.

.

.

.

آن کاشف فروتن

این شعر در مرداد 1379 به مناسبت در گذشت شاملو نوشته شد و در مراسمی که به همت امیر آذرطلعت –شاعر طراز اول و استاد –و منصور آرام شاعر نوپرداز و آقای دادیزاده مدیر انتشارات سپهر که از رجال خوشنام و فرهنگ دوست تبریز است برگزار شده بود قرائت شد.به این دلیل به این موضوع اشاره کردم که تقدیری کرده باشم از شجاعت و پایمردی این عزیزان که در کوران  یکه تازی ارباب انحصار و گروههای فشار به این کار خطیر دست یازیدند.

 

چندان که در ستایش زیبائیست

سر بر نداشته ست ز سجاده تا هنوز

 

وقتی یقین یافته بر دوش او نهاد*

بار رسالت ابدی را

با چشمهای انکار

از آفتاب گفت و از آغاز معجزه

آن کاشف فروتن

"در خود به جستجوئی  پیگیر"

همت چنان گماشت که الماس آفرید

-الماسی از کرامت انسان-

 

در سالهای دشنه و دشمن

شعرش سروده و نسروده

بی خویشی همیشهء رندان را

جانی دوباره داد و ازآن گشت جاودان

 

وقتی که ایستاد و چراغی

افروخت در برابر تاریکی

الماسها سماجت او را نداشتند

و کوهها صلابت او را

آری زمین همیشه شبی بی ستاره ماند

از بس چو اختران همه یاران

از این غم مهیب فروریختند سرد

بعد از تو ای کبوتر فرخنده**

آیا دوباره مژدهء آغاز می رسد

با برگ سبز زیتون؟

باور نمی کنم

خاموشی تو خاتمهء شعر زندگیست

                   تبریزدوازدهم مرداد هفتاد و نه

 

*در جایجای شعر به تعبیرات شاملو اشاره شده است

**هنگام نشستن کشتی نوح به خشکی کبوتری فرستاده شد تا از وجود حیات خبر آورد و کبوتر با برگ سبز زیتون باز آمد

ناین شعر در مرداد 1379 به مناسبت در گذشت شاملو نوشته شد و در مراسمی که به همت امیر آذرطلعت –شاعر طراز اول و استاد –و منصور آرام شاعر نوپرداز و آقای دادیزاده مدیر انتشارات سپهر که از رجال خوشنام و فرهنگ دوست تبریز است برگزار شده بود قرائت شد.به این دلیل به این موضوع اشاره کردم که تقدیری کرده باشم از شجاعت و پایمردی این عزیزان که در کوران  یکه تازی ارباب انحصار و گروههای فشار به این کار خطیر دست یازیدند.

 

چندان که در ستایش زیبائیست

سر بر نداشته ست ز سجاده تا هنوز

 

وقتی یقین یافته بر دوش او نهاد*

بار رسالت ابدی را

با چشمهای انکار

از آفتاب گفت و از آغاز معجزه

آن کاشف فروتن

"در خود به جستجوئی  پیگیر"

همت چنان گماشت که الماس آفرید

-الماسی از کرامت انسان-

 

در سالهای دشنه و دشمن

شعرش سروده و نسروده

بی خویشی همیشهء رندان را

جانی دوباره داد و ازآن گشت جاودان

 

وقتی که ایستاد و چراغی

افروخت در برابر تاریکی

الماسها سماجت او را نداشتند

و کوهها صلابت او را

آری زمین همیشه شبی بی ستاره ماند

از بس چو اختران همه یاران

از این غم مهیب فروریختند سرد

بعد از تو ای کبوتر فرخنده**

آیا دوباره مژدهء آغاز می رسد

با برگ سبز زیتون؟

باور نمی کنم

خاموشی تو خاتمهء شعر زندگیست

                   تبریزدوازدهم مرداد هفتاد و نه

 

*در جایجای شعر به تعبیرات شاملو اشاره شده است

**هنگام نشستن کشتی نوح به خشکی کبوتری فرستاده شد تا از وجود حیات خبر آورد و کبوتر با برگ سبز زیتون باز آمد


نویسنده:
 نسرین

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 0:12

من دریافته ام که انسان هر اندازه که مصمم به خوشبخت زیستن باشد همان اندازه خوشبخت و سعادتمند زندگی خواهد کرد 
( ابراهام لینکلن)

وب سایت

 

نویسنده: آذرین

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 1:4

راثی جان عزیز 
درود بر شما
 
متوجه آن قسمت یکه تازی های گروههای فشار آنهم در سال 79 نشدم ..

خامشی خود ظالم روزاست ولی ..
هر شبی مظلوم صبح صادق است .
 

وب سایت

 

نویسنده: سامان

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 2:36

سلام دوست محمد رضا رائی پور با مطلبی نو بروزم 
مراقب باشید - ‌سوپاپ نشوید!..............
منتظر حضورسبزشما ونظرات راهگشای شما دوست عزیز هستم
به امید ایرانی آباد وآازاد سامان یا حق
پست بسیار جالبی بود خدایش بیامرزد شاملو این استاد ادب فارسی بویژه فرهنگ کوچه بازار خوشا بحالشان که نیستند و ...... منتظرت هستم دوست عزیز

وب سایت

 

نویسنده: ایرانی

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 2:36

مجلس را به نامه خواهیم بست حتما به آدرس فوق برید طرحی مسالمت آمیز برای پیگیری حقوق خود 


http://hamiane-moosavi.blogfa.com/


مجلس را به نامه خواهیم بست حتما به آدرس فوق برید طرحی مسالمت آمیز برای پیگیری حقوق خود

وب سایت

 

نویسنده: سیدمحمدرضا هاشمی زا ده

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 7:38

شعری با مضامین حماسی ودلنشین ترین شکو شکفتن...وقرینه های بی بدیلی
خاموشی تو خاتمه زندگی است..که البته باید شعر پایانی در اوج شکفتن می داشت
در سالهای دشنه ودشمن.....شعر بلند سرخ خودش را سروده بود
..................

سلام همدل صمیمی با محبت جناب رانی پور
..................
لطف نظرت شامل حا لم شده است
اندیشه ی تو وسعت بالم شده است
ضمن تبریک اعیاد شعبانه به حضور معطرتان ...امیدوارم با شفاعت وکرامت این بزرگوارن....به خیر دنیا وحسن عاقبت نا یل شویم
.................
درود وسلامتان باد از دل عطشناک گرمای سوزان جنوب ..از کنار خلیج خروشان فارس....ودر سایه سار نخلهای با کرامت وپر ثمر.با طراوت رطب معطر....حضور معطرتان حال وهوایی تازه ودلنشین به خلوت تنهاییم بخشید....قلم وقدمتان همیشه ایام سبز

وب سایت

 

نویسنده: مصطفی

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 8:12



سلام ///قلمتان ماندگار و پایدار

وب سایت

 

نویسنده: سویدا

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 10:2

شب
سراسر
زنجیر زنجره بود
تا سحر،
سحرگه
به ناگاه با قشعریره ی درد
در لطمه جان ما
جنگل
از خواب واگشود
مژگان حیران برگ اش را
پلک آشفته مرگ اش را
ونعره ی ازگل اره زنجیری
سرخ
بر سبزی نگران دره
فرو ریخت!
تا به کسالت زرد تایستان پناه آریم
دل شکسته
به ترک کوه گفتیم!
"زنده یاد شاملو"
سلام
 
زیبا بود: آیا دوباره مژدهء آغاز می رسد

با برگ سبز زیتون؟
روحشون شاد.

وب سایت

 

نویسنده: مهدی فر زه

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 13:13

 

نویسنده: گاه نوشت دبیر ادبیات

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 14:52

سلام

انشالله که به زودی مژده آغاز می رسد سحر نزدیک است....

وب سایت

 

نویسنده: مسعود ناظم رعایا

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 15:26

برادر عزیزم راثی پور سلام.من متاسفانه با شما همرای نیستم.خاموشی تو خاتمهء شعر زندگیست.خاموشی شاملو خاتمه شعر زندگی نیست.همانگونه که خاموشی حافظ خاموشی شعر نشد خاموشی شاملو خاموشی شعر نخواهد بود.با چشمهای انکار به دلم نچسبید.بی گمان باور کنید که پس از ان کبوتر باز هم بازها در اسمان ادب خواهند چرخیدحتی اگر یکه تازی ارباب انحصار و گروههای فشار اجازه ندهد.

 

نویسنده: اصلاح طلب

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 20:1

سلام.
خوبین؟
بله زیبا بود... و عمیق...
اینقدر این روزها متاثر از از دست دادن دوستانمان هستیم که یادم رفته بود دوم مرداد سالروز د گذشت شاملو هست
همیشه این روزها این قطعه او بیش از همه یادم می افتد:

"همه چیز را فروختم
 
جز آن صندلیی که مال تو بود
شاید
روزی که بر می گردی
خسته باشی.."



موفق باشید.

