.

.

.

.

زمان تلخ است

دل تنگم اگر هویی کشد چاک گریبانها
نهد تا دامن صبح قیامت سر به دامانها

از این آیینه دریا مشت آبی زد به چشم خود
پریشان شد ز آشوب خیالش خواب طوفانها

مرا تلخ‌است بیداری چه آرم زین جهان بر تو
که خواب کاکل روحت نگردد از پریشانها

من آن داوود بی‌نایم همین بی‌نایی‌ام خوشتر
که گر تابم به نی سوزاند افغانش نیستانها

سخن از محشر خون است و خون دریای پنهانم
به خود می‌پیچد اندر خلوت از هنگامه‌ی جانها

زمان تلخ است خون سینه‌ی سهراب می‌جوشد
ز نقش پرده‌ی تاریخ و می‌ریزد در ایوانها

زمان تلخ است با یاد دیار و یار می‌گریند
هزاران ناصر اندر غار یمگان بدخشانها

زمان تلخ است تیمور آمده‌ست و رفته و حافظ
کشیده خرقه چون مهتاب بر خاک خیابانها

خیابانها چو خطهایی ز خون بر نطع تاتاری
زمان چون تشتی از خاکستر برگشته بر آنها

زمان تلخ است عصر جمعه سر بگذاشته غمناک
به آیین غریبان بر ضریح قدس بارانها


از مرحوم نوذر پرنگ


عادل
پنجشنبه 21 آبان1388 ساعت: 10:56
با سلام به شما دوست عزیز
وبلاگ جالبی داری مطالب وبلاگ من در مورد کسب درآمد در اینترنته ممکنه به دردت بخوره اگه بیای خوشحال می شم
  

نویسنده: نسیم
پنجشنبه 21 آبان1388 ساعت: 18:29
چه قدر بی انصافید.

چه می شود اگر بصیرتتان را بیشتر کنید و حقایق را بهتر ببینید؟ شاعر بودن و ندیدن 

ظرافتها؟ شاعربودن و ندیدن پیچ و خم فتنه ها؟ شاعر بودن و آتش زدن به خرمن 

انقلاب؟

کامنت شما را در وبلاگ بداهه در آخرین پست دیدم.


اولا علیکم السلام.اما بر خلاف نظر شما به نظر من فتنه همین هزینه کردن از دین برای توجیه زیادت طلبی هاست.

نویسنده: شیدا
پنجشنبه 21 آبان1388 ساعت: 21:34
سلام استاد

نفرمایید تو رو خدا.
همه حرفاتون وتوضیحاتتون رو هر دو تا چشمام.اتفاقا از تنها کسی که حرف گوش میکنم و به دل نمیگیرم خود شمایید.چون میدونم اهل فن هستید و آگاه.همیشه هم سعی بر بکار بردن توضیحاتتون دارم.اینو جدی میگم.
و ازتون میخوام که مثل یه شاگرد باهام رفتار کنید.بدون هیچ ملاحظه ای.
همیشه منتظر نظرات گرانبهاتون هستم.
سر افراز باشید.

نویسنده: الیاس
پنجشنبه 21 آبان1388 ساعت: 21:43
زمان تلخ است؟

نویسنده: ali
جمعه 22 آبان1388 ساعت: 2:42
سلام.شعبه ی دیگر «کشتارگاه کهریزک» بازداشتگاه «خورین ورامین» 

بار گنج به لبنان نرسید 

5ر18 میلیارد دلار پول ایران به چنگ دولت ترکیه افتاد!

نویسنده: اسماعیل
جمعه 22 آبان1388 ساعت: 8:45
سلام 

چه عالی سرودی 

دستت درد نکند . 

مرا تلخ‌است بیداری چه آرم زین جهان بر تو
که خواب کاکل روحت نگردد از پریشانها

من آن داوود بی‌نایم همین بی‌نایی‌ام خوشتر
که گر تابم به نی سوزاند افغانش نیستانها



شعر از مرحوم نوذر پرنگ است

نویسنده: آذرین
جمعه 22 آبان1388 ساعت: 8:47
سلام 

بر راثی پور بزرگ 



ممنون از تک بیت نازنین و الطاف بیکران 

حسابی شرمنده فرمودین


نویسنده: روح الله احمدی (بلبل)
جمعه 22 آبان1388 ساعت: 16:0
سلام
بسیار عالی
شعر پست قبلی تان را خواندم
اما یاد رمان که نه
یاد "آنگاه پس از تندر" اخوان افتادم....
ممنون

نویسنده: علی(وبلاگ ادبی طرفه)
جمعه 22 آبان1388 ساعت: 16:47
سلام 
زیبا بود.
وبلاگ ادبی طـــــــــــرفــــه بروز شد.
با قسمت دوم مقاله ای در رابطه با سیمرغ منتظرم.

نویسنده: دست خیال
جمعه 22 آبان1388 ساعت: 18:42
مرا تلخ است بیداری ...

نویسنده: اصلاح طلب
جمعه 22 آبان1388 ساعت: 20:35
سلام.
ژخوبین؟
زیبا بود.
قافیه شعر منو یاد شعر علامه طباطبایی انداخت..
"ها" بود.وزن شعر هم تقریبا همین بود.


ای بابا یادم نمیاد اصل شعر.

نویسنده: قلم
جمعه 22 آبان1388 ساعت: 23:58
بلندا سر ما که گر غرق خونش
ببینی، نبینی تو هرگز زبونش

سایه
**********************
سلام بزرگوار
زنده باد شما که از زنده‌یاد پرنگ شعری زبان‌حال را یادآوری کردید!

نویسنده: حسین میدری
شنبه 23 آبان1388 ساعت: 16:15
سلام زلال اندیش مهربان!
وب زیبا و قلم شیوایی دارید، درود بر استعداد شگرف شما..
"یک ساحل پر از شعر" با پنج دوبیتی جدید، چشم براه گامهای مهربانانه ی شماست...
سربلندتر از البرز میخواهمتان و ژرفاتر از خلیج پارسیان پارسا...

نویسنده: آرمین
شنبه 23 آبان1388 ساعت: 21:5
جناب راثی پور با سپاس از حسن نظر تان به وبلاگ پربار شما سری زدم و از غزلسروده ها و مطالب جالب آن لذت بردم به امید دیدار و آرزوی توفیق برای آن دوست عزیز با احترام

نویسنده: روح الله احمدی (بلبل)
یکشنبه 24 آبان1388 ساعت: 0:8
مهربانم من رو ببخش که روزهایی نبودم و در این حال شما با محبت همیشگی تان سر میزدید و چراغ سرزمین کوچکم را روشن نگه می داشتید
واقعا ممنونم
خواندن از شما را دوست دارم
به خصوص یادگاری های زیبایی را که برایم مینویسید
برای رباعی آخر نمی آیید؟

نویسنده: زنان زمان
یکشنبه 24 آبان1388 ساعت: 0:29
بگذار تا ز شارع میخانه بگذریم 
کز بهر جرعه یی همه محتاج این دریم 

درود بر شما زنده باد

نویسنده: م - رنجیده
یکشنبه 24 آبان1388 ساعت: 1:19
.
=
سلام دوست عزیزی که هنوز ندیدمت ...
--------------------------------------------------------

از لطفت بسیار ممنونم ...

منت گذاشتی که آمدی و ....

خواندم و بسیار لذت بردم ...

بازهم بیا ...

برقرار باشی .

نویسنده: میران
یکشنبه 24 آبان1388 ساعت: 12:30
سلام دوست عزیز
آمدم وخواندم و استفاده بردم. ازحضور شما هم یک جهان سپاس.

نویسنده: دررودی
یکشنبه 24 آبان1388 ساعت: 13:56
ادرس جدیدhttp://darroudi.blogsky.com/

نویسنده: محمد یزدی زاده
یکشنبه 24 آبان1388 ساعت: 18:32
باسلام و خسته نباشید. اشعار زیبا و دلنشینی بود. با مطلب زیر در خدمتتان هستم.

شیشه همان شیشه است!

http://mohammadyazdi.blogfa.com

نویسنده: توتقون
یکشنبه 24 آبان1388 ساعت: 21:33
سالام به ی، اوره کدن چیخیب، اوره کلره جالانان شعرین، داها دوغروسو کئفلندیردی منی، ساغ اول قارداش. گوزگوده قیش سیزی گوزله ییر .

نویسنده: حفره
یکشنبه 24 آبان1388 ساعت: 23:38
درود و سپاس رفیق

نویسنده: عادل
دوشنبه 25 آبان1388 ساعت: 1:10
سلام دوست عزیز وبلاگ جالبی دارید اما اگر به فکر کسب درآمد از وبلاگت افتادی خوشحال می شم تو وبلاگم راهنمائیت کنم پس منتظرتم دیر نکنی ها

نویسنده: ابزار
دوشنبه 25 آبان1388 ساعت: 1:11
سلام .وبلاگ خوب و جالبی داری.اگه زحمتی نیست ما رو با نام "ابزار موبایل" لینک کن. ما هم شما رو لینک کردیم mobiletools.mahblog.com موفق باشی

نویسنده: غروب
دوشنبه 25 آبان1388 ساعت: 8:27
سلام
کارت قشنگه
اما یکی از نظرات منو به فکر فرو برد!! میشود طرز فکر سیاسی خود را بیان کنید؟
من خودم هم ترانه و شعر میگم اما همین اول بگم که از شاعرانی که در وضعیت فعلی کشور خود را از سیاست دور بدانند اصلا خوشم نمیاد
ایشالله که شما اینطوری نباشید

اول از همه باید پرسید تعریف شما از سیاسی بودن چی است.تا برای خودت دیدگاه نداشته باشی و کارت واگویه حرفهای این جناح و آن جناح باشد سیاسی نیستی.
برای من ارزشهای انسانی و اخلاقی بر همه چیز مقدم تراست.من به این فرمایش حضرت علی )ع)قویا اعتقاد دارم که اگر تمام دنیا را به من بدهند تا دانه ای را از دهان مورچه ای بگیرم نمی پذیرم.
پایدار باشید

نویسنده: لطف الله
دوشنبه 25 آبان1388 ساعت: 8:30
استاد واقعا زیبا یود من اول فکر کردم مال خودتانه ولی خیلی قشنگه

نویسنده: غروب
دوشنبه 25 آبان1388 ساعت: 14:16
سلام
قبل از هر چیز باید از شما عذر بخوام که بدون تحقیق شما رو مهره گروه تندرو حاکم بر ایران فرض کرده بودم!! ولی حالا خوشحالم که این طور نیست
شما از قول اوینی گفته بودید به فحشا کشیدن کلمات بی تاوان نیست 
ولی انگار سخنان بی شرمانه این اقا را در مورد فروغ فرخزاد از یاد برده اید!!! اوینی از نظر من کسی نیست که از قولش حرفی زده شود
بعد هم گفته بودید یکی از مخاطبانتان به شما مارک بی دینی زده بود!!!
دوست عزیز من خودم هم شیعه هستم ولی بی دین بدون در نظر من مارک نیست( یعنی نمیشود کسی را بخاطرش انسان بدی قلمداد کرد)اگر کسی بعد از تحقیقات به این نتیجه برسد که نمیخواهد به خداوند اعتقاد داشته باشد نظرش برای خودش محترم و قابل احترام است
در اخر باید بگویم سیاست در نظر من یعنی زیر بار حرف زور نرفتن و به اندازه خود برای رسیدن به ازادی تلاش کردن

نویسنده: ساری
دوشنبه 25 آبان1388 ساعت: 15:48
سلام

زمان تلخ است عصر جمعه سر بگذاشته غمناک
به آیین غریبان بر ضریح قدس بارانها

جالب بود 
موفق باشید

نویسنده: ناکجا آبادی
دوشنبه 25 آبان1388 ساعت: 15:52
درود بر جناب راثی پور !
به به خیلی عالی بود لذت بردم.
((زمان تلخ است با یاد دیار و یار می‌گریند
هزاران ناصر اندر غار یمگان بدخشانها))
فرصت داشتین سر بزنین.

نویسنده: من
دوشنبه 25 آبان1388 ساعت: 18:9
سلام
بابت تاخیر معذرت می خواهم

در مورد همان بحث کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا ... مطمئنا هیچ روزی مانند آن روز خاص نیست و در این شکی نیست اما از شما می پرسم واقعا شما اعتقاد ندارید تاریخ همیشه صحنه ی نبرد و تقابل حق و باطل است ؟

دوم اینکه من تاریخ مدرس را آنچنان خوب نخوانده ام که بتوانم در مورد او قضاوت دقیقی بکنم اما همانطور که پارسا هم گفت بر فرض که این داستان حمایت مدرس از رضاخان درست باشد(و در این صورت رضاخان هم حتما از شدت علاقه مدرس را کشت!) و بر فرض که اصلا مدرس در تمام عمرش یک دیکتاتور فاسد بوده باشد اما این دلیل می شود که بگوییم سخن دینی و عقلانی او اشتباه است ؟ می دانید چند سفسطه در این نوع تفکر پنهان است؟(انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال!)
کجای این حرف غیر عقلانی ست که سیاست وسیله ایست که هم دین می تواند از آن استفاده کند هم کفر ؟ این سخن مدرس از حکیمانه ترین سخنانی ست که در تاریخ ما ماندگار شده ، اگر شما بخواهید سیاست را یک سر غیر دینی و سیاه ببینید نه تنها فاتحه ی اندیشه سیاسی اسلام را بلکه فاتحه ی کل اسلام (به عنوان کامل ترین دین) را خوانده اید . ما با اضافه کردن پسوند نخواستیم ماهیت سیاست را عوض کنیم سیاستی که از عقل ، اخلاق و دین به وجود آمده است مبنا و اساسا با سیاستی که در خدمت هوای نفس و امیال پست است تفاوت دارد ... شما قبول ندارید ؟ ... یعنی امام علی هم نباید وارد سیاست می شد ؟

سوم من گفتم این سی سال "از"نورانی ترین سالهاست مخصوصا در مقایسه با نظام سلطنتی ، این حرف اصلا حرف شگفتی نیست ، فقط کافیست ما اندکی با وضعیت دوران پهلوی و دوران خودمان آشنا باشیم تا برتری را در این مقایسه بفهمیم

نویسنده: من
دوشنبه 25 آبان1388 ساعت: 18:10
چهارما دوربین های "فضای رسانه ای سمج و کنجکاو غرب" هرگز مظلومیت کودکان فلسطینی و عراقی را صادقانه بیان نمی کند این فضای رسانه ای کنجکاوی و سمجیش فقط برای پیدا کردن نقطه ضعف از رقیبانشان و به زمین زدن آنهاست نه پیدا کردن و نمایش دادن حق و حقیقت ، در ضمن من یادم نمی آید صحبتی در مورد اینکه دولتمردان ما هرگز خلاف نکرده اند کرده باشم ، مثل اینکه در این کامنت گذاری ها من مجبورم فقط سخنان پیشین خودم را یادآوری کنم


پنجما ملاکی که من گفتم دور هست اما نه دور از دست رس ، دور هست اما نه دروغ ،هیچ عاقلی راه بهشت را صرفا به خاطر دور بودن رها نمی کند و به خاطر نزدیکی جهنم به جهنم نمی رود

یاحق

نویسنده: شیدا
دوشنبه 25 آبان1388 ساعت: 22:12
سلام استاد مهربون

اومدم واسه دعوت

با 

یک

آپ جدید.
منتظرتونم

نویسنده: جواب من
سه شنبه 26 آبان1388 ساعت: 0:12
سلام.دیگر دارم به نتیجه بخش بودن این بحث نا امید می شوم چون زمانی امکان نتیجه می رود که حد اقلهائی از اشتراک فکری وجود داشته باشد که ندارد.شما برای اثبات درستی عقیده خود به این گفته مدرس استناد کردید.من این واقعیت کتمان شده را برای آن گفتم که نشان دهم که اگر این حرف معروف ولی اشتباه را مبنای کار خود بدانیم و نیز عمل کرد اشتباه ایشان را نیز از نظر بگذرانیم باید در دیانت او هم شک کنیم.
اما این حدیث حضرت علی را شنیده ام و به ان ایمان دارم.فرموده اید سیاست می تواند هم از طرف کفر و هم از طرف دین مورد استفاده قرار گیردتا اینجای حرف شما درست است ولی همان طور مورد استفاده قرار می گیرد که کافر و مسلمان می توانند از اتوموبیل استفاده کنند و رانندگی اسلامی و رانندگی کافرانه نداریم.سیاست ابزار کار خودش را دارد.یکبار بالاجبار ما را از کلاس بیرون کشیدند تا به سخنان استاندار که به مناسبت همایش فقه و سیاست تشریف فرما شده بود گوش فرا دهیم.در این توفیق!!!اجباری شنیدم که ایشان می فرمود در بازار معاملات بین المللی و مبادلات اقتصادی گاه مجبور می شویم برای جلب نظر شرکتی به کارگذار آن رشوه دهیم.حال آنکه در دین ما ارتشا حرام است و این تناقضها باید توسط اهل اندیشه دینی برطرف شود.
اما خواهشا حضرت علی را وارد بحث ما نکنید که ما در مورد افراد غیر معصوم صحبت می کنیم.
در مورد پیش کشیدن جریان غزه و فلسطین وارد نمی شوم چون به بحث ما مربوط نیست و ما درباره نقش نظارتی رسانه ها بر دولت مردان صحبت می کنیم
برای اینکه از مسیر دور نیفتیم و مصدع اوقات شریف نشوم فقط به یک تفاوت اصلی دیدگاه خود باشما اشاره می کنم.همتان طور که شما نظر خود را در خصوص انتخابات دارید و خیلی برای من محترم است،من هم نظری دارم اما فرق من با شما این است که من این طور نیستم که وقتی نظری را مطرح می کنم اینگونه فکر کنم که همه مثل من فکر می کنند و خدا هم نعوذ بالله اراده اش بر این قرار است.شما نظری را ابراز داشته اید و با عنوان مردم می بینند خدا می بیند آدرس غلط داده اید.من با این برداشت مخالفم و آنرا برازنده شما دوست عزیز که هم متدین هستید و هم درد دین دارید نمی دانم.همه مردم مثل شما فکر نمی کنند.باز نگوئید من منظورم این نبود .جان شما عنوانتان غلط انداز است.جسارت را ببخشید

نویسنده: من
سه شنبه 26 آبان1388 ساعت: 1:16
سلام
نه خدا نکند ، نا امید نباشید بالاخره به یک جایی می رسیم

نگاه کنید اصلا مسئله عملکرد و یا حتی دیانت مرحوم مدرس نیست ، مسئله اصلا تاریخی نیست ، مسئله کاملا عقلی است . وقتی فردی سخنی را که از جنس اندیشه و عقل است _و نه خبر و نقل_ می زند ، ما باید به آن اندیشه نگاه کنید نه آن صاحب اندیشه ، این سخن مرحوم مدرس یک اندیشه است که هم از عقل بر خواسته است و هم از نظرگاه دینی

کافر و مسلمان هر دو از ماشین استفاده می کنند اما بنا بر اندیشه و هدفشان نوع استفاده شان متفاوت است ، یک نفر سوار ماشین می شود و به هیچ قانونی احترام نمی گذارد و حتی ممکن است دیگران را هم برای رسیدن به هدف خودش از بین ببرد ، اما یک نفر هم سوار ماشین می شود و به تمام قوانین درست احترام می گذارد ، هم خود در راه درست و مطمئنی به مقصد حرکت می کند هم راه را به بقیه نشان می دهد

این قضیه ی استاندار که گفتید از همان جنس عمل و اندیشه است ، ما نمی توانیم به خاطر یک عملکرد بد یک اندیشه را متهم کنیم مگر اینکه آن اندیشه دستور به آن عملکرد منفی بدهد.(که هرگز اندیشه سیاسی و اقتصادی اسلام چنین نمی کند)

من نمی فهمم اینکه می گویید حضرت علی را وارد بحث ما نکنید یعنی چی ؟ من اصلا نیازی نمیبینم حضرت علی را وارد بحثی بکنم او خود در همه ی بحث ها اندیشه ها و تفکرات وارد است چه ما ببینیمش و چه نه . الگوی فکری و رفتاری ما حضرت مولاست، میزان اعمال ما اوست و اعمال ما هر لحظه بر او عرضه می شود ، پس ما باید برای هر مسئله ای او را ملاک و معیار قرار بدهیم.

نویسنده: من
سه شنبه 26 آبان1388 ساعت: 1:18
من متوجه نشدم ... نقش نظارتی رسانه های بیگانه ی غربی بر دولتمردان ما ؟ "نقش نظارتی" بار سنگینی دارد ، فعلا که ما فقط "نقش دخالتی" آنها را می بینیم و البته عجیب هم نیست چون آنها در قبال ما وظیفه ی دیگری ندارند . و اما اینکه بحث غزه را پیش کشیدم دقیقا در همین راستا بود ، وقتی آنها نقش به قول شما نظارتیشان را در مورد کودکان غزه با فریب و دروغ انجام می دهند چه انتظاری هست که در مورد ما که جدی ترین رقیبشان هستیم این نقش را صادقانه ایفا کنند ؟ خواهش می کنم بحث را نپیچانید این قضایا عین هم هستند ، آیا اینها دولتمردان اسرائیلی را صادقانه نشان می دهند ؟

مردم می بینند مسلما یعنی مردم می بینند ! تا اینجایش را که مشکل ندارید نه ؟
اما قسمتهایی را که مثلا من نوشته ام مردم فلان کار آقای موسوی را دیدند و به او رای ندادند مسلما منظورم من از مردم اکثریت مردم است(یک جای دیگر هم برای یکی از دوستان نوشتم ، وقتی می گویند فلانی منتخب مردم است یعنی منتخب اکثریت مردم) چه اینکه خب عده ی زیادی هم به آقای موسوی رای دادند . فکر نمیکنم غلط انداز باشد استاد .

از وقتی که گذاشتید سپاسگذارم .

یاعلی

نویسنده: لطف الله
سه شنبه 26 آبان1388 ساعت: 12:32
از ان غزلهای زیبا و به یاد ماندنی بود متشکرم

نویسنده: گاه نوشت دبیر ادبیات
سه شنبه 26 آبان1388 ساعت: 20:55
سلام و عرض ارادت
خواندیم و لذت بردیم.

نویسنده: س (دردانه)
چهارشنبه 27 آبان1388 ساعت: 0:0
سلام و درود :
انتخاب خوب و شایسته ای است با مفهوم بزرگ نهفته در خود .
زمانه و خواب غفلت عالمی ....
..........................
....مرا تلخ‌است بیداری چه آرم زین جهان بر تو
که خواب کاکل روحت نگردد از پریشانها

من آن داوود بی‌نایم همین بی‌نایی‌ام خوشتر
که گر تابم به نی سوزاند افغانش نیستانها....
...........................
پایدار مانید .
خوشحال میشم نظر شما رو در مورد پستی که یک دوبیتی است از....بدانم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد