در عشق توسرکردم وعمرم به شب و روز
گشته سپری وصله به غم ، پیکره ی سوز
عمری به گرفتاری و در غصه و زاری
نالان همی بودم و اشکم ، دل مفروز

*توضیح نیمروز یکی از شعرهای بلند و معروف مرحوم استاد جواد آذر –شاعر فقید تبریز-است که در پستهای پیشین در مورد عظمت شخصیت و قدرت شعری ایشان مطلبی ارائه داشته ام. این شعر بلند که در قالب چهارپاره سروده شده است به نحوی استادانه و گویا به شرح رشادتهای شهیدان کربلا می پردازد. از انجا که بند بند این شعر شاهکار مشحون ازظرائف و دقایق ادبی ست قسمتی از این چهارپاره را که در باره علمدار کربلا سروده شده است زینت وبلاگ خود می کنم.روحش شاد باد. نیمروز .............. آن روز از سپیده دمان آتش نبرد با لا گرفت و سوخت در آن شعله هرچه بود جز شهریار دین و یگانه برادرش در پهنهء نبرد دگر کس نمانده بود آمد به پیش شاه سری از ادب به پیش چون دید یاوران همه رفتند و کس نماند آهسته گفت دیگرم ای شه شکیب را "در تنگنای سینه مجال نفس نماند"
*توضیح نیمروز یکی از شعرهای بلند و معروف مرحوم استاد جواد آذر –شاعر فقید تبریز-است که در پستهای پیشین در مورد عظمت شخصیت و قدرت شعری ایشان مطلبی ارائه داشته ام. این شعر بلند که در قالب چهارپاره سروده شده است به نحوی استادانه و گویا به شرح رشادتهای شهیدان کربلا می پردازد. از انجا که بند بند این شعر شاهکار مشحون ازظرائف و دقایق ادبی ست قسمتی از این چهارپاره را که در باره علمدار کربلا سروده شده است زینت وبلاگ خود می کنم.روحش شاد باد. نیمروز .............. آن روز از سپیده دمان آتش نبرد با لا گرفت و سوخت در آن شعله هرچه بود جز شهریار دین و یگانه برادرش در پهنهء نبرد دگر کس نمانده بود آمد به پیش شاه سری از ادب به پیش چون دید یاوران همه رفتند و کس نماند آهسته گفت دیگرم ای شه شکیب را "در تنگنای سینه مجال نفس نماند" شه دید پشت پردهء سنگین وقار او توفان عشق را و چه توفان سهمگین چون کوه در خروش و نهان جوش او عیان هنگامهء تلاطم سیلابی اتشین دیدش ز تاب شور درون آب می شود آن شیر مرد،اگر ندهد رخصت نبرد با یاد تشنه آهوکان نام آب برد در دل نشست ازین سخنش درد روی درد آن بر گرفت دل ز سروجان به راه دوست بدرود را به خیمه گه امد ز پیش شاه سرگشته بانوان و جگر تشنه کودکان گردش بر آمدند چنان هاله گرد ماه مشکی فکند بر سرو دوش و زتشنگان بر خاست شور زمزمهء آب آب آب بر خی دگر که خاک به سر باد آب را گر آب زندگسیست از این آب رخ بتاب حالی نمود رخ که فراسوی اختیار از دیدگان سرشک به رویش فرو چکید آخر به صد نوازش و با بوسهء وداع دامن ز چنگ تشنه غزالان برون کشید مشگی بدوش ،رشتهء آن مشگ تار عمر جامی بدست جلوهء آن جام عکس یار اما چه مشگ چون تن مجنون فشرده پوست چشم هزار لیلیش از پی در انتظار چون شعله ای نشست بر زین به صد شکوه رخش گران رکاب بر آمد سبک عنان عشقش ز دیده بدرقه را بر فشاند اشک چون آن خدنگ بال گشود از خم کمان شمشیر آذرخش نژادش در آن ستیز افروخت آتشی که سپه را فرا گرفت صف ها بهم شکست ز هنگامهء گریز سقای تشنه کام لب آب جا گرفت از اهتزاز موج نسیمی خنک ز آب زد بوسه نوازش بر پای تا سرش تاب هوا و جنگ و لب آب و تشنگی یک لحظه دل ز وسوسه لرزید در برش بی اختیار ساغر کف سوی آب برد باشد که تاب تشنگی از دل کند به دور تدبیر عقل راه نمودش بدین هوس همدست شور و شوق دل و جان ناصبور آبش به کف که غیرت عشقش نهیب زد کای راه پوی کوی وفا خویش را بیای! این آب آتشیست جگر تاب هان و هان پا زین سروب برکش و دامن فشان برآی با خود دمی به دیدهء انصاف عشق دید آن آیت وفا و مهین گوهر شرف ای نفس ننگ باد ترا گفت و بی درنگ بر کام خاک ریخت فرو آبرا زکف مشکی بر آب کرد و بر امد به صد شتاب کآبی زند بر آتش گلهای تشنه کام پرواز را عقاب تکاور گشود بال پیچید سوی خیمه گه شاه دین زمام
در عشق توسرکردم وعمرم به شب و روز
گشته سپری وصله به غم ، پیکره ی سوز
عمری به گرفتاری و در غصه و زاری
نالان همی بودم و اشکم ، دل مفروز
در این ایام دل و دماغی نیست
باری دست شما مریزاد که شاعری چون آذر را باز یادآوری کردید و یادش را با تذکر این شعر زیبا و به اسلوب گرامی داشتید
زنده باد
روحش شاد
انشاالله روح این استاد فقید مهمان خوان پر برکت مولای عشق باشد
زیبا بود
نگهدارت خدا باشه
یا حق
سرخی عاشورای این زمان را هم شاعران ما خواهند سرود
درود بر روح پاکش باد
چه اندازه زیبا سرود ادای حق کرد اطمینان دارم با روح ان علمدار محشور است گرچه ترک های عزیز ارادت عجیبی به علمدار دارند الحق دست مریزاد که با اوردن شعرش یادی از او کردی حقیر که حظ کردم
ما عاشقانه در پی دلدار میرویم
مستیم و عاقبت به سر دار می رویم
درب بهشت گر نگشایند روی ما
گویم یا ابوالفضل و ز دیوار می رویم
درود بر شما
پس از محمود ، مسعود ابن محمود
برادر را چو در چنگ خودش دید
به کوری امر فرمود ابن محمود
....................................
سلام دوست عزیز.
در قاموس این کمترین طرفداری از هر عقیده و شخصی به عنوان یک نظر و رای تا ان زمان قابل احترام و اعتبار ست که به تعصب و حقد و کینه و دور شدن از مدار انصاف منجر نشود.
باقی بقایتان
مثل همیشه زیبا و به کمال بود
در استانه سال نوی میلادی با دل نوشته ای نو,به روز و منتظر حضور همیشگی شما هستم.
سپاس
با لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین(ع) است به روزیم تشریف بیارید . یا علی
استفاده کردیم و لذت بردیم قربان
سر بلند باشید و سرفراز
خواندمتان ولی با عجله.
عالی بود و لذت بخش.
بازم میام و خوب میخونمتون.
فعلا" خدافس.
واما پست اخریت:شعر انتخابی واقعا به حق بود ودرود برشما و سلام بر روح پرفتوح آن بزرگوار
سربلند و سرفراز و مؤید باشید. ایزد یار و نگهدارتان
سلام
با تشکر از زحمت شما من می خواستم پس زمینه قالبی رو که دارم به رنگ سبز کنم و ضما فاصله لینکها رو از هم کم کنم. آیات این امکان دارد؟
----------------
برای این کار شما کد قالبت رو یه جا آپلود کن و ارسال کن برای من تا برات درستش کنم
http://www.freetheme.blogfa.com
کد قالبت رو به صورت html یا به صورت زیپ یه جایی آپلود کن بعد برام بفرستم یا آدرس سایتی که این قالب رو ازش دانلود کردی رو برام بفرست
سروده زیبایی بود از این شاعر فقید ...واقعا تصویر زیبایی بود از واقعه عاشورا.....
روحشان شاد .....و ممنون از شما به خاطر حسن انتخاب..
در پناه حق باشید
ولی به نظرم میتونید قالب بهتری برای وبلاگتون استفاده کنید این قالب خیلی ضعیف ساخته شده میتونی از قالب عاشقانه در وبلاگ فری تم استفاده کنید
با تشکر
سلام دوست عزیز وبلاگ بسیار زیبایی داری اگر می تونی قالبشو عوض کن چون با دیال اپ کمی سخت بالا می یاد.راستی خواستی به منم سر بزن در خدمتت هستم