

"...ای مرد گستاخ،اگر فکر می کنی می توانی از دستم فرار کنی اشتباه می کنی.کسی نمی تواند به خوبی دستان مرا که به چنگالهای قوی شباهت دارد ببیند ولی بدان که با این چنگالها وجود ترا از هم خواهند درید و دستور این عمل از درون مغز من صادر خواهد شد. اگر تمام وکیل مدافعان از من می ترسند و مرا به عنوان خطرناکترین دادستان می شناسند به این خاطر است که هرگز اجازه نداده ام کسی از دست من فرار کند. برایم مهم نیست که تو مقصری یا بی گناه ولی در هر صورت باید تمام قدرت خود را علیه تو به کار ببرم و در این جدال از زندگی بی سر و سامان تو در "مون ماتر"گرفته تا شهادت پلیس ها و اظهارات آنها کمک خواهم گرفت. *فرازی از کتاب پاپیون کتاب پاپیون که به شرح تلاشهای هانری شاریر که به اتهام واهی قتل دستگیر و به حبس ابد با اعمال شاقه در مستعمرات فرانسه محکوم شده است در عین مضمون جذاب و نفس گیری که دارد و خواننده را به اتمام این کتاب 606 صفحه ای ترغیب می کند حاوی ویژگی های دیگریست که پرداخت مفصل آن در این مجال کوتاه میسر نمی شود،اما این مانع ازین نمی شود که درباره نکات برجستهء این کتاب بحث نشود. هرچند این داستان شرح زندگی مشقت بار و تلاشهای محکوم به شکست قهرمان این داستان برای فرار از زندان و رسیدن به آزادیست ولی در ورای این لحظات خشن و پرتنش ناگفته هائی از ارزشهای انسانی و بایدها و نباید ها وجود دارد که خواننده بطور غیر مستقیم به ان واقف می شود. هانری قربانی یک دسیسه شده است و بار سئولیت قتلی را به دوش می کشد که ذمرتکب ان نشده است؛لذا روحی سرخورده و نا آرام دارد که نمی تواند سرنوشتی را که برای او رقم زده اند بپذیرد.
"...ای مرد گستاخ،اگر فکر می کنی می توانی از دستم فرار کنی اشتباه می کنی.کسی نمی تواند به خوبی دستان مرا که به چنگالهای قوی شباهت دارد ببیند ولی بدان که با این چنگالها وجود ترا از هم خواهند درید و دستور این عمل از درون مغز من صادر خواهد شد. اگر تمام وکیل مدافعان از من می ترسند و مرا به عنوان خطرناکترین دادستان می شناسند به این خاطر است که هرگز اجازه نداده ام کسی از دست من فرار کند. برایم مهم نیست که تو مقصری یا بی گناه ولی در هر صورت باید تمام قدرت خود را علیه تو به کار ببرم و در این جدال از زندگی بی سر و سامان تو در "مون ماتر"گرفته تا شهادت پلیس ها و اظهارات آنها کمک خواهم گرفت. *فرازی از کتاب پاپیون کتاب پاپیون که به شرح تلاشهای هانری شاریر که به اتهام واهی قتل دستگیر و به حبس ابد با اعمال شاقه در مستعمرات فرانسه محکوم شده است در عین مضمون جذاب و نفس گیری که دارد و خواننده را به اتمام این کتاب 606 صفحه ای ترغیب می کند حاوی ویژگی های دیگریست که پرداخت مفصل آن در این مجال کوتاه میسر نمی شود،اما این مانع ازین نمی شود که درباره نکات برجستهء این کتاب بحث نشود. هرچند این داستان شرح زندگی مشقت بار و تلاشهای محکوم به شکست قهرمان این داستان برای فرار از زندان و رسیدن به آزادیست ولی در ورای این لحظات خشن و پرتنش ناگفته هائی از ارزشهای انسانی و بایدها و نباید ها وجود دارد که خواننده بطور غیر مستقیم به ان واقف می شود. هانری قربانی یک دسیسه شده است و بار سئولیت قتلی را به دوش می کشد که ذمرتکب ان نشده است؛لذا روحی سرخورده و نا آرام دارد که نمی تواند سرنوشتی را که برای او رقم زده اند بپذیرد. او در هر فرصتی که بدست می آورد فرار می کند و بدین نحو می خواهد باز خورد این رفتار غیر عادلانه را در خود به نمایش بگذارد.مثلا در منولوگی می گوید: "......بله این دادستان مسئول تمام بدبختی های من است.این لاشخور قرمز پوش مرا وادار می کند که او را به طرز عجیبی به سزای اعمالش برسانم.بعد از دیولن(اسم مسبب اصلی قتل) و پلیسها نوبت اوست.یک ویلا اجاره خواهم کرد که یک سرداب خیلی گود با دیوارهای ضخیم و سنگین داشته باشد وقتی ویلا را اجاره کردم ،بلافاصله او را خواهم ربود و به زنجیر خواهم کشید و به حلقه هائی که در آن در و دیوار ضخیم کار گذاشته ام خواهم بست....." در درون هنری شاریر ،انسانی معصوم و نجیب زندگی می کند؛انسانی که برغم اینکه غسل تعمید نشده و مومن به دین مسیح (ع)نیست ولی در هر فرصتی درجاتی از پایبندی خود را به معنویت ابراز می کند. پاپیون که به مناسبت پروانه ای که در تنش خال کوبی شده به این نام معروف شده،در طی زندگی خشونت آمیز خود فقط یکبار اقدام به قتل می کند.آن هم زمانی که پس از 4 ماه تلاش در پی تهیه قایقی برای فرار از زندان ،نقشه اش توسط خبر چینی لو می رود. شاید هدف اصلی هنری شاریر از تقریر سرنوشت خود انعکاس بی عدالتی و نا کار آمدی دستگاه قضائی فرانسه و تاثیر وارونهء آن در عدم اصلاح بزهکاران است، اما پیام های دیگری نیز در لایه ها و فراز و فرودهای این داستان القا می شود ؛نخست آنکه این امید است که به زندگی انسان معنا و مفهوم می دهد و بدون این عصاره محرکه انسان فرقی با سنگ و چوب ندارد.یکی دیگر از پیامهای این داستان القاء این نکته است که هیچ کس به طور مطلق خوب خوب یا بد بد نیست.حتی آن دادستان شبیه به کرکس که به خون قهرمان داستان تشنه است،خود پدریست مهربان در خانواده اش که با همسر و دخترش در نهایت عطوفت و ملاطفت رفتار می کند. هنری بر خلاف زندگی در این محیط خشن ،روحیهء بسیار لطیفی دارد و نمی تواند آزار و کشته شدن افراد را به چشم خود ببیند.دیدن جسد دوستش ماتیو که در آب توسط کوسه ها قطعه قطعه می شود چنان اثر سوئی بر روحیه اش می گذارد که فکر خودکشی به سرش می زند: "....چقدر وحشتناک بود.جسد تازه داخل آب شده بود و من تصور می کردم که فورا به قعر دریا فرورفته است ولی ناگهان چند کوسه آنرا در روی هوا بلند کردند و حتی قبل از اینکه قایق از آن مسیر فاصله گیرد گونی را قطعه قطعه کردند.از جسد بجز یک دست ،باقی نماند." صحنه های توصیف هانری از سیاه چال نیز بسیار نفسگیر و جذاب است و فضا را به خوبی برای خواننده ترسیم می کند: cm و پهنای دو انگشت....." یکی از نکات قوت این رمان نثر عامیانه و تند و خشن و گاه بی ادبانه آن است که با توجه به روایت داستان از زبان یک متهم اجتناب ناپذیر است.و مترجم مسلط آن هوشنگ حافظی پور به خوبی توانسته است از عهده نقل مضمون و انتقال فضای آن بر آید. در ضمن فیلمی هم بر اساس این داستان ساخته شده است که یکی از شاهکارهای اقتباس از ادبیات داستانی می باشد و با صحنه پردازی های گیرا و سور رئالیستی و بازیهای تاثیر بر انگیز به خوبی توانسته است از عهده رمان بر اید.
من متن رمان را نخوانده ام اما فیلمی که بر مبنای آن ساخته شده بسیار زیبا است.
با توجه به قطعاتی که زحمت کشیدید به نظر رسوندید، فکر می کنم خواندن متن رمان هم خالی از لطف نباشد.
ممنون از شما
برقرار باشید
واقعا با این توصیفات و قسمت هایی از کتاب که نوشته اید به نظر می رسد کتاب زیبایی باشد .از قسمت هایی که نوشته اید می توان به خوبی تلاش برای اثبات حقانیت و زنده نگاه داشتن امید در خود رو حس کرد ...و نهایت انزجار از بی عدالتی .....و البته اینکه انسان صرفا خوب یا صرفا بد نداریم.........
فیلم پاپیون رو قبلا دیده ام با حالت نمایش تصویر خاصی که دارد ......
همیشه پایدار مانید
فیلمش را دیده ام آنهم بیش از یکبار.
البته آنقدر در فیلم عمیق نشده بودم اما این پست شما باعث شد تا عمیق تر به این داشتان زیبا بنگرم
از معرفی کتابهای سودمند واین کار ارزشمندتان سپاس
بر راثی ارجمند
راثی پراز اندیشه های بزرگ
آفرین بر شما
واقعا که از هر دری سخنی
سرافراز باشی و پایدار
با پستی جدید به روزم
ثبت نام با شما....بازدید روزانه از وبلاگتان و واریز پول به حساب بانکی شما توسط ما...کافیست در سایت زیر ادرس وبلاگ و شماره حساب بانکی خود را درج نمایید..در هر کجا که هستید..بعد از 24 ساعت تاثیر انرا خواهید دید..به گروه بزرگ اوکسین ادز بپیوندید.
عضویت سریع:
h
همچنین سایت های پر بازدید ایران ، عضویت فعالی دراین گروه دارند....به ازای هر کدام از وبلاگهایتان پول در میاورید......تعداد زیاد اعضای این گروه نشاندهنده رسمیت این گروه و هیچ گونه سوء استفاده است. فقط وبلاگ خود را ثبت نمایید و پول پارو کنید...بدون هیچ گونه چشم داشت و تضرر مالی....در هر کجا و در هر زمان و درهر وضعیت مالی که هستید..به گروه بزرگ اوکسین ادز بپیوندید.
وبلاگ ما مجددا فیلتر شد .
موکدا خواهش می کنیم از این آدرس استفاده بفرمائید تا مجدد پیام برای شما نگذاریم
لینک ما را اگر ممکن است اصلاح بفرمائید :
Narenjesabz.tk
این دامین به وبلاگ متصل است چنانچه مجددا وبلاگ فیلتر شود و وبلاگ جدیدی تاسیس گردد شما را از اصلاح پیوند ها بی نیاز می گرداند آدرس وبلاگ فعلی
Narenjesabz2.blogsky.com
می باشد . اگر دو پیچ رنگ در وبلاگ مشاهده می کنید هر کدام برای یک آدرس است یعنی دات تی کی ما با رنک 3 و وبلاگ جدید با صفر است . پس تعجب نکنید .قبلا از همکاری صمیمانه شما متشکریم .
درضمن وبلاگ جریان شناسی سیاسی و آشنایی با مکاتب سیاسی نارنج سبز به آدرس
Narengesabz.blogsky.com
Narengesabz.tk
بزودی راه اندازی می شود . این وبلاگ سایت به معرفی جریان های سیاسی اجتماعی و مکاتب فکری جهان می پردازد و سعی در بالابردن اطلاعات سیاسی دوستان دارد.
موفق و سربلند باشید
لطفی ست بزرگ، قیاس شعر من با شعر فروغ...
چنین قیاسی را قبلا" از استادم شنیده بودم.
ممنون از شما.
ممنونم که با عطر حضور نازنینت توی منزلگاه بی نور و چراغم نور معنویت به دل سوت و کورم بخشیدی
متاسفانه به علت مشغله ی خیلی زیاد اصلا فرصتی برای مطالعه برام نمونده
که اگر هم فرصتی پیش بیاد صرف خوندن یا سرودن شعر و ترانه میشه !!!
البته فیلم فوق العاده ی پاپیون رو بارها دیدم و هنوز هم گاهی هوس دیدنش رو دارم
ممنونم
امیدوارم این آشنایی تداوم داشته باشه
شاد باشی
یا حق
حقیر این فیلم را چند مرتبه هم در قبل و هم در بعد انقلاب دیده ام قبل در سینما
پا سار گاد بابل که الان به ویرا نه ای مانند چیز های دیگر ؟ مبدل شده است
دوست عزیز بسیار بجا این مطلب را در این اشفته بازار اوردی دست مریزاد
این هم تقدیم همه درد کشانی که جز صبر سلاحی دیگر ندارند
بگذار تا پرنده بخواند
بگذار در مزارع گندم
تا زنجره هماره بنالد
شاید که زنجره عطش ساقه های گندم را
در قحط چشمه سار زلال و تزانه جوبار
فریاد می کند
شاید پرنده نیز
اسوده در قفس
پرواز سرخ رهاییست
بگذار در کشاکش امواج
دریا هماره بغرد
شاید که جوشش دریا
شور هماره خلق است
بگذار زندگی
در نای هر پرنده بجوشد
در غرش پیاپی امواج
دریا
پیوسته و همیشه بطوفد
یا حق مددی
به انفجارهای شبانه ات
پک می زنم
با چند گروه خونی
وجنازه های رنگارنگ
به روزم ومنتظر حضور گرمتان البته بانقد
خوشحال شدم که هم شهری چنین ماهری رو پیدا کردم.
به زودی لینک میشید هم شهری .
ممنون از پیام و لطف شما
اگر ممکن اسن لینک را هم به عنایاتتان اضافه فرموده تصحیح فرمائید
موفق و سربلند باشید
این کار شما یعنی دعوت به کتاب خوانی آن هم بدون جهت دهی و خط دهی خاص نشان از شعور یک هنرمند وشاعر اصیل ایرانی دارد کسی که برایش مهم است ملتش کتاب بخوانند نه ان چیزهایی که گروهی دوست دارند این اقدام شما قابل ستایش است
در ضمن موسیقی زیبایتان اگه قطع ووصل نشه واقعا لذت حضور در وب شما را بیشتر کرده
والعاقبة للمتقین
کتاب جالبی باید باشه
همیشه فکر میکنم آنقدر عمر نمیکنم که همه ی کتاب هایی رو که دوست دارم بخونم
از خوندنتون لذت بردم
شاعرانه باشید برای همیشه هایتان
سلام دوست عزیز
وجد صرف کردم پای قلمتان
فروزان باشید
ممنون از حضور گرمت
نگاهی کلی به وبت انداختم
مطالب متونعی بود و از همه بهتر اشعار زیبا و روان شما بود
زیبا میسرایید
شاد باشی
از حضورتان در شرحه شرحه و ابراز لطفتان سپاسگزارم.
حقیقتا تفکر عمیق به هر واقعه ای در این عالم عمر نوح می خواهد.
داستان جالبی را انتخاب کردید.
لطف حضرتعالی مستدام
راثی پور عزیز
من نشستم پای صحبت باکسان ..
سالخورده ، سن میانه ، نو جوان .
-------
-----
--------
ممنون از حضورتون توی وبلاگم اینجا هم مطالب زیبایی هست
حیف که وقت به من اجازه نمی ده همه شون رو بخونم
www.gazebe88.blogfa.com
انتخابات جالبی بود
منظورم انتخابات شما از پاپیون بود
نه آن انتخابات
پیروز باشید
وبلاگ دیگری که گفتید کار جالبی بود و اشعار خوبی خواندم در جوابها
ممنونم
اما دو پیشنهاد
ظاهرا امکان درج نظر در آنها نیست... باشد بهتر است... نیست؟
و اینکه اشعار اصلی را بنویسید و بعد جواب را زیرش بنویسید تا متوجه شویم چهبوده که این جوابش شده
من اشعار دیگرون رو متوجه نشدم و طبعا دیگرون هم اشعار من رو.//
همیشه شاد باشید
ممنون و خوشحالم از حضور مهربانتون
اشعارتون حس زیبایی برایم به ارمغان اورد ...
همواره موفق باشی
خیلی وقتها موسیقی روی وبلاگ واقعاً اضافی و مزاحم است
اما انتخاب شما بسیار دقیق و دل نشین است و مانع بستن پنجره وبتان می شود
فیلم پاپیون را دیده ام که بسیار عالی و تاثیرگذار بوده آن اول که حرفهای دادستان را نوشته اید در ذهنم آنها را با حرفهای دادستان کل کشورمان مقایسه می کردم و ..
با پست ِ ( بسیجی مجرم نیست ، یک بیمار است ! ) به روزم .
خوبین...؟
.
جدا از جذابیتی که قصه داره نوع روایتی که از قضیه داشتین خیلی واسم جالب بود
حس کردم دارم رادیو گوش می کنم!
یاد بینوایان هم افتادم.
.
با حرف هایی... هستم!
مچکر
تابعد...
سلام دوست عزیز انتخاب جالبی بود .ضمنن به این نکته اشاره میکنم که قهرمان داستان در پی کوشش و تلاشی که برای رسیدن به هدفی مقدس که همانا رهایی و آزادی بود سرانجام بدان دست یافت و از آن باز نماند.