وب سایت

 

نویسنده: دست خیال

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 21:44

شعر زیبایی بود با قرینه ها و ترکیبات زیبا.از این دو بخش بیشتر لذت بردم:ای کاشف فروتن... و بعد از تو ای کبوتر فرخنده...

وب سایت

 

نویسنده: شهروز اقبال زاده

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 23:30

الحق که شعری در خور شایسته شخصیتی درخور است

وب سایت

 

نویسنده: روح الله احمدی (بلبل)

شنبه 3 مرداد1388 ساعت: 23:41

سلام و تشکر از شما و توجه تون
شعر زیبایی را از شما خواندم
یاد شاملو در دلها همیشه خواهد ماند...
امیدوارم از این پس بیشتر در خدمت باشم
پایدار باشید

وب سایت

 

نویسنده: م.رائف

یکشنبه 4 مرداد1388 ساعت: 0:0

شعرتان راخواندم.
___________________________________________________________
من تمامی مرده گان بودم:

مرده ی پرنده گانی که می خوانند

وخاموش اند،

مرده ی زیباترین جانوران

برخاک ودرآب،

مرده ی آدمیان همه

ازبدوخوب.

من آنجابودم

درگذشته

بی سرود.

بامن رازی نبود

نه تبسمی

نه حسرتی.

به مهر

مرا

بی گاه

درخواب دیدی

وباتوبیدارشدم. (رستاخیز-احمدشاملو).روحش شاد.

وب سایت

 

نویسنده: قلم

یکشنبه 4 مرداد1388 ساعت: 1:3

سلام آقای راثی‌پور عزیز.

دستتان درست!
اشارات و تضمین‌هایتان از شعر شاملوی بزرگ، بسیار خوب در متن شعرتان پرداخت و جاسازی شده‌اند.

زنده و پاینده باد!

وب سایت

 

نویسنده: لطف الله

یکشنبه 4 مرداد1388 ساعت: 1:29

سلام
استاد عزیز
نمی داتن
چرا بعد از خواندن عزلهای دلنشینتان که یاداور شعر شاعران استادی مانند سعدی سایه است این شعر شما به دلم ننشست
چکنم پیرم ودلم فقط غزل و قصیده می خواهد

وب سایت

 

نویسنده: فرزانه

یکشنبه 4 مرداد1388 ساعت: 8:22

شعر شاملو را باید چشید مزمزه کرد خواند نوشید ...
ممنون که یادش را گرامی داشته اید
 
پایدار باشید

وب سایت

 

نویسنده: درفشی

یکشنبه 4 مرداد1388 ساعت: 11:26

درود بر شما جناب رائی پور عزیز

آفرین بر شما. دمتان گرم و سرتان خوش باشد. زیبا سرودید. به ویژه که رنگ و بوی اشعار مرحوم شاملو را هم دارد.

شادکام باشید.

وب سایت

 

نویسنده: فرید صلواتی

یکشنبه 4 مرداد1388 ساعت: 14:55

با سلام به جناب رائی پور عزیز
شعر زیبایی را سروده بودید به راستی که شاملو بزرگمردی بود که دیگر ایران به چشم خود نخواهد دید .خدایش رحمت کند .وممنون که به حقیر سر زده و نظرات خوبتان را برایم به یادگار می گذارید

وب سایت

 

نویسنده: ح. رضوی فرد

یکشنبه 4 مرداد1388 ساعت: 16:30

"... هراس من باری از مردن در سرزمینی ست که مزد گور کن از آزادی آدمی افزون باشد."
دست شما در د نکناد
پیروز باشید

وب سایت

 

نویسنده: سردار

یکشنبه 4 مرداد1388 ساعت: 21:45

سلام و سپاس از نظرتان
سربلند باشید

وب سایت    پست الکترونیک

 

نویسنده: ام نخعی فر

دوشنبه 5 مرداد1388 ساعت: 0:7

با درود 
من رو ببخشید بابت تاخیر طولانیم که در موردش در وبلاگم نوشتم بخوانید ، امید دارم که ببخشید
 
و اما بعد
 
این شعر از شماست ؟
بسیار زیبا و البته فوق العاده پر معنا که معتقدم معنایش تا هنوز ادامه دارد
 
به عبارت هخا که دوباره دقت میکنم انگار برای وقایع اخیر سروده شده
 
افسوس و صد افسوس که هنوز در ابتدای راهیم آن هم به واسطه عده ای مغز بسته و دهان فراخ
 
ای کاش میشد آن کبوتر برگ زیتون به منقار دوباره بیاید و امید را در دلها زنده کند
 
به امید آن روز سبز باشید

وب سایت

 

نویسنده: سهیل

دوشنبه 5 مرداد1388 ساعت: 4:25

سلام بر حضرت دوست.
بسیار کیف کردم از خواندن این چند سطر شعر زیبا در فراغ شاملو. روحش شاد.
 
سرزنده باشی و پر امید.
 
به امید فرداهای روشن

وب سایت

 

نویسنده: نازنین ( برگ بی برگی )

دوشنبه 5 مرداد1388 ساعت: 11:48

شعر زیبایی است ... 
و ممنون از نظر شما در وبلاگم ... البته همون جا جواب دادم
 

وب سایت

 

نویسنده: امید نقوی

دوشنبه 5 مرداد1388 ساعت: 11:54

سلام.
عالی بود. دست مریزاد.
و یاد بامداد همیشه گرامی...

وب سایت    پست الکترونیک

 

نویسنده: اسد

دوشنبه 5 مرداد1388 ساعت: 12:4

سلام : ممنون که سر زدی و ممنون که یاد آوری از هستی کردید و این شعر ناقص هم در یک لحظه ایی که احساس نیستی داشتم سرودم که می دانم نواقص زیاد دارد ولی خب نوشتم و تقدیم به تمام کسانی که به بودن و هستی علاقه وافری دارند و شعر شما هم در باره شاملو بینهایت خوب و عالی بود لذت بردم و خوندم
جاری همانند کارون

وب سایت

 

نویسنده: شاید طنز

دوشنبه 5 مرداد1388 ساعت: 22:30

سلام
ایام مسعود اعیاد شعبانیه را به خدمت شما تبریک می گویم
از محتوای وبلاگتان خیلی خوشم آمد . دستتان درد نکند.
ضمنا من شاملو را به خاطر شعر های قشنگش خیلی دوست دارم
 
برایتان آرزوی موفقیت دارم
 

وب سایت

 

نویسنده: شیواصارمی

دوشنبه 5 مرداد1388 ساعت: 23:40

سلام عز یز:

به مهرخواندمتان.

وب سایت

 

نویسنده: فرید صلواتی

دوشنبه 5 مرداد1388 ساعت: 23:52

بیاییم دنیا را به لجن بکشیم تا منجی بیاید

وب سایت

 

نویسنده: لطف الله

سه شنبه 6 مرداد1388 ساعت: 1:32

گفتی زخاک بیشترند اهل عشق من
از حاک بیش نه که از خاک کمتریم

وب سایت

 

نویسنده: توتقون

سه شنبه 6 مرداد1388 ساعت: 8:3

با سلام ؛ از حضور سبز تان در آلونک " گوزگو" تشکر می کنم . از مطالب و اشعار زیبا و خواندی شما لذت بردم . دست مریزاد

وب سایت

 

نویسنده: سهراب ساعی

سه شنبه 6 مرداد1388 ساعت: 13:15

سلام بر جناب راثی پور گرامی
ممنون که خبرم کردین و سپاس بابت یادی که از شاملو کردین با این شعر زیبا به حق در خور شاعر بزرگ ایران زمین

و این نکته که خاموشی شاملو خاموشی شعر زندگی خود شاملوست وگرنه شعر شاملو و دیگر بزرگان عرصه شعر و ادبیات ایران هرگز به خاموشی نخواهد گرایید حتی با کثیف ترین مستبدان و ظالمان روزگار....

حقیر هم می خواستم در سالروز درگذشت این گرامی شعر ایران با زندگینامه اش به روز شوم که گرفتاری مجال نداد.اما عاقبت با چند روز تاخیر به روز شدم با زندگینامه و یادی از این بزرگوار و شعرزیبای "از مرگ ..." سروده شاملو که نشان از مردی دارد که هرگز و هرگز از مرگ نهراسید و همواره در برابر ظلم و اختناق ایستادگی کرد.روحش شاد و یادش گرامی باد...
ممنون و موفق باشین

وب سایت

 

نویسنده: امین

سه شنبه 6 مرداد1388 ساعت: 18:24

درود بر شما آقای راثی پور. سروری که با همه مشغله، دوستانش را دلتنگ حضور نمی گذارد. اسنت به همت و حوصله و ادب شما. 
شاملو را شاید از بابت بزرگی اش و کوچکی خودم هرگز نتوانستم هضم کنم. شعرش وسعت معنا دارد، اما آهنگش به اشعار غرب شبیه تر است تا شرقی سروده های خودمان. میدانید که چه می گویم استاد. به عنوان خواننده عزض میکنم نه کسی که فن کلام حالی اش شود؛ ضرب آهنگ ندارند اغلب اشعارش. آن جان شرقی گویش که خیال را به منطق و فهم همراه میکند. شاید گستاخی من است از کسی اینگونه صبت کنم که عالم و آدم به بزرگی اش صحه گذاشته اند. حرف خودم را زدم. اما شجاعت کلامش را هم همیشه ستوده ام. عمق حرفی که میزند به ژزفا بیشتر میماند تا عمق. اینها را همیشه گرامی داشته ام. روحش شاد و کلامش در میان دوستدارانش پاینده.
 
راستی، با یک ترجمه و یک کارکاتور، به روزم. سرفراز می فرمائید.

وب سایت

 

نویسنده: ابن محمود

چهارشنبه 7 مرداد1388 ساعت: 0:12

سلام مومن!
احوالتان بهتر است فی الحال؟

وب سایت

 

نویسنده: ایرانی

چهارشنبه 7 مرداد1388 ساعت: 3:1

اعمال فشار از طریق تهدید 

( اگر به مراسم یادبود شهدا مجوز ندهید در خیابان ها تظاهرات میکنیم )

ما مردم سبز و ملت ایران دولت را تهدید می کنیم که اگر برای مراسم یادبود شهدای جنبش سبز در روز پنجشنبه
۸/۵/۱۳۸۸ مجوزی از طرف وزارت کشور صادر نشود در همان روز مراسم یادبود را به صورت تظاهرات های پراکنده و غیر قابل مهار در سطح شهر تهران و سایر شهرستانها برگزار میکنیم و تمامی مسئولیت این کار نیز به عهده ی دولت خواهد بود زیرا درخواست مجوز برای مراسم یادبود شهدا و حق برگزاری ان جز حقوق اولیه ملت ایران است (از طریق وبلاگ ، یاهو مسنجر ، فیس بوک و توییتر و هر رسانه و راه حل ابتکاری دیگری که میتوانید اطلاع رسانی کنید)



تظاهرات در صورت ندادن مجوز به مراسم یادبود

با توجه به اینکه برای صدور مجوز از سوی دولت برای مراسم یادبود شهدای جنبش سبز در روز هشتم مرداد
۱۳۸۸ در محل مصلای بزرگ تهران باید بر دولت اعمال فشار کنیم تا به خواست ملت و درخواست مجوز از سوی رهبران جنبش سبز مردم پاسخ مثبت دهند و در شرایطی که راه های دیگر اعمال فشار مانند بالا بردن مصرف برق و ... قبلا مورد استفاده قرار گرفته صلاح است که این بار وبلاگ نویسان و فعالین اینترنتی جنبش سبز دست به فشاری شدید تر وجدی تر بزنند و تهدید کنند که اگر از سوی وزارت کشور برای مراسم یادبود مجوزی صادر نشود انوقت ما هم طی اقدامی هماهنگ به برگزاری تظاهرات به صورت پراکنده و غیر قابل مهار مانند ۱۸ تیر خواهیم پرداخت تا خون شهدایمان پایمال نشود و مسئولیت این کار به عهده ی دولت است

سبز می مانیم

به امید پیروزی ...


--------------------------------------------------------------------------------

دوستان کپی برداری از این مطلب آزاده ;

برای اطلاع رسانی هر چه بهتر اون رو توی وبلاگتون قرار بدین ...

با تشکر

 

نویسنده: سامان

چهارشنبه 7 مرداد1388 ساعت: 3:2

اللهم فک کل اسیر 
با سلا م به همه سبز اندیشان ایران وجهان به ویژه دوست خوبم محمد رضا رائی پور با مطلبی تحلیلی (نگذارید بیش از این نا امید شویم !!) بروزم از بی شک نظرات شما سبز اندیش وهم دوستان موجب رسیدن سریع به سر مقصود سبز اندیشان می گرددمنتظر شما دوست خوب هستم
 
متظراتان هستیم
 
به امید ایرانی سبز و اباد وازاد یا حق
سبز اندیشی کوچک سامان

وب سایت

 

نویسنده: م ری م

پنجشنبه 8 مرداد1388 ساعت: 23:47

علی از مرگ می ترسد؟
او از چنین پنجه ای که از درون به خفقانش کشیده است
و در تنهایی به فغانش آورده می نالد
و شیعیانش بر زخم سرش می گریند؟!

وب سایت

 

نویسنده: آذرین

جمعه 9 مرداد1388 ساعت: 9:57

سلام دوست عزیز 

درود بر شما
 

آقای راثی قسمت مطالب دوستانت را در بلاگفا راه اندازی کن تا از به روز شدن
 

مطالب دوستان سریعتر باخبر شوی .
 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد