.

.

.

.

بازگشت

وقتی به تقریر تاثرات درونی خود عادت می کنی،این تفنن ساده در اثر استمرار چنان جزئی از رفتار تو می شود که حتی اگر 6 سال هم به بهانه های گرفتاری شغلی و تحصیل سرکوبش کنی،به محض رفع این مضایق باز به سراغ تو می آید:


بسویت باز می گردم اگر چه خسته و مسکین

که درد سالیانم را ،توئی تنها ترین تسکین

به سویت باز می گردم ،  چو روحی خواب آشفته

که کوران زمان برد از ضمیرش نقش مهر و کین

تو تنها جان پناهی در کمین گاه شب تشویش

که گرمای فروغت می دهد بر وحشتم تسکین

تو آن باغ بهارانی ، که افسون تماشایش

خیالم را کند رنگین،مشامم را کند مشکین

هنوز اندیشه ی پرواز دارم در اثیر  تو

دریغا بر نمی آید، ز بال طبعم  این  تمکین

بر آن بودم ز مرداب زمان طوفان بر انگیزم

چه در بردم ازین سودا؟بغیر از خاطری چرکین

حریفان هر یک آوردند  مرواریدی  از   دریا

خلاف من که بر گشتم به سویت خسته و مسکین!


آبان 86


نویسنده: مصطفی
چهارشنبه 27 آبان1388 ساعت: 8:7
هنوز اندیشه ء پرواز دارم در اثیر تو

دریغا بر نمی آید، ز بال طبعم این تمکین

سلام 

لذت بردم از طبع موزونتان // پایدار بمانید

نویسنده: الهه محدثی
چهارشنبه 27 آبان1388 ساعت: 8:12
قیام 13 آبان
اعتلای اعتراض مدنی مردم ایران
با درود و تهنیت 
حکمت قیام را بنگرید که چگونه روزهای رسمی را ، یکی پس از دیگری قلب ماهیت میکند. در روز قدس مردم ایران به میدان آمدند و گفتند و به روشنی گفتند : « نه غزه، نه لبنان- جانم فدای ایران» .نمی ارزد و دیگر اثر ندارد. چنین بود که روز قدس قلب ماهیت شد. امروز هم روز گروگانگیری به روز دیگری تبدیل گردید. 


سلام.دوست عزیز مشکل جای دیگریست.اگر قرار بود با تند روی به جائی برسیم همان 22 بهمن مالوف رسیده بودیم.ما ایرادمان این است که می خواهیم با طرحهای ضربتی یک شبه راه صد ساله بپیمائیم و به خاطر همین جریان آسمان را به زمین می دوزیم و متوسل به ماوراء طبیعه و امداد های غیبی می شویم حال آنکه هر تغییر و دگر گونی مبانی نظری می خواهد و اندیشه ورزی که به جای استناد به اصلهای کلی و تاویل نا پذیر که جای هر چون و چرا را سلب می کند می باید خرد جمعی را مشارکت دهد و تقویت کند تا در تنگناهای بحران بهترین انتخاب و گزینش را داشته باشیم.

نویسنده: قلم
چهارشنبه 27 آبان1388 ساعت: 9:31
حریفان هر یک آوردند از سودای خود سودی
زیان‌آورده من بودم که دنبال هنر رفتم!

سلام بزرگوار

بسرای تا که هستی که سرودن است بودن!

والسلام

زنده باد

نویسنده: آذرین
چهارشنبه 27 آبان1388 ساعت: 10:47
سلام 

دوست بسیار عزیزم 

چه خوش سرودی 

خیلی به دلم نشست 

تو آن باغ بهارانی ، که افسون تماشایش

خیالم را کند رنگین،مشامم را کند مشکین

مشکی هم که رنگ عشقه 





نویسنده: سیدمحمدرضا هاشمی زا ده
چهارشنبه 27 آبان1388 ساعت: 11:20
غزلی بسیار با طراوت ..روان وزلال..وزبانی صمیمی ومعطر
هرکلمه ای که آخرش صدای ی بدهد باید ی بگذاریم...اندیشه ی
..................
سلام عزیز همدل صمیمی ...جناب رانی پور
.............
در لحظه لحظه ی معطر دعاهایتان..مرا. هم در توفیقات خیر بیشتر سهیم فرمایید
...............
بال مرا به وسعت بالت گره بزن.......ذهن مرا به اوج خیالت گره بزن

پیام معطر شما به وسعت عشق وامیددر هوای غربتم گل کرد وقتی باپیام دلنشین 
وسرسبز اندیشه ات پنجره ای روبه باغ گل به فضای تنهاییم می گشایی دل وجانم تازه میشود عشق وامید در قلبم شکوفا وانگیزه رویش وتعالی ونو اندیشی در شعر هایم بیشتر میگردد....تبادل اندیشه ها....حرکت به سمت شکوفا تر شدن است
...قدم وقلمت همیشه ی ایام سبز ومعطر..دوستیت پایدار

نویسنده: علی(وبلاگ ادبی طرفه)
چهارشنبه 27 آبان1388 ساعت: 12:1
سلام
مثل همیشه زیبا بود.
البته باید اعتراف کنم تقریر تاثرات درونی خود یک هنر است.
یه پیشنهاد دارم خدمتتون.البته قصد جسارت ندارم به عنوان نظری کاملا شخصی عرض می کنم .می توانید مصرع اول را به این صورت هم بنویسید:
بسویت باز می گردم اگر خسته ، اگر مسکین
همیشه برقرار باشید

نویسنده: دست خیال
چهارشنبه 27 آبان1388 ساعت: 12:42
دریغا بر نمی آید ز بال طبعم این تمکین ... یاد این شعر سعدی افتادم: کنون که رغبت خیر است زور طاعت نیست/ دریغ زور جوانی که صرف شد به بطال

نویسنده: آفریدگاران فروتن شعر
چهارشنبه 27 آبان1388 ساعت: 14:0
... پدر یعنی : عاشقی سابق بر این

که این چیز ها را با شاخه ای گل تقدیم نمی کرد .

می آمد -- داد می زد -- یا الله -- کسی منزل نیست ؟

و منزل کسی نبود که عشق را ملتفت نشود ...

" آفریدگاران فروتن شعر " به روز است . منتظر نقد و نظر ها تان هستیم .

نویسنده: آقای سردبیر
چهارشنبه 27 آبان1388 ساعت: 16:10
دوست خوب
وب قشنک و پر محتوایی داری و امیدوارم که پیروز و سر بلند باشید.
ما هم آپ کردیم و منتظر نظر قنگ شما امیدوارم به ما سربزنی چون خوشحال می شم.
http://welgari.blogfa.com/

نویسنده: توتقون
چهارشنبه 27 آبان1388 ساعت: 21:25
سالام، خیالم را کند رنگین، مشامم را کند مشکین. داها دوغروسو، باخ منی 
کئفله ندیردی قارداش، اللره ساغلیق. 

نویسنده: لطف الله
چهارشنبه 27 آبان1388 ساعت: 23:50
استاد دمت گرم مثل همیشه در اوج لطافت و زیبایی بود به امید اینکه طبعتان همیشه گوهربارو گوهرافشات شود

نویسنده: آذرین
پنجشنبه 28 آبان1388 ساعت: 8:40
سلام 

مهم نباشه که من قانع نشدم . 

ولی از دوبیت شعرتون مسرور گشتم 


نویسنده: حسین میدری
پنجشنبه 28 آبان1388 ساعت: 10:12
دیگر باره سلام دوست من!
سپاسگذارم از حضور سرسبزت در "یک ساحل پر از شعر"،
جای پای مهرورزی ات بر ماسه های خیس دلم به یادگار خواهد ماند،
بعد از این من و امواج توفانی خلیج؛ دوباره بازآمدنت را هر شب انتظار خواهیم کشید از فانوس دریا تا فانوس آفتاب...

نویسنده: علی
پنجشنبه 28 آبان1388 ساعت: 11:33
سلام به ما سر بزنید .روی تیتر خورشید عالمتاب کلیک کنید نظرات می یاد

نویسنده: منصور اولی
پنجشنبه 28 آبان1388 ساعت: 11:45

نویسنده: گاه نوشت دبیر ادبیات
پنجشنبه 28 آبان1388 ساعت: 12:50
سلام جناب راثی پور
عرض ادب و احترام
در باب شعر مندرج در وبلاگم عرض کنم که بنده از خود آقای بهروز یاسمی استعلام کردم و ایشان انتساب شعر را به اکرامی فرد تایید کردند. نظر ایشان بخش نظرات موجود است.
از بذل توجهتان ممنونم.

نویسنده: گاه نوشت دبیر ادبیات
پنجشنبه 28 آبان1388 ساعت: 12:52
آقای راثی پور
جسارتا
آدرس وبلاگم در نظر قبلی اشتباهی درج شد. اگر محبت کرده آن را ویرایش کنید سپاسگزار می شوم.

نویسنده: سویدا
پنجشنبه 28 آبان1388 ساعت: 13:16
هنوز اندیشه ی پرواز دارم در اثیر تو

دریغا بر نمی آید، ز بال طبعم این تمکین
اول سلام و پوزش بابت تاخیر طولانیم در سرزدن و ممنون از لطف مدام شما.
دوم اینکه فوق العاده بود این بخش از شعر منو یاد این سعر از زنده یاد قیصر امین پور انداخت:
خدایا یک نفس آواز! آواز!
دلم را زنده کن! اعجاز! اعجاز!
بیا بال و پر ما را بیاموز
به قدر یک قفس پرواز! پرواز!

نویسنده: آفریدگاران فروتن شعر
پنجشنبه 28 آبان1388 ساعت: 13:44
سلام دوست عزیز
لینک تان با افتخار ، گردن آویز " آفریدگاران فروتن شعر " شد .

نویسنده: حبیب الله ادیبی
پنجشنبه 28 آبان1388 ساعت: 14:1
سلامی چو بوی خوش آشنایی 

عجب شوری به جان دادی به طبع شعر خود راثی
کجا یابم چنین طبعی مثال تو من مسکین

نویسنده: ققنوس خیس
پنجشنبه 28 آبان1388 ساعت: 16:2
و آن باغ بهارانی ، که افسون تماشایش

خیالم را کند رنگین،مشامم را کند مشکین

به واقع زیبا و روان بود

نویسنده: شیدا
جمعه 29 آبان1388 ساعت: 0:19
سلام استاد

اول از هر چیز باید از حضور همیشگیتون تو نسیم عشق تشکر و قدر دانی کنم,
اگر چه لایق دعوت واسه دیدن این پست زیبا و دلنشینتون نبودم,ولی جسارت کردم و سر از خود اومدم واسه کسب فیض
شعرتون خوندم و لذت بردم.هر چقدر تعریف کنم کم گفتم.
سربلن باشید,انشااله

نویسنده: روح الله احمدی (بلبل)
جمعه 29 آبان1388 ساعت: 0:32
سلام
شعری با فضایی تقریبا کهن
اما بسیار زیبا و مهربان
مثل اینکه بدجور گرفتار آن شده بودید که رهایتان نمیکرده و حالا ما میخوانیمش
از قلمتان بسیار لذت میبرم
...
راستی این روزها مشغولم و نمیرسم که از بخش وبلاگ دوستان به همه عزیزانم مرتب سر بزنم که حتما میدانید قبل از هر خبری میرسم به نوشته های دوستان
اما با این شرایطم خواهش دارم تا وقتی که به روز میشوید خبرم کنید تا زودتر خدمت برسم
ممنون خواهم شد... نماخواهم از دست بردهم اشعار اینجا را...
پیروز باشید عزیز

نویسنده: آذرین
جمعه 29 آبان1388 ساعت: 8:32
سلام 

وبلاگ جدید را خیلی جالب و مفرخ و خودمانی دیدم .

با توجه به بعضی ملاحظات و نوع مطالب 

انتظار ندارم کامنت های زیادی گذاشته شود . 

همه بدیع و خوب بودند و جای تشکر زیاد دارد . 


نویسنده: عدالتخواه
جمعه 29 آبان1388 ساعت: 20:54
سلام
روح شما سرشار از لطافته پر از احساسات پاک انسانی اشعار شما زیبا وقابل تحسینه هرچند که همیشه گفتم تخصصی در شعر ندارم اما به عنوان یک خواننده میتونم بگم جذبم کرده همین
والعاقبة للمتقین

نویسنده: سهراب ساعی
شنبه 30 آبان1388 ساعت: 0:12
سلام بر دوست گرامی جناب راثی پور عزیز
ممنون که خبرم کردین
شعر دلنشین و زیبایی از شما خواندم

به سویت باز می گردم ، چو روحی خواب آشفته
که کوران زمان برد از ضمیرش نقش مهر و کین

تو تنها جان پناهی در کمین گاه شب تشویش
که گرمای فروغت می دهد بر وحشتم تسکین

کاش همیشه و هر زمان مامن و ماوا و دامانی بود برای تسکین دردها و آلاممان
درود بر شما
ممنون و موفق باشین

نویسنده: دررودی
شنبه 30 آبان1388 ساعت: 20:49
به روزم

نویسنده: ضیا, مصباحی
شنبه 30 آبان1388 ساعت: 22:43
سلام شعرزیبای است اما جسارتا اگرتماشایش بشود تماشایت شاید بهتر شود
مانا باشی

نویسنده: تراما
شنبه 30 آبان1388 ساعت: 23:11
سلام

به روزم

نویسنده: مداد سفید
یکشنبه 1 آذر1388 ساعت: 0:1

نویسنده: زینت
یکشنبه 1 آذر1388 ساعت: 6:58
جناب رضا! سلام . سپاس از حضور تان در نگاه. 
غزل زیبای تان را خواندم من تصویر میکنم به عین وزن "مرا مهر سیه چشمی ز سر برون نخواهد شد" سروده شده است . ولی در مصرع اول مطلع به سویت باید نوشت در غیر آن از وزن مفاعلین/٤/ برون میشود. در مورد بیت که شما نظر داده بودید یکبار دیگر دقت کردم از نظر من از وزن خارج نبود شاید گویش های متفاوت و جدا بودن لهجه های خوانشی زبان مشترک ما ایجاد سکته ی در خوانش را کرده باشد باز هم اگر در اشتباه بودم با توضیح بیشتر روشنم کنید. زینت

نویسنده: آذرین
یکشنبه 1 آذر1388 ساعت: 7:45
سلام 

بر دوست ارزشمند جناب آقای راثی پور

سایت و وبلاگ دوتا از دوستانم را معرفی میکنم . 


مطمئنم از مصاحبتشان لذت خواهی برد .. 

http://white-pencil.com
http://ali9436.blogfa.com

همیشه خوش و خرم باشی 


نویسنده: پوتیکا
یکشنبه 1 آذر1388 ساعت: 9:27
سلام جناب راثی پور
ممنون که آمدید و عذر که دیر آمدم
اشعارتان و انتخاب نوشته ایتان حاکی از نگاهتان است که هم درد دارد هم مهر
مانی به درازای شب بی دلان...

نویسنده: فرزانه
یکشنبه 1 آذر1388 ساعت: 15:33
سلام 
بقول شفیعی کدکنی شعر در لحظه ناب سرودن متولد می شود 
و آن لحظه حتماً فنا نا پذیر است و جاودانه

نویسنده: علی حیدری
یکشنبه 1 آذر1388 ساعت: 16:11
سلام دوست نازنین
باید از استاد آذرین خیلی تشکر کنم که در ظرف دو روز منو با افراد فرهیخته ای چون شما آشنا کردند. از ابراز لطفتون در وبلاگم سپاسگزارم . اشعارتون زیبا و صمیمی هستند. انتقال حس در شعر آنقدر مهمه که نابغه ای مثل مولوی رو بارها دچار پریشانی کرده
جهان جان که هر جزوش جهانیست
نگنجد در بیان اندر جهانی

شما در انتقال احساستون خیلی خوب عمل میکنید و بنده خیلی لذت بردم.
امیدوارم باز به بنده افتخار بدین. ارادتمند شما علی حیدری

نویسنده: یکتا
دوشنبه 2 آذر1388 ساعت: 1:23
فقط خــــــــــــــداست 

که با وفــــــــــــــاست 

باران عشقم میبارد .

خواهشا بی چتر بیایید !!!

نویسنده: ناصر
دوشنبه 2 آذر1388 ساعت: 1:29
آیا میدانید آقای احمدی نژاد

340 هزار میلیارد تومان را از درآمد های نفتی بر باد داده است؟
(بانک مرکزی – وزارت نفت –
روزنامه سرمایه17/12/87 و 06/03/88)
آیا میدانید که در طول تاریخ 4000
ساله ایران هیچوقت این ثروت برای
ایران بوجود نیامده بود؟

نویسنده: یکتا
دوشنبه 2 آذر1388 ساعت: 15:32
درود خدا بر شما :

این افتخار رو دارم که شما رو در جمع دوستان باران عشق داشته باشم ؟

......

نویسنده: علی حیدری
دوشنبه 2 آذر1388 ساعت: 18:21
سلام دوست هنرمندم
به روزم و مشتاق دیدار

نویسنده: ی ه .. ر ه گ ذ ر .. حسین صولتی
دوشنبه 2 آذر1388 ساعت: 18:24
با درود .. دوست خوبم .. سپاسگزار م از دعوت شما .... 
... نوری زرد تمامی چشمانت را به خود می گیرد ... و اسمان بر گیسوان اتش که در دل هیزمها نیمه خیس جان گرفته اند .. زانو میزند . و تو ....رو به باران ...بلند تر نفس می کشی .... تا سرمای خاکستری پاییزی ترین خیسی زمین در دلت اب شود .. 
تو آن باغ بهارانی ، که افسون تماشایش

خیالم را کند رنگین،مشامم را کند مشکین
 
بسیار زیبا .... در تاویلها و تصاویری بکر .... و نرم .. که بر دلم نشست .. خوب مهربان .... 
سپاسگزارم از این خوانش.... و از این دعوت ..... 
بسیار مسرور و خرسند شدم از دیدار شما .... 
پایدار باشید ..... 
ایدون باد .... 

نویسنده: ی ه .. ر ه گ ذ ر .. حسین صولتی
دوشنبه 2 آذر1388 ساعت: 18:26
در تاویلها .... 
پوز ش می خواهم ... تصحیح بفرمایید 

نویسنده: ناصر
سه شنبه 3 آذر1388 ساعت: 0:57
باسلام دوست عزیز
این آمار از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران وکسی است که رئیس آن در دولت احمدی نژاد بوده داده شده است .اگر بازم قبول ندارد بفرمائید آمار شما چیه ؟
این هم از قول بانک مرکزی
آیا میدانید آقای احمدی نژاد
340 هزار میلیارد تومان را از درآمد های نفتی بر باد داده است؟
(بانک مرکزی – وزارت نفت –
روزنامه سرمایه17/12/87 و 06/03/88)
آیا میدانید که در طول تاریخ 4000
ساله ایران هیچوقت این ثروت برای
ایران بوجود نیامده بود؟

آیا میدانید که 44 درصد درآمد های
نفت، گاز و پتروشیمی کشور در پس از
انقلاب، در طی دوره 4 ساله ریاست
جمهوری احمدی نژاد اتفاق افتاده
است؟ (وزارت نفت – بانک مرکزی –
روزنامه سرمایه 17/02 و 06/03/88
وب سایت پست الکترونیک

نویسنده: مهران
سه شنبه 3 آذر1388 ساعت: 9:21
هنوز اندیشه ی پرواز دارم در اثیر تو
دریغا بر نمی آید، ز بال طبعم این تمکین
با سلام و سپاس از شما ، بسیار حظ بردم . از آشنایی تان بسیار خرسندم . نامتان زینت افزای وبلاگ این کمترین شد .طبعتان پربار و تنتان سلامت باد .

نویسنده: پارتیانا
سه شنبه 3 آذر1388 ساعت: 11:15
سلام
با اجازه شما
لینکتان را در پارتیانا قرار دادم
بدرود

نویسنده: علی حیدری
سه شنبه 3 آذر1388 ساعت: 22:3
سلام دوست ارجمند
به روزم و مشتاق دیدارتان

نویسنده: س (دردانه)
سه شنبه 3 آذر1388 ساعت: 22:51
سلام و درود :
سروده ی زیبایتان را چند بار خواندم و مرور کردم واقعا زیبا بود .
تصویری از امید در اوج ناامیدی .امید به روشنی روح خسته پس از تیرگی آن ..
.......
...به سویت باز می گردم ، چو روحی خواب آشفته
که کوران زمان برد از ضمیرش نقش مهر و کین
تو تنها جان پناهی در کمین گاه شب تشویش
که گرمای فروغت می دهد بر وحشتم تسکین...
.....
خوشحال میشم از نظر خوب شما در مورد مطلب اخیرم بهره مند بشم .
پایدار مانید و قلم تان جاری 

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 4 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:03 ق.ظ http://cdcn3shop.mihanblog.com

با سلام
وبلاگ شما عالی بود من مایلم با شما تبادل لینک کنم همان طور که می دانید تبادل لینک باعث افزایش بازید می شود من منتظر جواب شما هستم اگر موافقید من را با نام
بهترین سایت کسب درآمد همه عضو شدند شما چی؟
لینک کنید سپس به من اطلاع دهید تا شما را لینک کنم
http://cdcn3shop.mihanblog.com

فرید صلواتی یکشنبه 8 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:31 ق.ظ http://www.faridsalavati.blogsky.com

رائی پور عزیز سلام .براستی که متن مرا با نظری که برایم به یادگار گذاشتید کامل کردید

ژیلاراسخ دوشنبه 9 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:32 ب.ظ http://www.jilarasekh.com

سلام بسیار شیوا وپر احساس بود انشا الله که شاد باشید همیشه وموفق باشی....[گل]

دررودی شنبه 14 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:15 ب.ظ http://darroudi.blogsky.com

عیدت مبارک:

به روزم سربه زن [گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد