.

تاملی در اشعار انتخاباتی 3

سیدی تنها به رنگ سبزنیست

هیچ دانی مادر سادات کیست؟؟؟

سبز یعنی عاشق مولا شدن

پشت درب حیدری زهرا شدن

سبز یعنی عشق تا شوروبلا

باحسین فاطمه در کربلا

سبز یعنی ساقی ومست هدف

همچو حیدر آن یل وشاه نجف

طالب سبزم نه آن سبز ریا

سبز هم بازیچه شد مهدی بیا
(شعر از فرزاد جمشیدی)

3.بررسی اجمالی چند شعر از چند شاعر

شعر فوق که تعریضی به میر حسین موسوی دارد که رنگ سبز را به عنوان رنگ تبلیغاتی خود بر انتخاب کرده است توسط فرزاد جمشیدی سروده شده است.به نظر می رسد آقای جمشیدی در سرودن این شعر از همه قدرت خود استفاده نکرده است و ابیات قوی ندارد.و تقلیدی ضعیف از مثنوی های احمد عزیزیست:

یاس را آئینه ها رو کرده اند
یاس را پیغمبران بو کرده اند

براعت استهلال شاعر در بیت دوم بدلیل پرداخت ضعیف و ترکیب زهرا شدن در پشت درب! مولا فدا می شود.

سبز یعنی عاشق مولا شدن
پشت درب حیدری زهرا شدن

بیت چهارم بسیار ضعیف است و در بیت پنجم که شاعر خواسته حرف اصلی را بزند با بی مقدمه آوردن مهدی بیا لطف آنرا از بین می برد .غرض شاعر از این بیت شدت یافتن ریا و تزویر است که حتی به شعائر دینی هم تسری یافته است که شاعر دست به دامن حضرت مهدی شده است ولی اینگونه عنوان کردن بی حال و بی مقدمه به کل شعر صدمه می زند..جمشیدی شعر دیگری نیز به تاسی از خلیل جوادی سروده است که باز ضعفهایی در آن مشهود است:

هرجا بری از کنیا تا کره
کاپشن احمدی نژادی پره.

سیدی تنها به رنگ سبزنیست

هیچ دانی مادر سادات کیست؟؟؟

سبز یعنی عاشق مولا شدن

پشت درب حیدری زهرا شدن

سبز یعنی عشق تا شوروبلا

باحسین فاطمه در کربلا

سبز یعنی ساقی ومست هدف

همچو حیدر آن یل وشاه نجف

طالب سبزم نه آن سبز ریا

سبز هم بازیچه شد مهدی بیا
(شعر از فرزاد جمشیدی)

3.بررسی اجمالی چند شعر از چند شاعر

یاس را آئینه ها رو کرده اند
یاس را پیغمبران بو کرده اند

براعت استهلال شاعر در بیت دوم بدلیل پرداخت ضعیف و ترکیب زهرا شدن در پشت درب! مولا فدا می شود.

سبز یعنی عاشق مولا شدن
پشت درب حیدری زهرا شدن

هرجا بری از کنیا تا کره
کاپشن احمدی نژادی پره.

اوکتای سلامی شاعر جوان ابهری نیز چند شعر انتخاباتی دارد که چون بهترین اشعار او به شمار می رود بهتر است به آن اشاره شود.قبل از همه شایان ذکر است که پایه و مایه اوکتای در حد متوسط است و شاعری قوی نیست ولی در قالب غزل گاها ابیات با مضامین اجتماعی مطرح می کند:

به طول ریش می سنجند و با آماس پیشانی
در این هنگامه تزویر میزان عبادت را
بزرگترین ضعف اوکتای دور شدن از زبان طنز و دخالت دادن حب و بغض ها در شعر است که موجب می شودشعرش به هجو یا مدح خشک و خالی بدل شود:

خاتمی منتخب ماست اگر بگذارند
جلوهء گوهر طاهاست اگر بگذارند
اینکه اکنون هدف تهمت نامردان است
مثل غربت زهراست اگر بگذارند
به ادب صحبت از آن نادرهء دوران کن
که سراپای سجایاست اگر بگذارند
مرهم درد وطن کس نگذارد چون او
که طبیب است و مسیحاست اگر بگذارند
جغد تزویر و خرافات گشوده پر و بال
باید این مفسده را کاست اگر بگذارند
آبرو می برد از دین منش بد فهمان
چارهء کار مهیاست اگر بگذارند
مهل اوکتای وطن در کف نادانی چند
باید امروز بپا خاست اگر بگذارند

این شعر که به اقتفای غزل مشهور آقای یاسمی با مطلع

چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند
و تماشای تو زیباست اگر بگذارند
من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم
عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند

سرو ده شده بیشتر حالت مدیحه ای شیفته وارانه دارد و فاقد لطافت های شعر انتخاباتیست.

شعر اوکتای در مورد احمدی نژاد نیز چون با حب و بغض آمیخته شده لطف خود را از دست داده است بیشتر به هجویه ای ضعیف می ماند:

گفتم کنم چنان و چنین احمدی نژاد*
ایران کنم بهشت برین احمدی نژاد
ارابهء وطن چو سپردند دست او
کردش به پرتگاه قرین احمدی نژاد

دراین شعر در بسیاری از ابیات ردیف با بیت هماهنگ نیست.شعر اوکتای در باره کروبی لطف و صفای بیشتری دارد و موفق ترین شعر انتخاباتی اوست:

باز پیرانه سر انگیخته شر کروبی
قول دادست کند شق قمر کروبی
تا به خود جلب کند خاطر خلق محروم
پشت پنجاه گرفته ست سپر کروبی

دستمایه اوکتای در این شعر طنز شایعات و برخی گفته ها در باره آقای کروبیست:

گر بپرسند ز شهرام چرا گیری پول
گوید از پول روا نیست حذر کروبی
چون غضنفر بزند توپ به در وازهء خود
مشتهر گشته به این شیوه دگر کروبی
بی گمان تهمت شیطانی استکبار است
در عروسی ندهد سکه زر کروبی

اوکتای بی انصاف نیست و در این شعر به کارهای خوب کروبی هم اشاره می کند:

غیر آزادی از حبس وکیل همدان
زآستینش چه در آورده هنر کروبی!

بیت آخر اوکتای شاه بیت و چکیده منظور اوست:

هست اوکتای طرفدار گروه انصار
شیخ اصلاح طلبهاست اگر کروبی!

خلیل جوادی و اشعار نغزش نیاز مند تعریف و توصیف نیست و هر اثر احتماعیش با تلفیق طنز و واقعیت خواننده را به تامل و تفکر وا می دارد .شعر انتخاباتی جوادی یکی از بهترین سروده های ایشان است

روزایی که قیمت نفت کم بود

قــامت تــو زیـر فشار خم بود

امـا تو، یــــارانه رو ور نداشتی

بار روی دوش مردمت نذاشتی

یه دفه کلی روی کـالا نرفت

یهو اجـــاره خــونه بالا نرفت

یادمه که شعار معار ندادی

وعده ی کمبزه خیار ندادی

اون روزا کارمندا خوار نبودن

مدیرا ماکسیما سوار نبودن

فسق و فجور پشت پرده کم بود

پیشونیــای داغ کـــــرده کم بود

مدیر کلاّ کاخ ندیده بودن

مزّه ی پولو نچشیده بودن

این روزا روزگار فرق کرده

همّه رو تو فساد غرق کرده

هر کی رئیس میشه توی اداره

نوچه هاشم جم میکنه میاره

خلاصه، تا وقتی از اونجا بره

هر چی بخواد می خوره تا خرخره

الان یه عده از همین خوارج

حساب دارن تو بانکهای خارج

فدای اون مرام حق پرستت

بگیر گرز رستمو تو دستت

نترس از این قوم کمیسیون گیر

قاباخلاریندا دورگینان مثل شیر

چند شعر انتخاباتی در قالب سپید نیز سروده شده است که بیشتر به اشعار خطابی قزوه شباهت دارد با شعار زدگی و همان مشکلات .اینجا انتخابات است
پایگاه بر دار رفتن مردی
که پرچمی سه رنگ را بر درفش زمین مانده شهدا علم کرده است
اما اسکندران خودی
بر کاکل تخت جمشید انقلاب
آتش فتنه‌ای می‌اندازند
تا شعله زلف دخترکان نابالغ
از زیر روسری‌های؟ انقلاب مخملین پریشان کنند
و من شاعر شوم
به دنبال قافیه‌ای برای «غیرت»
تمام فرهنگ لغت‌های خاورمیانه را بگردم
اینجا انتخابات است
پایگاه پول و پلو و پوستر
«مبل و اتومبیل و موبایل»
همه چیز راه «سبز» و «سیاه» دیدن
اینجا تلویزیون است:
بینندگان محترم!
به فیلم سینمایی من توجه فرمایید:
من دلسوز انقلابم
چیز الملتم
می‌خواهم فرودگاه امام را بین‌المللی کنم
امام چیزهایی به من گفته است
که جز من هیچ چیز نمی‌فهمد
امام فقط یک روشنفکر بود
این را فقط من می‌دانم
همسرم شاهد است
«در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
و آن شاهد بازاری و این پرده نشین باشد»

ورود شعر به این عرصه ها باتوجه به سیاسی بودن فضا و جامعه اجتناب ناپذیر است فقط باید دقت داشت که این ورود جریانی منفعلانه و سطحی نباشد و مثل شعر دوره مشروطیت کارنامه ای قرین افتخار باشد.

پی نوشت:امروز در روزنامه آفتاب یزد تاریخ دوازدهم خرداد متوجه شدم که آقای احمدی نژاد در همایش فرهنگیان شعری که خود سروده بود قرائت کرده است لذا به نقل از همان منبع این شعر را به این مطلب اضافه می کنم.فکر می کنم این جریده در ثبت شعر دقت کافی مبذول نداشته است چون وزن شعر مختل است.

ما از تبار رستم و فرهاد و آرشیم

در خرمن اهریمن همچون سیاوشیم

در انتظار رویت آن مهر آخرین

همچون سپند در مسیر آتشیم.

پی نوشت 2:استاد آذرین شعری جالب در باره انتخابات سروده اند.که آدرس آن در ذیل آمده :

http://soroudedousti.blogfa.conm/page/ww03.aspx

بنیامین

یکشنبه 17 خرداد1388 ساعت: 10:30

دب مرد به ز دولت اوست....
برای پیروزی اخلاق و ادب بر بی ادبی و شارلاتانیزم همه با هم به میر حسین موسوی رای می دهیم
وب سایت

نویسنده: عدالتخواه

یکشنبه 17 خرداد1388 ساعت: 14:31

سلام
بعضی قسمت هایی که اشاره کردید به نظرم خیلی درست بود بااین که تخصص شعری ندارم ولی فکرکنم باید محتوا را هم علاوه برفن به کار بگیریم چیزی که در بسیاری ازاشعار نیست اینکه شاعر خوبی باشی وشعرت در خدمت جریانات بدون توجه به حقایق باشه حقیقتا خیانت به قلم فکر وفرهنگ است شاعر متعلق به احساس ملت ها است نه منافع ادم ها
والعاقبة للمتقین

وب سایت

نویسنده: خورشید

دوشنبه 18 خرداد1388 ساعت: 1:1

درود
نخست: ببخشید که مدتی است کمتر به فضای مجازی سر می زنم
دو: اینکه چرا قالب زیبایتان را تغییر دادید؟
سه: اینکه من از همان اول هم دید خوبی نسبت به این آقای "جمشیدی" به ظاهر مذهبی با آن واژه ردیف کردن هایش نداشتم، یه جورای حرفها و سروده هاش به دلم نمی نشست، گونه ای ریا در آن ها حس می کردم! هرچند مادرم از اجرای او خوش می آمد!! و حالا خرسندم که حسم به من دروغ نگفته!
استاد بی دلیل نیست که سروده اش ایراد دارد چون پولکی و شاید زورکی سروده باشد!! البته سروده آقای "جوادی" را هم چندان روان ندیدم یا دست کم من نتوانستم آن را ساده و روان بخوانم
شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشید
به امید پیروزی دولت امید
بدرود

وب سایت

نویسنده: ام نخعی فر

دوشنبه 18 خرداد1388 ساعت: 8:8

با درود
در این واویلای انتخاباتی از هر زبانی برای کوبیدن طرف مقابل استفاده میشود
شعر ، نثر ، پوستر ، پرونده سازی ، مچ گیری
شعر هم البته یکی از اینهاست
اون هم شعرهای آب دوغ خیاری که نه وزن داره نه قافیه
در خیلی هاشون هم انصاف جائی نداره وبه همین دلیل هرگز ماندگار نخواهد بود

وب سایت

نویسنده: ر- الف / دیلمقانی (آذرین)

سه شنبه 19 خرداد1388 ساعت: 12:45

سلام بر راثی عزیز
کاش آن شعر خودت را کامنت خصوصی میذاشتی میدیدمش .
ضمنا من برای انتخابات 2 سروده دارم .
یکی انتخاب رئیش جمهور که الان در زیر لینک پستهای خرداد ماه در پست فعلی است به آدرس
http://soroudedousti.blogfa.conm/page/ww03.aspx
و دومی که عرق وطن نام دارد الان در وبلاگ ÷ست شده است هست .

بهر حال به نظر من شاعر بهتر است آنچه که صلاح جامعه میداند بیان کند
و نخواهد اصل دموکراسی و جریحه دار کردن مردم را دنبال نماید .

وب سایت

نویسنده: راثی پور

سه شنبه 19 خرداد1388 ساعت: 13:29

می بخشید منظور من شعر یست که آقای احمدی نژاد سروده و در پی نوشت آورده ام

نویسنده: لطف الله

چهارشنبه 20 خرداد1388 ساعت: 3:29

از اینکه ادرس جدیدت را داده ای
متشکرم
من در لینک باکسم اصلاحش کردم

نویسنده: مهدی نادری نژاد

چهارشنبه 20 خرداد1388 ساعت: 19:20

با سلام
بی شک نقش پر قدرت شعر خود را در این عرصه (سیاسی) پیش از پیش نشان داد.

وب سایت

نویسنده: روشنان

چهارشنبه 20 خرداد1388 ساعت: 23:54

سلام خیلی بهم خوش گذشت ولی اصلا از سبزا خوشم نمیاد

وب سایت

نویسنده: آذرین

پنجشنبه 21 خرداد1388 ساعت: 13:50

سلام
آقای راثی پور عزیز
حق با شماست
ایراتی دارد
البته طرز خواندن و اختیارات شاعری هم هست .
راستی راجع به سایت خودت بفرمائید چه شده است .
ضمنا سایت جدید خودم را معرفی میکنم
www.aazarin.com

نویسنده: سهراب ساعی

پنجشنبه 21 خرداد1388 ساعت: 19:33

سلام دوست عزیزم جناب راثی پور
ممنون که خبرم کردین و اطلاع دادین.
پس با همین آدرس لینکتون کنم یا فعلا اینجا موقت هستین؟؟؟
مطلبتون را خواهم خواند.الان کاری دارم عجله ای.باید ببخشید
ممنون و موفق باشین دوست خوبم

وب سایت پست الکترونیک

نویسنده: قلم

جمعه 22 خرداد1388 ساعت: 3:42

جناب راثی‌پور عزیز،
سلام!
بسیار خوشحالم که با حضور شما در بلاگفا، ازین پس می‌توانم به‌روز شدن مطالبتان را از طریق «وبلاگ دوستان» دنبال کنم.
از خواندن این پست هم مانند دو پست قبلی استفاده کردم.
قلمتان روان باد!

وب سایت

نویسنده: اصلاح طلب

جمعه 22 خرداد1388 ساعت: 20:35

سلام.
خوبین؟
وای نظرم ثبت نشد.

1- قالب وب رو عوض کردین خیلی بهتر شد.چون قالب قبلی دیر بالا می اومد یا نظرها ثبت نمیشد...
2- اصلا فکر نمی کردم این شعر از فرزاد حسنی باشه.....
3- اصولا از شعرای دولتی یا وابسته خوشم نمیاد .دقیقا مثل کامران نجف زاده یا علی معلم...

4- متاسفانه در اشعاری که با روح سرو کارندارند یا مثل این شعر تبلیغاتی هستند اصولا فنون شعری رعایت نمی شود...این آدمها تا غزلگو بیشتر "غزل فروش"
هستند...

5- به امید ایرانی آزاد.

وب سایت

نویسنده: ...

شنبه 23 خرداد1388 ساعت: 4:16

چندین‌هزار امید بنی‌آدم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گفتم که مژده‌بخش دل خرم است این
مست از درم درآمد و دیدم غم است این

گر چشم باغ گریه‌ی تاریک من ندید
ای گل ز بی‌ستارگی شبنم است این

پروانه بال و پر زد و در دام خویش خفت
پایان شام پیله‌ی ابریشم است این

باز این چه ابر بود که ما را فرو گرفت؟
تنها نه من، گرفتگی عالم است این!

ای دست‌برده در دل و دینم، چه می‌کنی؟
جانم بسوختیّ و هنوزت کم است این؟!

آه از غمت که زخمه‌ی بی‌راه می‌زنی!
ای چنگی زمانه، چه زیر و بم است این؟!

یک دم نگاه کن که چه بر باد می‌دهی
"چندین‌هزار امید بنی‌آدم" است این!

گفتی که شعر «سایه» دگر رنگ غم گرفت
آری! سیاه‌جامه‌ی صد ماتم است این!