفلیس به گیلان اعزام شده بود. او از مؤسسین "کمیته ستار" بود. بیش‌تر مجاهدین دسته او آذربایجانی‌های مقیم گیلان بودند. علی محمد به‌هنگام فتح قزوین نیز جزء فرماندهان ارشد بود و در کنار مجاهدینی از فبیل معزالسلطان (سردار یحیی) الیکوگرجی، میرزا کوچک‌خان و چند نفر دیگر قرار داشت.

 

علی محمد پس از ورود به تهران مورد استقبال سران جنبش مشروطه قرار گرفت و به عضویت محکمه قضاوت عالی که از ترکیب قضات سرشناسی چون شیخ ابراهیم زنجانی، جعفر قلی خان بختیار، معین نظام و چند نفر دیگر تشکیل شده بود، درآمد. توسط همین کمیته قضات بود که صنیع حضور مفاخرالملک، شیخ فضل الله نوری آجودان باشی و میرهاشم تبریزی محکوم به اعدام شدند. مدت کوتاهی نگذشت که علی محمد خان تربیت در نتیجه دسیسه دسته های مخالف منتسب به طرفداران حزب اعتدال، و ظاهرا به تلافی کشته شدن سیدعبدالله بهبهانی در جریان توطئه پارک اتابک که منجر به تیر خوردن سردار ملی شد، در روز روشن در تهران همراه با دوست خود عبدالرزاق خان کشته شدند.

 

درباره آثار محمدعلی تربیت

 

اولین کار تربیت کتابی است به نام "زادبوم"  که درباره جغرافی طبیعی، سیاسی و تاریخی ایران که در تبریز چاپ شده و شامل اطلاعاتی کامل از سلاطین ایرانی است.

 

در کنار کتاب"تاریخ مطبوعات ایران" یکی دیگر از کارهای برجسته تربیت تألیف کتاب "دانشمندان آذربایجان" است.  این تذکره ادبی که در سال 1314 شمسی نخستین بار در چاپخانه مجلس در تهران چاپ شده مورد توجه قاطبه ادبیان قرار گرفته و تا امروز دهها بار به توسط ناشرین چه در تهران و چه در تبریز به حلیه طبع آراسته گردیده. او در این پژوهش با ارزش کارها و خدمات بسیاری از آذربایجانیان گمنام را معرفی کرده است.  زنده یاد تربیت در تذکره ماندگار ((دانشمندان آذربایجان)) شرح حال 934 تن از بزرگان آذربایجان را با مراجعه به دهها منبع و ماخذ نوشته که در نوع خود یکی از تذاکره مورد اعتماد اهل قلم است. صرف نظر از تراجم احوال دانشمندان؛ وی سیاهه ای نیز از تاریخ مطبوعات آذربایجان که در واقع ملخصی از ( ورقی از دفتر تاریخ مطبوعات ایرانی و فارسی ) خودش می باشد را ضمیمه کتاب مستطاب ((دانشمندان آذربایجان)) کرده.

 

علاوه برآن دارای تحقیقات ادبی و تاریخی زیادی به صورت مقالاتی است که در مجلات و روزنامه‌های مختلف، از جمله مجله ارمغان، یغما و... انتشار یافته است. خوشبختانه مجموعه مقالات آن مرحوم نخستین بار به همت ادیب برجسته و همشهری اش استاد دکتر حسین محمد زاده صدیق و دیگر بار بدون ذکر ماخذ مبنی بر حق تقدم به همت آقای غلامرضا طباطبائی مجد با عنوان ارغنون با اضافه نمودن چندین مقاله چاپ و نشر گردید. چنانکه مذکور گردید از تربیت یادداشت‌های زیادی مانده که نشان‌دهنده اطلاعات وسیع او از کتب و نسخه‌های
خطی و چاپی فارسی، عربی و ترکی در نقاط مختلف جهان است. او در امر کتابشناسی خبره بود و به این دلیل برخی از محققین او را همطراز با دمسترالیس انگلیسی، دانشمند بزرگ کتابشناسی شرقی، می دانند و به او لقب "فهرست الکتب ناطق" داده‌اند.

 

محمدعلی تربیت از زبان امیرخیزی

 

شادروان حاج اسمعیل امیرخیزی تبریزی کاتب ستارخان سردار ملی که خود از مشروطه طلبان و ادیبان تبریزی و نیز، از دوستان بسیار نزدیک محمدعلی تربیت و در زمان مرگ او رئیس دبیرستان دارالفنون بود، درباره اخلاق وی چنین نوشته است:

 

"مرحوم محمدعلی تربیت به شهادت تمام فضلا و دانشمندان آذربایجان و طهران دارای اخلاق ستوده بودند چنانکه از ریعان جوانی تا زمان کهولت هیچگاهی گرد ملاهی و مناهی نگشته و با نهایت تقوی و پاکدامنی زندگانی کرده حتی به دخانیات نیز لب نیالوده‌اند و همین تقوی و پاکدامنی در امور اجتماعی و ملی نیز پیوسته با ایشان همراه بود و با آنکه غالبا" مصدر کارهای مهمی بودند دیده و شنیده نشده که دامن توقایش را گردی نشیند یا آیینه اعمالش را زنگی گیرد...در شدت و رخا و در سختی و رفاه همواره یکسان بود. نه خاک نیستی از آتش همتش می‌کاست و نه آب هستی بر باد نخوتش می‌افزود.... با آن‌که روزگار چنان‌که عادتش بوده با وی سازگار نبود و در نهایت سختی روزگار می گذرانید، با وجود این چنان عزت نفس به خرج می‌داد که کسی نمی‌توانست گمان بکند که این مرد عزیزالنفس را سرمایه‌ای به‌جز از قرض در دست نیست و هرگز پیش یکی از دوستان نزدیک خود هم لب به شکایت باز نمی‌کرد.... گذشته از مراتب فضلی و اخلاقی، شخص شیرین زبان و خوش بیان و مجلس آراء بود و در محفلی که حضور می یافت ممکن نبود که در آن انجمن یک شور و شعفی تولید نکند و در وعده های خود صادق بود و بی جهت نیست که تاریخ وفاتش (تربیت صادق الوعد) بود. دریغ که برفت و دوستان خود را مادام‌العمر در میان آتش تأسف جای داد."

 

از مهمترین یادگار های آن مرحوم یکی نیز احداث کتابخانه تربیت تبریز می باشد که گویا اولین کتابخانه مدرن در کشور محسوب می شود. اگر چه در بیشر جاها سال تاسیس آن را 1300 شمسی نوشته اند آما قدر مسلم است که آن کتابخانه در سالهای قبل از مشروطیت گشایش یافته که خبر آن نیز در گرامی نامه ی حبل المتین چاپ کلکته درج گردیده است. نظر به اهمیت آن اعلان  ذیلا در اینجا تقدیم می گردد.

 

اعلان

 

کتابخانه تربیت در تبریز

 

که در سنه 1316 تاسیس شده و تا این زمان خدمت بعالم معارف و مطبوعات نموده؛ و تاکنون که در عنفوان سال نهم است. برونق آرزوی معارف خواهان همه ساله در تعمیم معارف و انتشار علوم و وسیع دایره ی مطبوعات خوب از عهده بر آمده در این کتابخانه کتب علمیه و ادبیه و تاریخیه و فنیه از هر قسم و هر زبان موجود؛ هرکس طالب باشد فهرست آنرا از کتابخانه بطلبند که مجانا فرستاده خواهد شد. و نیز مرکز و وکیل جمیع جراید و روزنامجات ترکی و فارسی و عربی آذربایجانیست.

 

 

 

منابع و ماخذ

 

1-روزنامه حبل المتین – چاپ کلکته – شماره 3 – 26 جمادی الثانی 1324 – ص 19

 

2- یادداشتهای شخصی نویسنده این سطور

 

3- دانشمندان آذربایجان – محمد علی تربیت / به کوشش غلامرضا طباطبائی مجد / تهران – از انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

 
   


نویسنده: متین
دوشنبه 17 اسفند1388 ساعت: 23:34
با سلام به دوست عزیزم
بسیار زیبا

چه کسی اشعار مرا دوست دارد؟؟سر بزن
نویسنده: آذرین
سه شنبه 18 اسفند1388 ساعت: 9:1
سلام

جناب راثی پور

مردم تبریز خیلی به محمد علی خان تربیت علاقه و ارادت دارند

من دیپلم خود را از دبیرستان فردوسی تبریز گرفتم .

به طرف جبوب شرقی که رهسپار شویم در فاصله کمی خیابان تربیت

به نام این بزرگوار قراردارد .

------------------------------------------


عاشقانه های بیشتر از آذرین


قسمت دیگری از غزل عشق من پرستو



سوزناک سوزناک


نویسنده: ali222
سه شنبه 18 اسفند1388 ساعت: 13:36
سلام دوست گلم

وب قشنگی داری واقعا بهت تبریک میگم کارت حرف نداره عزیز

اگه دوست داری از وب قشنگت درآمد داشته باشی یه سر به سایت زیر بزن

http://www.pars.im

سایت واقعا عالیه ای هست کارش حرف نداره

این رو برای این نمیگم که خودم عضوش هستم چون کارش با همه سیستم های کلیکی دیگه فرق داره میگم بزار چند تا از مزیت هاش رو بگم

برای هر کلیک تا 80 تومن پول میده که این واقعا عالیههههههههه

هیچ کلیکی رو الکی حذف نمیکنه ( این بزرگ ترین خوبی این سیستمه )

پشتش یه تیم مدیریتی عالیه و به بهترین شکل ممکن مدیریت میشه

پرداخت هاش کاملا تضمین شدست هر موقع درخواست بدید 24 ساعت بعد پول تو حسابتونه

کار باهاش خیلی راحته

حد اقل پرداختش فقط و فقط 9000 تومان هست که 2000 تومانش رو هم همون اول هدیه عضویت میده که این واقعا عالیهههه و مزیت عالی این سیستمه نسبت به سیستم های دیگه

امکان عضو گیری و دریافت پورسانت از زیر گروهاتون این واقعا عالیه یعنی خیلی عالیه

دوست من اگه خواستید عضو بشید حتما از لینک زیر عضو بشید

http://www.pars.im/signup.php?from=ali222&ref_code=a6d8e04479f67f3e58d048d1d6ab64cc

یا موقع عضویت ای دی منو به عنوان معرف وارد کنید

ali222

دوست عزیز سایتت هر چقدر هم بازدید داشته باشه باز هم میتونی ازش درآمد کسب کنی

مطمئن باش اگه 100 تا هم روزانه بازدید داشته باشی باز هم میتونی درآمد خوبی داشته باشی از این سیستم

عضو شو کدش رو تو وبت بزار بعد هر موقع به حد نصاب رسید در خواست پرداخت کن همین هیچ کار دیگه ای هم لازم نیست بکنی همین کد مخصوص بلاگ فا هم میده

من که ازش واقعا راضی هستم این آدرس وب منه من که واقعا ازش راضی هستم

http://1900.mihanblog.com

عضو بشید از تک تک بازدید های وبتون درآمد کسب کنید

حداقلش اینه که هزینه کارت اینترنت و زمانی که صرف سایتت کردی رو در میاری پس این فرصت رو از دست نده

از دامینش هم اعتبار سایت مشخصه کارشون حرف نداره

http://www.pars.im

امیدوارم عضو بشی و درآمد خوبی هم کسب کنید منو هم دعا کنید مطمئن باشید پشیمون نمیشید

پس یه امتحان کنید

دوستون دارم

بای
نویسنده: ram
سه شنبه 18 اسفند1388 ساعت: 13:37
سلام دوست عزیز وب جالبی داری اگه با تبادل لینک موافق هستی منو بنام مرجع عکس لینک کن وخبر بده موفق باشی
نویسنده: اوکتای
چهارشنبه 19 اسفند1388 ساعت: 0:25
خدا رحمتش کنه
نویسنده: لطف الله
چهارشنبه 19 اسفند1388 ساعت: 0:53
یکی از بدبختیهای نسل ما نشناختن بزرگان خود است و اینکه انها چگونه زحمت کشیده اند تا مملکت را به این روز رسانده اند
ای کاش مرجع بی غرضی همه آنها را آنگونه که بودند به ما معرفی می کرد افسوس
نویسنده: gina
چهارشنبه 19 اسفند1388 ساعت: 1:36
آن که خداحافظی می کند

امید است که برگردد.

بی خداحافظی رفته را خدا می داند...
نویسنده: توتقون
چهارشنبه 19 اسفند1388 ساعت: 12:17
محمدعلی تربیت یکی از ستارگان پرفروغ آسمان ادبیات آذربایجان و ایران است که جا دارد ایرانیان درهر کجای دنیا باشند بانام آن مرحوم افتخار کرده و ببالند. و از اینکه جناب راثی از ایشان یادی نموده اند دست مریزاد می گوییم. با تبریک عید باستانی اوغوز . موفق باشید
نویسنده: مهدی فر زه
چهارشنبه 19 اسفند1388 ساعت: 16:29
نویسنده: شهروند
چهارشنبه 19 اسفند1388 ساعت: 17:45
سلام ببخشید مدتیه نتونستم خدمت برسم وعرض ادب نمایم
وب قبلی فیلترشد ازوب جدیید سربزنید
نویسنده: علی کشکو لی
چهارشنبه 19 اسفند1388 ساعت: 22:44
سلام عزیز گرامی

حقیر چون اولین مرتبه نام این شاد روان خلد اشیان را شنیدم اگاهی از حرکت فکری او نداشتم و چون اکنون خواندم به زندگی او اگاهی یافتم اما این را به تجربه دانستم

که یاد خیر برای کسی در میان مردم خداوند بگذارد بهتر از مالی استکه از او به ارث برند و سپاس او نگذارند

درود بر روح پاکش
نویسنده: مختار
پنجشنبه 20 اسفند1388 ساعت: 1:51
نویسنده: نسترجهان
پنجشنبه 20 اسفند1388 ساعت: 8:18
سلام مهربان"ممنون از حضورپرمهرتا: بسیار عنوان انتخابی عالی و اطلاع رسا و ارزنده بود
نویسنده: علی(وبلاگ ادبی طرفه)
پنجشنبه 20 اسفند1388 ساعت: 12:10
سلام
بسیار ممنونم بایت این مطالب مفیدتان.من نام ایشون را تا بحال نشنیده بودم.
خدایش بیامرزد.
برقرار باشید
نویسنده: دردانه
پنجشنبه 20 اسفند1388 ساعت: 18:6
سلام جناب راثی پور
ایام به نیکی
بیوگرافی و معرفی عالی و خوبی از زنده یاد محمد علی خان تربیت داشتید که
بی شک یکی از مفاخر ایران و البته آذربایجان در زمینه گسترش فرهنگ و علوم بودند
چه خوب و نیکو است معرفی این بزرگان ...دستمریزاد می گم و باز ممنون

در پناه حق مانا باشید
نویسنده: آذرین
پنجشنبه 20 اسفند1388 ساعت: 20:39
سلام


ما از خود اوئیم


نگاهی به راز خلقت
نویسنده: پارتیانا
پنجشنبه 20 اسفند1388 ساعت: 21:36
سلام جناب راثی پور
استفاده کردم


تبر به رسم خود می درد تن درخت
تبر به دست را کمی انصاف بایدش
بدرود
نویسنده: آذرین
پنجشنبه 20 اسفند1388 ساعت: 22:52
راستی
داشتم میامدم

بقیه درد دلم را بکنم .......................


اطاعت شد استاد
نویسنده: مهرپاد
پنجشنبه 20 اسفند1388 ساعت: 23:16
سلام

من مهرپاد هستم

همشهری شما

در کامنتهای استادم و سرورم آذرین


وبلاگ شما را دیدم


و به شما بابت این وبلاگ وزین تبریک میگویم

من شدیدا در گیر کارهای آزاد خودم هستم و چند گاهی هست که فعالیت

وبلاگی هم دارم .

همه فن حریف ولی بی حوصله

نمیدونم بوی همشهری شنیدم


شروع به نا گفته ها کردم

عشق من فقط ایران



خوش باشد

خوش زید

خوش اداره شود

و از همه کشورها سرشود .

نویسنده: اسماعیل
پنجشنبه 20 اسفند1388 ساعت: 23:20
راستی آقای راثی پور

شما چرا قفل کامنت نمی ذارین

قفل کامنت ایمنی دو طرفه به وبلاگ شما میدهد

اولا شما در صورت نداشتن قفل کامنت باید پای وبلاگت بشینی


و مواظب باشی که دیگران خطا نکرده باشد



سلام.ضمن تشکر از راهنمائی و دل سوزیتان به نحوی به تبادل آزاد نظرات علاقه دارم .

همچنین

میتونین بعضی از کامنتها را بررسی وبلاگی قراربدی و در صورت

عدم ضرورت تایید تایید نفرمائی

خوش و خرم باشی

شب خوِ ِش


نویسنده: ehsan
جمعه 21 اسفند1388 ساعت: 23:45
سلام.خدا رحمتش کند.
نویسنده: hossein
شنبه 22 اسفند1388 ساعت: 1:6
ضمن عرض تبریک به شما دوست عزیز که توانسته اید با زحمات فراوان وبلاگ بسیار زیبای خود را به ثبت برسانید...و تشکر فراوان بابت مطالب بسیار ارزنده و فواید ان برای هر بازدید کننده ای...شما را به گروه بزرگ اوکسین ادز جهت درج وبلاگ خود و زیباسازی محیط وبلاگ، به ازای ثبت وبلاگ و واریز پول توسط ما به شماره حساب بانکی شما دعوت مینماییم...
ثبت نام با شما....بازدید روزانه از وبلاگتان و واریز پول به حساب بانکی شما توسط ما...کافیست در سایت زیر ادرس وبلاگ و شماره حساب بانکی خود را درج نمایید..در هر کجا که هستید..بعد از 24 ساعت تاثیر انرا خواهید دید..به گروه بزرگ اوکسین ادز بپیوندید.
عضویت سریع:


همچنین سایت های پر بازدید ایران ، عضویت فعالی دراین گروه دارند....به ازای هر کدام از وبلاگهایتان پول در میاورید......تعداد زیاد اعضای این گروه نشاندهنده رسمیت این گروه و هیچ گونه سوء استفاده است. فقط وبلاگ خود را ثبت نمایید و پول پارو کنید...بدون هیچ گونه چشم داشت و تضرر مالی....در هر کجا و در هر زمان و درهر وضعیت مالی که هستید..به گروه بزرگ اوکسین ادز بپیوندید.
عضویت سریع فقط در اینجا:


ما منتظر شماییم به ما بپیوندید
درضمن برای فعال شدن حسابتان باید کد بنر ها را در سایتتان قرار دهید
نویسنده: مسعود
شنبه 22 اسفند1388 ساعت: 11:24
سلام
ممنون که این مطلب رو پست کردید بهره ها بردم
بازم به فقیرانه حقیر سر بزنید خوشحال میشم
نویسنده: محمد مرادی نصاری
شنبه 22 اسفند1388 ساعت: 11:25
سلام و عرض اردات
نویسنده: میبد سبز
شنبه 22 اسفند1388 ساعت: 13:38
به نظر شما علت تقلب انتخاباتی چه بود
نویسنده: منصورگروسی
شنبه 22 اسفند1388 ساعت: 14:10
سلام

به


دوست عزیز و برادر بزرگوارم جناب اقای راثی پور


از لطف شما بسیار سپاسگزارم محبت فرمودید و قدم برچشمم نهادید


از راهنمایی شما هم متشکرم


با عرض معذرت اولا بنده قابل تعریف نیستم اما از زمانیکه همین ابیات ناقابلم را

میبرند بقول معروف ذوقی برای نوشتن نیست

و ثانیا اینکه مشاهده میکنید کمتر خدمتتان میرسم و دعوتی بعمل نمیاید

علت اینست که بقول معروف میگویند


این یک شاهی جگرک ارزش سفره قلمکار را ندارد


این دو سه بیتی هم که در وبسایت مینگارم میبینم ارزش اینرا ندارد که مزاحم

دوستان عزیزی چون شما و سایر دوستان بشوم و دعوتتان بنمایم


لذا عذرم را بپذیرید و بدانید نزد بنده شان شما و سایر دوستان بیش از اینست

که جهت دو سه بیت شعر سر و دست و پا شکسته و ویرایش نشده

وقتتان را بگیرم و دعوتتان نمایم


باز هم از راهنمایی شما دوست عزیز و بزرگوارم بسیار سپاسگزارم

شاد باشید و سال نو برایتان سالی سر شار از موفقیت و کامیابی باشد
نویسنده: نفس
شنبه 22 اسفند1388 ساعت: 15:27
سلام دوست عزیز.از اینکه به من سر زدید سپاسگذازم.موفق ایرانی و سبز باشید.
نفس سبز
نویسنده: ارثی زاد
شنبه 22 اسفند1388 ساعت: 15:28
با سلام
یک استکان غزل بروز شد
با خبر چاپ مجموعه ی من شاعرم همیشه کمی هم کبوترم

چند خبر

چهار پاره ای مردد

و غزلی برای سیگار
اولویتم چایی است قبل و بعد هر سیگار
نویسنده: ارثی زاد
شنبه 22 اسفند1388 ساعت: 15:35
با سلام
یک استکان غزل بروز شد
با خبر چاپ مجموعه ی من شاعرم همیشه کمی هم کبوترم

چند خبر

چهار پاره ای مردد

و غزلی برای سیگار
اولویتم چایی است قبل و بعد هر سیگار
نویسنده: غریو سکوت
شنبه 22 اسفند1388 ساعت: 16:40
سلام و عرض ادب

درود بر محمد علی خان تربیت و دیگر آزادیخواهان ایرانی ، که همواره در طول تاریخ کشور عزیزمون ایران از جان و مال و هنر و اندیشه ی خود مایه گذاشتند

روحشان قرین رحمت پروردگار مهربان باد

و درود بر شما استاد عزیز که یادی از این بزگوار که یکی از مفاخر ین کشور عزیزمون هست ، کردید

نویسنده: شاهرخ
شنبه 22 اسفند1388 ساعت: 17:40
جناب راثی پور عزیز ، سلام
مطلب اول اینکه : تاکنون متاسفانه سعادت آنرا نداشتم که از وبلاگ وزین شما بهره مند گردم و اکنون که با تشریف فرمایی شما با آن آشنا شدم بسیار خوشحال هستم .
مطالب وبلاگتان در حدی نیست که بتوانم با تعریف و توصیف الکن خود حق مطلب را ادا نمایم ، همینقدر عرض میکنم که بسیار زیبا و عالمانه و مفید نگاشته میشود . بنده حدود 14 سال است که ساکن تبریز هستم و شاید هزاران بار ( از جمله همین پریروز ) از خیابان تربیت عبور نمودم ، اما اینک چقدر متاسف شدم که از علت نامگذاری آن خیابان که یادبود چنین رادمرد بزرگی است بی اطلاع بودم . از بابت این اطلاع بسیار سپاسگزارم .
مطلب دوم اینکه : با دیدن نظر و امضای شما در وبلاگم بسیار محظوظ گردیده و پاسخی بدان نگاشتم که چون شاید مجددا آنجا نرفته و آنرا مشاهده نفرمایید ، لذا عین پاسخ را در همینجا نیز می نویسم :

" دوست بسیار عزیز و سرور گرامی
بازدید شما از این وبلاگ و اظهار نظر بر مطلب آن موجب افتخاری بس عظیم است . با اینکه دیوان شادروان پروین اولین دیوانی نبود که من مطالعه کردم ( خوب به خاطر دارم که قبل از آن در 14 سالگی ابتدا خمسه نظامی را خاتمه دادم و سپس ایرج میرزا را . ) و خوشبختانه آخرین دیوان مورد مطالعه ام نیز نبود ، مع الوصف شیوایی و معانی اشعار آن بانوی مرحومه همیشه برجستگی خاصی در ذهنم داشتند . و اینک اگر حتی ذره ای تشابه بین مثنوی من و اشعار پروین به چشم خورد از افتخار آن سینه را خواهم انباشت .
منتظر فرمایشات ادیبانه جنابعالی خواهم ماند . "

مطلب سوم اینکه : قسمت دوم مثنوی "بازار خودفروشی " را نیز در وبلاگ درج کرده و باز منتظر تشریف فرمایی و راهنماییهای مشفقانه شما میباشم .

مطلب نهایی اینکه : بهترین آرزوها را در گذران ایام و کسب توفیقات روز افزون برای شما همشهری ادیب و فاضل خود از خداوند مسئلت دارم .
نویسنده: شهاب
شنبه 22 اسفند1388 ساعت: 19:51
سلام
سلامت باشید
نویسنده: حسام بهرامی
شنبه 22 اسفند1388 ساعت: 23:20
سلام
لی لی به روز شد
ممنون
لی لی
نویسنده: فرزانه
یکشنبه 23 اسفند1388 ساعت: 0:51
سلام
اگر چه مردم با فرهنگ تبریز ایشان را می شناسند ولی بیجا نبود حد اقل در پیاده گذری که به اسم اوست یادبود ی برایش می ساختند تا همه بشناسندش و با کلمه تربیت یاد بازار کفش و لباس نیفتند !!
نویسنده: مهدی یزدی
یکشنبه 23 اسفند1388 ساعت: 14:15
بی خیال دل وامونده نشو / جنگل بلوطمو آتیش بزن
اگه شال سبزمو دوس نداری / پنبه سکوتمو آتیش بزن

اومدی تو باغ سرسبز باهار / اومدی هول هولکی داد بسازی
با تبر بین درختا اومدی / از سکوت می خوای که فریاد بسازی

اگه شاخه های سبزو بشکنی / دار و دسته ات اگه اینجوری باشن
وسط خزون درختای انار / خون این باغو تو چشمات می پاشن
نویسنده: ژیلاراسخ
یکشنبه 23 اسفند1388 ساعت: 19:28
بهاران خجسته باد

/بروزم /

/بهار را بخانه ام بیاور /
نویسنده: کلاغک
یکشنبه 23 اسفند1388 ساعت: 22:58
باز کن پنجره ها را ، که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن می گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است ...

سلام و درود بی پایان بر شما
نشسته بر دریچه چشم به راهتانیم ...
نویسنده: باران سپید
دوشنبه 24 اسفند1388 ساعت: 0:10
سلام

مطلب جالبی بود که همان مقدمه اش وسوسه ام کرد و تا ته خواندمش و البته موزیک زمینه وبلاگ هم اینجا بودن را دلنشین تر می کند.

سال خوبی در پیش داشته باشید.
نویسنده: علی کشکو لی
دوشنبه 24 اسفند1388 ساعت: 11:26
سلام عزیز گرامی

هر کس که عیب خویش بنگرد فرصت پرداختن به عیب دیگران را نخواهد داشت

به روزم

درود بر شما
نویسنده: دست خیال
دوشنبه 24 اسفند1388 ساعت: 12:25
این نوشته های هر از چند گاهتان که به ابعاد زندگی برخی سرمایه های معنوی کشور می پردازد کار ارزنده ای ست. تاریخ مان را اگر ندانیم به تکرار دچار می شویم.
نویسنده: زیتون
دوشنبه 24 اسفند1388 ساعت: 14:13
روان شناسی خانم ها(دلم بغل می خواد)آغوش گرم می خواد
بسم الله الرحمن الرحیم
نویسنده : آستیاژ - ساعت 9:?? ‎ب.ظ روز ????/?2/?2
دلم تنگش اومده
بغل می خواد

عشق می خواد

مسافرت می خواد

خرید می خواد

بعضی وقتها هم لوس شدنش میاد

آرامش می خواد /قرآن:لتسکنواالیها،همه اینهاکه تااینجاگفتی بالم دادن درآغوش همسر لتسکنوا الیهامیشه21روم)روان شناسی زن بوسیده شدن ولمس وشنیداری است که اورابه آرامش می رساند روزهرچه بیشتربخوابی کسل می شویم آرامش ندارد.]

دوری می خواد اما بعضی وقتها ( فاصله بیشتر از ---------------- نباشه )

خندیدن بلند می خواد

مستی[ترغیب] می خواد

[گرد]شکلات و قره قورت می خواد !!!!

گریه می خواد

هوای تازه می خواد

می دونی اصلا دردش چیه .....................

تو کجایی ؟
دلم تو رو می خواد
------------
مرد=دیداری/بانگاه به همسرش ومناظرزیبای طبیعت به ارامش می رسدبه نامه امام خمینی به همسرش درجوانی بنگریم

عشق وسیاست(درایت)خواهروبرادرازحمام حارث تاحمام فین ازشهیده رابعه بلخی تاامیرکبیر

الا ای باد شبگیری پیام من به دلبر بر

بگو آن ماه خوبان را که جان با دل برابر بر

بقهر از من فگندی دل بیک دیدار مهرویا

چنان چون حیدر کرار در ان حصن خیبر بر
نویسنده: زیتون
دوشنبه 24 اسفند1388 ساعت: 14:14
اصول غرزدن
روان شناسی اعتراض
روان شناسی اجتماعی - شبکه اجتماعی، روان شناسی اعتراض، امربه معروف ونهی ازمنکر، سلطه
بسم الله الرحمن الرحیم
روان شناسی اعتراض(اثرمانوئل جی اسمیت- ترجمه مهدی قراچه داغی- نشردرسا- مرکزپخش تهران 66464577)

اعتراض وقاطعیت؟یعنی مبارزه عملی باسلطه جوئی دیگران.سلطه جوکسی است که انسانهاراابزارمی پندارد،شی می بیند،مصربه شی ء کردن انسانها می باشد.انسان شیء عامل فسادها،بی عدالتی ها واختلافات است.آفت سلامت وسدراه رشداست.فقدان اعتراض وامربه معروف ونهی ازمنکرووجودظلم وسلطه جوئی یکی ازعوامل بزهکاری ها،انحرافات،تبعیض ها،ناراحتی ها،بیماریهای روانی،خودکشی،آدم کشی،عقب ماندگی،طلاق،و...است.مابایدخودمان سرنوشت خودمان راتعیین کنیم کسی نبایدبه جای ماتصمیم بگیرداگرگرفت این میشودسلطه جوئی.اعتراض عاقلانه بایدباشد،نه بهانه بنی اسرائیلی.

[«لایحب الله جهربالسوءمن القول الامن ظلم/قرآن»اعتراض کسی که مظلوم واقع شده راخدادوست داردولی نارضایتی فرد ظالم وسلطه جو راخدادوست ندارد.]

تکنیکهای اعتراض؟تخیل،صفحه خط افتاده،تأئیدمنفی،خودافشانی،سراب دریائی،پیشنهادوتوافق.اعتراض جنبه هنری دارد پس نیازبه تمرین تاعادت شودوازقوه به فعل درآید.باتخیل ازنظربه عمل نزدیک می شویم بکارگیری ضمیرناخودآگاه ،کاری که فردامیخواهیم انجام دهیم شب موقع خواب درذهن به تصویرکشیم وباتکرارممتدممکن میشود.(پاوولف)

هنگام احقاق حق ،عصبی،مختل،هراسان نشویم .گفتگوراجایگزین خشم،تهاجم،ترس،گریز،افسردگی نمائیم.روحیه سازی وآگاهی ازتکنیکها،توانابودهرکه دانابود.صراحت،انضباط،قدرت تصمیم گیری.

مداخله درزندگی بیمارحتی برای به تصمیم رسیدن خوداوست نه به جای اوتصمیم گرفتن.درزندگی شخصی دیگران دخالت نکنیم وبه تصمیم آنهااحترام بگذاریم.

چگونه حق مارامیخورند؟پایمال می کنند؟پافشاری کنیم.]مانندامام خمینی ومردم پیرواوکه پافشاری کردندوحق تعیین سرنوشت ماراازظالمی چون رژیم سلطنتی گرفتند وماراصاحب حق رأی نمودند]
نویسنده: نسترجهان
دوشنبه 24 اسفند1388 ساعت: 17:42
سلام مهربان:* نوروز باستان برشما عزیز مهربان مبارک، بهترین های آفریدگار وطول عمربا عزت ،سربلندی، توفیق روز افزون ،شادی و نشاط، عشق و محبت ،صفا و صممیت، یکرنگی و یکدلی ،معنویات و مادیات ، صحت و سلامتی پایداری و استقامت، سعادت و بهروزی ، قلم طلا و صفحه زرین وبتان، پشت و پناهی ایزد را برایتان آرزومندم. و امید است مرا در قصوراتم در طول کامنتها ببخشائید. به امید توفیق دیدار در سال جدید
نویسنده: علی کشکو لی
دوشنبه 24 اسفند1388 ساعت: 19:18
سلام عزیز گرامی

در خرمن کاینات کردیم نگاه

یکدانه محبت است و باقی همه کاه

به روزم
درود بر شما
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد