.

.

.

.

مرحوم جواد کناره چی متخلص به آذر از اساتید طراز اول و بنام شعر تبریز بود که متاسفانه بنده توفیق بهره گیری از  دریای فیض  ایشان را نیافته بودم ولی از طریق استاد عابد که افتخار تلمذ در محضر ایشان را داشتم با گوشه ای از کمال و دانش آن شاعر بزرگوار آشنا شده ام.ایشان در طرز هندی از اساتید مبرز بود ،علاوه بر این تصنیفهای جاودانه ای آفریده است که از جمله آنها تصنیف "ز سکوت سرد زمان"است که توسط استاد شجریان اجرا شده و تصنیف "ای پدر "که توسط استاد شهرام ناظری در سوگ آیت الله طالقانی مورد اجرا قرار گرفته.

ایشان بدلایلی جلای وطن کردند و در زمستان سال 1379 در آلمان رخ در نقاب خاک کشیدند که به همین مناسبت ویژه نامه  ای در باره ایشان تهیه کردم که در نشریه شمس تبریز در خرداد1380 به چاپ رسید.از مراتب فیض او همین بس که استاد عابد در قصیده ای به ماده تاریخ فوت ایشان سروده است که:

به هجری قمری گفت: جمله اهل ادب   

"به ناله اند به سوگ کناره چی آذر"

غزلی از ایشان را  بسیار دوست دارم که زینت تارنمای خود می کنم:

 

مرثیه

 

همین نه من،که به هر گوشه سوگوارانند

چو لاله هم نفس داغ خیل یارانند

به هم نوائیت ای مرغ حق در این شب تار

چکیده خون دل از نای ،حق گذارانند

به پای یاد تو ای سرو هرچه دامن و چشم

ز جوش اشک روان رشک جویبارانند

دریغ نامه ء سوگ ترا چو خامهء من

ز چاک ریش دل خسته اشکبارانند

به خون تپیده سپردی ره وفا و هنوز

ببین درین ره خونین چه رهسپارانند

ز پایداری منصور قصه کوته کن

که پایدار درین پهنه سر بدارانند

نشسته بر سر راه غروب تلخ عدم

در انتظار شبانگاه تیر بارانند

به بیکرانهء آفاق تیره دوخته چشم

به صبح روشن فردا امیدوارانند

چو گردباد ز حیرت به خویش می پیچم

که یکه تاز درین عرصه نی سوارانند

به حکم سابقه انبوه ابرهای سیاه

در ین کویر ،امیدآفرین بارانند

کجائی ای به تو آرام جان خسته دلان

به بوی زلف تو آشفته روزگارانند

بیابیا که به شاد آمد تو چشم به راه

نشسته در پس زانوی غم هزارانند.

مرحوم جواد کناره چی متخلص به آذر از اساتید طراز اول و بنام شعر تبریز بود که متاسفانه بنده توفیق بهره گیری از  دریای فیض  ایشان را نیافته بودم ولی از طریق استاد عابد که افتخار تلمذ در محضر ایشان را داشتم با گوشه ای از کمال و دانش آن شاعر بزرگوار آشنا شده ام.ایشان در طرز هندی از اساتید مبرز بود ،علاوه بر این تصنیفهای جاودانه ای آفریده است که از جمله آنها تصنیف "ز سکوت سرد زمان"است که توسط استاد شجریان اجرا شده و تصنیف "ای پدر "که توسط استاد شهرام ناظری در سوگ آیت الله طالقانی مورد اجرا قرار گرفته.

ایشان بدلایلی جلای وطن کردند و در زمستان سال 1379 در آلمان رخ در نقاب خاک کشیدند که به همین مناسبت ویژه نامه  ای در باره ایشان تهیه کردم که در نشریه شمس تبریز در خرداد1380 به چاپ رسید.از مراتب فیض او همین بس که استاد عابد در قصیده ای به ماده تاریخ فوت ایشان سروده است که:

به هجری قمری گفت: جمله اهل ادب   

"به ناله اند به سوگ کناره چی آذر"

غزلی از ایشان را  بسیار دوست دارم که زینت تارنمای خود می کنم:

 

مرثیه

 

همین نه من،که به هر گوشه سوگوارانند

چو لاله هم نفس داغ خیل یارانند

به هم نوائیت ای مرغ حق در این شب تار

چکیده خون دل از نای ،حق گذارانند

به پای یاد تو ای سرو هرچه دامن و چشم

ز جوش اشک روان رشک جویبارانند

دریغ نامه ء سوگ ترا چو خامهء من

ز چاک ریش دل خسته اشکبارانند

به خون تپیده سپردی ره وفا و هنوز

ببین درین ره خونین چه رهسپارانند

ز پایداری منصور قصه کوته کن

که پایدار درین پهنه سر بدارانند

نشسته بر سر راه غروب تلخ عدم

در انتظار شبانگاه تیر بارانند

به بیکرانهء آفاق تیره دوخته چشم

به صبح روشن فردا امیدوارانند

چو گردباد ز حیرت به خویش می پیچم

که یکه تاز درین عرصه نی سوارانند

به حکم سابقه انبوه ابرهای سیاه

در ین کویر ،امیدآفرین بارانند

کجائی ای به تو آرام جان خسته دلان

به بوی زلف تو آشفته روزگارانند

بیابیا که به شاد آمد تو چشم به راه

نشسته در پس زانوی غم هزارانند.


نویسنده: مصطفی
سه شنبه 10 شهریور1388 ساعت: 15:7
سلام 

عبادات و طاعات قبول درگاه حق
کجائی ای به تو آرام جان خسته دلان

به بوی زلف تو آشفته روزگارانند



غزل بسیار زیبایی بود خدا رحمتش کند 



سلام و ممنون از لطف همیشگی شما

نویسنده: سودا
سه شنبه 10 شهریور1388 ساعت: 15:21
salam.weblogetoon khoob bood.amoozande bood dar eine hal top.be webloge mana sar bezanid

نویسنده: فریاد یا سکوت
سه شنبه 10 شهریور1388 ساعت: 15:44
کجائی ای به تو آرام جان خسته دلان

به بوی زلف تو آشفته روزگارانند

بیابیا که به شاد آمد تو چشم به راه

نشسته در پس زانوی غم هزارانند......

زیبا ...
دل چسب ...
دوست داشتنی 

با اثری از اریش فرید ....

نویسنده: اسماعیل
سه شنبه 10 شهریور1388 ساعت: 16:22
درود بر شما
وبلاگ زیبایی دارین.خوشحال میشم که به وبلاگ من هم یه سر بزنید.
موفق باشید.

نویسنده: آذرین
سه شنبه 10 شهریور1388 ساعت: 17:25
سلام 

راثی جان 

من تقریبا هر روز یا یک روز در میان پست جدید روی پست قبلی میارم .

راستی به این نشانی که میگم یک سری بزن 

شاعر جوان با شیوائی وصف نشدنی شعر میسراید 

تازه ارادت خاصی هم به من پیدا کرده و تا اینجا اشعار ی هم برایم سروده مثل 

استاد سخن / آذرین / واین آخری هم که گل کاشته 

نشانی : http://beautylark.blogfa.com

thanks a lot

نویسنده: قلم
سه شنبه 10 شهریور1388 ساعت: 18:39
سلام جناب راثی‌پور

هنوز روزی را که استاد شجریان به تبریز آمده‌‍ بودند تا در سالروز وفات مرحوم آذر در مقبره و دانشگاه سخنرانی کنند، خوب به خاطر دارم و چه روزی بود آن روز...

زنده باد شما و پاینده باد یاد استاد آذر

نویسنده: مهدی فر زه
سه شنبه 10 شهریور1388 ساعت: 19:10
غزل بسیار زیبایی بود خدایش بیامرزاد . آیا از ایشان کتابی هم چاپ شده است ؟

آقای فردی قرار بود دیوان ایشان را چاپ کند ولی تا به حال موفق نشده است.

نویسنده: یافته ها ودریافته ها
سه شنبه 10 شهریور1388 ساعت: 22:53
سلام استاد

ممنون از بابت معرفی این شاعر گرانقدر . غزل ایشان آدمی را به یاد این غزل حافظ می اندازد:
غلام نرگس مست تو تاجدارانند ........ خراب باده لعل تو هوشیارانند
ترا صبا و مرا آب دیده شد غماز........ وگرنه عاشق و معشوق راز دارانند....

ایام به کام

نویسنده: خوشه چین
سه شنبه 10 شهریور1388 ساعت: 23:31

نویسنده: سویدا
چهارشنبه 11 شهریور1388 ساعت: 11:19
سلام. طاعات مقبول.
باز هم معرفی شایسته ای دیگر. ممنون بابت این آشنایی. روحشون شاد. انتخاب زیبایی بود. این روزها خبر بد دیگری از رفتن یکی دیگر از ذخیرهای ادب پارسی معاصر "شفیعی کدکنی" شنیدیم. امیدوارم هر چه زودتر به دامن وطن برگردن. وقتی خبر رفتنشونو شنیدم یاد این شعرشون افتادم که بعد این روزها در وبلاگها دیدم این حس یه حس مشترک بوده:
به کجا چنین شتابان؟

گون از نسیم پرسید

دل من گرفته زینجا 

هوس سفر نداری 

ز غبار این بیابان

همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم

به کجا چنین شتابان؟

به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم

سفرت بخیر اما! تو و دوستی خدارا

چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی

به شکوفه ها به باران

برسان سلام ما را!

سبز باشید


از لطف همیشه شما ممنونم.

نویسنده: لطف الله
چهارشنبه 11 شهریور1388 ساعت: 14:42
استاد عزیز ایا شاعر بزرگوار کتابی هم چاپ کرده بود یا خیر؟ اگر کتابی داشته باشد محبت کرده و ان را معرفی کنید. یکی از خسرانهای روزگار ما این است که ما دسترسی به کتاب ادیبان خود نداریم و می گوییم که ادیب نداریم


سلام.ایشان بدلیل زندگی پریشانی که داشته فرصت جمع آوری اشعار خود را نداشته و تعدادی از شعرهایشان در تذکره ها به چاپ رسیده است.آقای فردی یکبار گفته بود که روی دیوان اشعار او کار می کند ولی حقیقتش را بخواهید از دست ایشان بر نمی آید که مایه و پایه این کار را ندارد.

نویسنده: ویلینک
چهارشنبه 11 شهریور1388 ساعت: 22:58
اسلام باتوجه به محتوای وبلاگ شما و مهارت شما در نوشتن وبلاگ از شما درخواست میکنیم به ما کمک کنید تالینک باکسی راکه طراحی کرده ایم به برترین لینک باکس وبلاگ نویسان پرمحتوا تبدیل کنیم که بااین کار پس از مدتی شاهد افزایش امار وبلاگ خواهید شد. بیاید تاماهم باهم قدرت و کاراییمان را نشان دهیم باتشکر وبلینک

نویسنده: سید محمدرضا هاشمی زا ده
پنجشنبه 12 شهریور1388 ساعت: 0:25
سلام گرانمایه دوست صمیمی جناب رانی پور
یاد بزرگان کردن به خیر خود نمونه بزرگی وصداقت است یاد شادروان آذر به خیر
وآن شعر دلنشینش
......................
طاعات وعبا دات زلال ومعطر وخالصانه تان مقبول حق 
...............
خوش آمدی به خلوت تنهاییم عزیز...عطر گل محبت وصمیمیت
ودوستی هدیه وارمغانم آوردی مهربان....دوستیت پایدار ...همسفر 
همدل. گل شکفتم از بهاری آمدنت در این فصل عطش.چشــــمه ی
زلال دوستیت در زمین تشنه دلم پیوسته جاری....
من به قربانت که یادم میکنی.....باز می آیی وشادم میکنی
در هوای غربتم پر می زنی......مثل گل می آیی ودر میزنی
...........
به فرموده همه معصومین ما سه نوع روزه داریم..1...روزه عام که ارزش چندانی ندارد .وفقط انسان نمیخورد ونمی آشامد..ولی چشم وزبان وگوش او ودل او آلوده به محرمات است...2...روزه خاص...که علاوه بر نخوردن ونیاشامیدن چشم وگوش وزبان نیز در کنترلند وآلوده به محرمات نیستند..این روزه امتیاز خیلی بالا یی دارد...3..اما
روزه خاص الخاص..که علاوه بر محسنان روزه خاص دل انسان نیز از خیال گناه به دور است ودل نیز روزه است که این با ارزش ترین روزه است..خدایا به فضلت ما راهم
فضیلت روزه خاص الخاص عنایت فرما....وقدر دان شب قدرت

نویسنده: خورشید
پنجشنبه 12 شهریور1388 ساعت: 10:36
درود
سپاس، زیبا بود
پروردگار بیامرزدشان
شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشید
بدرود

نویسنده: دست خیال
پنجشنبه 12 شهریور1388 ساعت: 16:45
این روزها اشعار مختلفی رو از شعرای قدیمی میخونم که عجیب متناسب با زمان حال به نظر میرسه.نمیدونم این پشتوانه تاریخی درد و رنج و مبارزه و تلاش بالاخره کی میخواد به سرانجام برسه.بالاخره کی میاد که کوله بارو زمین بذاریم, دستمون رو سایه بون چشم کنیم, به راه پرفراز و نشیب پشت سر یه نگاهی بندازیم و یه نفس آسوده بکشیم که " هی بچه ها بالاخره ما هم به آزادی رسیدیم".

نویسنده: قلم
جمعه 13 شهریور1388 ساعت: 1:35
شعری را که نقل کرده بودید، خواندم و بسیار لذت بردم: عالی بود!

از بابت وقتی که صرف کردید و مرا نیز در لذت خود شریک نمودید، بسیار سپاسگزارم!

زنده و پاینده باد

نویسنده: روح الله احمدی (بلبل)
جمعه 13 شهریور1388 ساعت: 6:8
سلام گرامی
ممنونم از اینکه در اختیار دوستان هم قرار دادید...
واقعا دست شما درد نکند
از شعرتان هم ممنونم که احتمالا بداهه بوده
راستی همسایگی با شما برایم افتخار است

نویسنده: اصلاح طلب
جمعه 13 شهریور1388 ساعت: 10:41
سلام.
خوبین؟
ممنونم که بهم سر میزنید.
من تخلص آذر
رو خیلی شنیدم اما هنوز نمی دونم اون شاعری که مد نظر من هست همینه یا نه!!!
اما شعر زیبایی بود . هم قافیه با شعر حافظ:
............................../که در یمین و یسارت سوگوارانند.

نویسنده: عدالتخواه
جمعه 13 شهریور1388 ساعت: 18:35
سلام
"سیاست تعطیل" این آخرین نوشته سیاسی من است 
منتظرم
والعاقبة للمتقین

نویسنده: حاج مهدی
شنبه 14 شهریور1388 ساعت: 1:41
سلام دوست عزیز همیشه وقتی به وبلاگهای ادبی و فرهنگی میام لذت میبرم چون شعر و سخنهای شیرین گفتن کار انسانهایی با دلهای پاکه و میتونی اون پاکی رو برای مدتها تو دلت حس کنی موفق باشی 

نویسنده: مالک
شنبه 14 شهریور1388 ساعت: 15:21
خیلی خوشحالم که ایجوری خشکل می نویسی.باعث افتخار منه که بازم
بیایو نظر بدی.

نویسنده: سهراب ساعی
شنبه 14 شهریور1388 ساعت: 17:51
بازم سلام دوست خوبم
باز هم به جهت تاخیرم عذر میخواهم.
یاد کردید از استاد جواد آذر وتصنیف زیبای ز سکوت سرد زمان که از تصنیف های بسیار بسیار مورد علاقه من بوده و هست و خواهد بود و همیشه این تصنیف از استاد ورد زبانم است و بی شک استاد شجریان آن را بی اندازه زیبا مثل بقیه کارهایشان در دستگاه ماهور و در مجموعه سروچمان اجرا کرده اند.روح استاد آذر شاد و یادشان گرامی باد و سایه استاد شجریان هم بر سر هنر موسیقی سنتی این مرز و بوم مستدام باد...

هر دمی چون نی از دل نالان شکوه ها دارم
روی دل هر شب تا سحرگاهان با خدا دارم

------------------------------------------------------

کجائی ای به تو آرام جان خسته دلان
به بوی زلف تو آشفته روزگارانند
بیابیا که به شاد آمد تو چشم به راه
نشسته در پس زانوی غم هزارانند

بسیار غزلی زیبا بود و دلنشین.درود بر شما که یادی کردید از این استاد بزرگ.
ممنون و موفق باشین

نویسنده: ناظمی
شنبه 14 شهریور1388 ساعت: 18:34
کجایی ای به تو آرام جان خسته دلان
به بوی زلف تو آشفته روزگارانند
دست مریزاد

نویسنده: علی
شنبه 14 شهریور1388 ساعت: 21:36
سلام دایی محمد ...
دلمون براتون تنگ شده اگه وقت کردین حتماً بیاین.
وبلاگتون هم حرف نداره بیسته بیست...
اگه وقت کردین به وبلاگ منم یه سری بزنین خوشحال میشم..
ببخشین مزاحمتون شدم
راستی این لینک مخصوص شماست :
http://targetover.blogfa.com/post-11.aspx
اینم آدرس کامل: 
Www.targetover.blogfa.com

نویسنده: علی
شنبه 14 شهریور1388 ساعت: 23:9
ممنون از اینکه قابل دونستین و اومدین و بازم ممنون که تو پیونداتون گذاشتین
راستی مامانم براتون مطلب فرستاده بود خوندین؟

نویسنده: احمد
یکشنبه 15 شهریور1388 ساعت: 2:19
دمتان گرم و نفستان مستدام و قلمتان نویسا باد جناب رائی پور، که این چنین بزرگان شعر و ادب را به دوستدارانش می شناسانید. غزل زیبایی را هم انتخاب نموده اید. به ویژه از دو بیت آخر خیلی لذت بردم که فرمود:

کجائی ای به تو آرام جان خسته دلان

به بوی زلف تو آشفته روزگارانند

بیابیا که به شاد آمد تو چشم به راه

نشسته در پس زانوی غم هزارانند

نویسنده: مژده
یکشنبه 15 شهریور1388 ساعت: 11:44
تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم و آن نگفتیم که به کار آید چراکه تنها یک سخن،یک سخن در میانه نبود (آزادی )ما نگفتیم تو تصویرش کن

نویسنده: فرشید
یکشنبه 15 شهریور1388 ساعت: 11:52
مرسی از انتخابتان و نوشته هاتان استاد!
یادکردن از بزرگان در این ایام که از هر تریبونی برای تخریب و بدگویی استفاده می شود توفیقی است که نصیب هرکسی نمی شود
البته این دو تصنیف را که ظاهرن خیلی هم قدیمی اند نشنیده ام
اما غزل خیلی چسبید!
قلمتان مانا و سبز باد. درود...
تابعد...

نویسنده: صبا خدایی
یکشنبه 15 شهریور1388 ساعت: 12:18
سلام
ممنون از انتخاب های زیباتون و غزل دلنشینتون.لذت بردم...

در ضمن سپاس از لطف حضورتون

نویسنده: فرزانه
یکشنبه 15 شهریور1388 ساعت: 13:42
سلام 
متاسفانه ما مفاخر شهر خودمان را هم بدرستی نمی شناسیم 
اینکه شعر به سکوت سرد زمان از ایشان بوده حتماً شاعر در آشنایی بوده اند و غزلی که شما انتخاب کرده اید هم تاثیر گذار است 
سر فراز باشید

نویسنده: خورشید
یکشنبه 15 شهریور1388 ساعت: 14:17
درود
به "مجلس ضربت زدن" نگاهی بیندازید
شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشید
بدرود

نویسنده: س
یکشنبه 15 شهریور1388 ساعت: 17:46
سلام جناب آقای راثی پور :

امیدوارم روزگارتان به نیکی باشد .باب آشنایی بنده با شما ،توسط استاد آذرین گرامی باز شد و خوشحالم از این آشنایی .مطالب و اشعارتون تا جایی که خواندم 
فوق العاده بودند .از اینکه به معرفی و یادآوری اهالی ادب می پردازید بسیار ممنون 
در پناه حق 

نویسنده: مسعود ناظم رعایا
دوشنبه 16 شهریور1388 ساعت: 0:6
سلام جناب آقای راثی پور :
از محبتتان مانند همیشه ممنونم مستحضرید که بنده در سایت مردمی سده لنجان فعالیت دارم ایا اجازه می دهید برخی از مطالبتان با نام خودتان زینت ان سایت شود با تشکر بسیار ارادتمند مسعود ناظم رعایا

نویسنده: یه غریبه
دوشنبه 16 شهریور1388 ساعت: 10:44
سلام - خدا رحمت کنه این آقای جواد کناره چی رو . اگر حتی فقط همان تصنیف به سکوت سرد زمان را هم سروده بود برای بزرگی شان کافی بود . این قصیده هم که نور علی النور است . شاد باشید

نویسنده: فریاد یا سکوت
دوشنبه 16 شهریور1388 ساعت: 17:28
با اثری از علی رضا روح نواز ....

نویسنده: شیدا
دوشنبه 16 شهریور1388 ساعت: 18:48
درود بر شما

وبلاگ زیبایی دارین.
شعر روح نوازی رو واسه وبتون انتخاب کردید
نوشته های خودتونم که عالین
مرسی از استاد آذرین که شما عزیزان رو به من معرفی کرد

خوشحال میشم که به وبلاگ من هم یه سر بزنید.
موفق باشید

نویسنده: امید
دوشنبه 16 شهریور1388 ساعت: 22:10
سلام عمو جان امیدم 
وبلاگتون بسیار زیباست و این زیبایی را مدیون گرمی شعرها و مطالب شماست 
درسته درک شعرتون برای یکم سخته ولی ذهمون قدر که درک می کنم برام کافیه خسته نباشید.
راستی اگه قابل دونستین به وب منم بیاین 
مرسی

نویسنده: امید
دوشنبه 16 شهریور1388 ساعت: 22:17
ببخشید مزاحم شدم یه لینک جالب پیدا کردم گفتم به شما هم بدم :
http://javadakar.blogfa.com/post-4398.aspx

نویسنده: نیلوفر
دوشنبه 16 شهریور1388 ساعت: 23:28
سلام 
به روزم باشعر و کاریکاتور های جالب با عنوان : 

((((((((((((((((((((((((((من اعتراف میکنم ))))))))))))))))))))))))))))))

من اعتراف می کنم به انقلاب مخملی
به کودتای موسوی علیه بیت رهبری
من اعتراف می کنم که خاتمی منافق است
و شیخ هم طبیعتا خرابکار و فاسق است

نویسنده: رضا ,.,
سه شنبه 17 شهریور1388 ساعت: 7:19
غزل زیبایى بود. ممنونم

یا حق

نویسنده: م.رائف
سه شنبه 17 شهریور1388 ساعت: 15:19
من هم این غزل زیباازمرحوم (کناره چی)راتقدیم شماودوستان می کنم:

به کوردل،نظردیده ورچه کارکند؟

به شوربختی در یا،گهرچه کارکند؟

زسیربهره چه یابدخدنگ پرتابی؟

سفربه مردم شوریده سرچه کارکند؟

گرفتم آنکه شدی باد،درسبک پو یی

بلاچوبال گشاید،حذرچه کارکند؟

جزآنکه سربه خط سرنوشت بسپارد

دلم به دام قضاوقدرچه کارکند؟

تلاش سودنبخشدبه فتنه سازی بخت

چوپای بندفتدمرغ،پرچه کارکند؟

به غنچه ای که زسودای دل فسردچومن

دم مسیح نسیم سحرچه کارکند؟

ازاین ستم که گهرپای بندسنگ آمد

به خون خویش نغلطداگرچه کارکند؟

مریدصائبم آذر!ازاین دقیقه ی نغز

(قضاچوتیغ برآرد،سپرچه کارکند.)

نویسنده: محمدرضا . م
سه شنبه 17 شهریور1388 ساعت: 15:36
درود رفیق
به سکوت محکوم نخواهم شد تا نفس هست باید گفت .............!!!!
..................................................................................!؟
به صلیب صدا مصلوب ام ای دوست 
تو گمان مبری مغلوب ای دوست 
شرف نفس من اگه شد قفس من
به سکوت تن ندادم تا نمیرم بی کفن!؟
وقتی گفتن یه گناه بود
مثل دیدن یا شنیدن
معنی آوازم این بود
ته بن بست داد کشیدن
وقتی حتی توی خلوت 
فکر آزادی قفس بود
گفتنی ها رو می گفتیم 
اگه فرصت یه نفس بود 
به گناه صدا به جرم گفتن 
اگه روی صلیب ویرون شدم من
تو شبهای سکوت فریاد من بود
ته جنگل خواب بیداری یه روز بود
از غروب ترس تا صبح موعود
تیغ خشم خلیفه برقلب من بود 
در عذاب تشنگی گم 
حسرت من بوی گندم
بر دلم داغ شقایق
از عذاب تلخ مردم
از کسی که مثل بختک 
تو شب هام اندخته سایه 
یه سوال ساده کردم 
نفرت من شد گلایه
دوست من
متولد ماه مهر در امتداد راه............... پیش می رود
منتظرتان هستم./ پیروز باشید

نویسنده: شیواصارمی
سه شنبه 17 شهریور1388 ساعت: 17:4
سلام:

باتشکرازحسن انتخاب شماواستادعز یزمان جناب رائف همراه باغفران ورحمت الهی 

برای مرحوم آذر.

نویسنده: احمد
چهارشنبه 18 شهریور1388 ساعت: 8:35

نویسنده: بهزادتبریزی
شنبه 11 مهر1388 ساعت: 16:51
سلام اقای راثی پور
ممنون که یادی از این بزرگوار کردی.زنده باشی
یا علی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد