این ندانستن

آن سوی این دشت ِ وحشت ،گرگ و میش

از یک آبشخور بنوشند آب ِ خویش

خواب نیلوفر نیآ شوبد نسیم

بر نخیزد با تکانی موج بیم

نیست هر شاخی کمین گاه پلنگ

پشت هر سنگی نمی بینی تفنگ

آن سوی این دشت وحشت،ای دریغ

کس نمی داند کجا یابد طریق

این ندانستن به پای جستجو

کرده بی رحمانه خنجرها فرو

حال ما چون حال محکومان دار

بی ثبات ست از دوار انتظار

با شمارشهای معکوس این دوار

می برد ما را در آخر پای ِ دار

نه برای صبر و تمکین انعطاف

نه به رفتن همتی خارا شکاف

"مرگ یک بارست شیون نیز هم"

از چنین برزخ رهیدن نیز هم

نشکنی تا هیبت تشویش را

ناظری هر لحظه مرگ خویش را

دوم تیرماه 88

حسین
سلام خدمت شمادوست گرامی امیدوارم که درتمامی مراحل زندگیتان موفق باشید کامل ترین مجموعه کسب درآمددرایران تمامی آموزش های کسب درآمد رادراین مجموعه جمع آوری کردیم قیمت ارزان+تخفیف ویژه+ارسال رایگان به تمام نقاط کشور+هدیه به امید دیدارشما
وب سایت   ایمیل

	سه شنبه 8 تیر1389 ساعت: 0:45	توسط:رابین
جالب بود . قالب خودشوداشت . نیاز به ویرستاری عمیقی دارد که روح لطیف شعر را مخدوش نکند. درهر صورت موفق باشی . به ماهم سر بزن که هدف وبلاگ نویسا همین سر زدناست
وب سایت   ایمیل

	سه شنبه 8 تیر1389 ساعت: 11:8	توسط:رضا همراز
سلام دوست بزرگوار. دست مریزاد
وب سایت   ایمیل

	سه شنبه 8 تیر1389 ساعت: 12:48	توسط:مهدی فرزه
سلام. این ندانستن، به پای جستجو کرده بی رحمانه خنجرها فرو
وب سایت   ایمیل

	سه شنبه 8 تیر1389 ساعت: 13:55	توسط:بیا خرید دات کام
با سلام فروشگاه اینترنتی بیا خرید دات کام بزرگترین مرکز فروش اینترنتی پستی با 20000 کالای متنوع هرانچه که شما نیاز دارید دراین سایت پیدا میشود نکته خیلی مهم:شما دوست عزیز هرانچه که نیاز دارید ومورد نظرتان است در کادر جستجو در محصولات سایت در قسمت سمت راست سایت وارد کنید وبا جستجو لیستی از کالاهای مورد نظرتان نمایان خواهد شد نرم افزار آموزشی ورزشی هنری بانوان کودکان درسی کامپیوتر فنی مهندسی آموزش زبان عربی انگلیسی فرانسه آلمانی ایتالیایی اسپانیایی نرم افزار کامپیوتر ویندوزانیمیشن طراحی گرافیک برنامه نویسی میکس مونتاژ بازی سرگرمی حادثه ای راهبردی فکری پروازی اتوموبیل رانی موتور سواری اهنگ اسباب بازی موسیقی پاپ ایرانی سنتی کلاسیک حسابداری نرم افزار مکانیک برق الکترونیک شیمی معماری عمران نقشه کشی صنایع ریاضیات آمار مذهبی هنری پزشکی روانشناسی متافیزیک مدیریت موفقیت موسیقی نرم افزار موبایل نوکیا سونی اریکسون سامسونگ موتورولا فیلم کارتن ایرانی خارجی مستند طنز سریال کتاب الکترونیک روانشناسی مدیریت اقتصاد فنی مهندسی دایره المعارف پزشکی سلامت زبان خارجی کودکان ورزشی دینی تاریخی مذهبی هنرعکاسی شعرداستان کمک آموزشی خود آموز دانشگاهی فنی حرفه ای خانواده علمی بازاریابی آشپزی خانه داری حقوق زیور آلات دستبند پابند انگشتر گردنبند مدال گوشواره عطر ادکلن لوازم لاغری ارایشی بهداشتی لوازم کیتهای الکترونیکی لوازم منزل لوازم جانبی خودرو موبایل لوازم مسافرتی لوازم التحریر کیف لوازم تزیینی پزشکی دارو هدایای ولنتاین نوروزی تولد لوازم جانبی کامپیوتر آموزش اشتغال لینک سایت http://www.biakharid.com/ سایت منو با نام بزرگترین ومتنوع ترین فروشگاه اینترنتی لینک کنید ادرس وبلاگ ما www.0916.tk از همکاری شما صمیمانه سپاسگذارم واوقات خوشی را برایتان ارزو میکنم با تشکر کوروش عظیمی
وب سایت   ایمیل

	سه شنبه 8 تیر1389 ساعت: 14:14	توسط:سید مهدی نژادهاشمی
زیبا بود استاد راثی پور عزیز ممنون از دعوتتان
وب سایت   ایمیل

	سه شنبه 8 تیر1389 ساعت: 16:14	توسط:مسافر پاییزی
سلام دوست عزیز فکر کردم مارو فراموش کردین ممنون از دعوتتان باشمارش های معکوس این دوار می برد مارا در اخر پای دار حقیقتی ملموس واقعا زیبا بــــا ارزوی سلامتی برای شما
وب سایت   ایمیل

	سه شنبه 8 تیر1389 ساعت: 18:10	توسط:سیدمحمدرضا هاشمی زاده
سلام بزرگوار صمیمی .................. باپیام دلنشینت در این فصل عطش وگرمای جنوب..همسفر با نخل ودریا. با حضور ساده وزلالت ..وجاری شیریت ترین جریان اندشه ات ،طراوت وروشنی و شا داب ترین بهـــار را برایم هدیه آوردی...از اینهمه یکرنگــــی وبرکت گام های سبز ودلنشینت سپاس...که مایه خوشدلی.. وتعا لـــی شعر هایم شدید..دوستیت. مستدام...قلم وقدمت همیشه ی ایام سبز ومعطر ای سبز ترین بهار ها در نامت.......می آیی ومی شکوفم از پیغامت مثنوی بسیار دلنشین با طراوتت واین مجموعه ی زیبا وبا تعبیرات وساختار ومضامین محکم وارزشمند تان..که در راستای شعر پیشرو زمان ودرد های مشترک زمین وزمان بود زمزمه کردم ولذت بردم...
وب سایت   ایمیل

	سه شنبه 8 تیر1389 ساعت: 20:13	توسط:علی حیدری
سلام استاد ارجمند در ابتدا از بزرگواری و بنده نوازی شما تشکر می کنم . به نظر من آنچه گفتید شفاف و سلیس و بلیغ گفته شد و دستکاری هم نمیخواست. بسیار زیبا بود بیان درد ها از طرف افرادی که حسن نیت آنها قابل انکار نیست کاریست سترگ . زنده باشید و پایدار
وب سایت   ایمیل

	سه شنبه 8 تیر1389 ساعت: 21:14	توسط:قاسم ترکان
سلام . دلنشین بود . مرا یاد مثلی انداخت. در همسایگی مغازه ما یک عتیقه فروش بود بنام علی اغا . او می گفت- قورخان گونده یوز یول اولر قورخمییه ن عمورده بیر یول- بازار ما و مغازه ما که یادتان است به امید دیدار
وب سایت   ایمیل

	سه شنبه 8 تیر1389 ساعت: 22:49	توسط:آذرین
سلام بر یار مهربان ممنون از دعوت جنابعالی شعر زیبایتون را خواندم و بر صلابت مصارع آن احسنت و مرحبا میگویم . فقط لطفی در توضیح رکن اول مصرع 1 و مصرع 7 بفرمائید .
وب سایت   ایمیل

	چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 0:6	توسط:الهام حیدری
ممنون از دعوت همیشه موفق باشین دوست عزیز
وب سایت   ایمیل

	چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 11:8	توسط:پارتیانا
سلام بسیار زیبا بود شاهد شعر و شعوریم در میام مردمان چون نباشد زین خردها در میان حاکمان او که از نای خردمندان بگیرد زین نفس خود نشسته تا ابد در بستری چونان قفس
وب سایت   ایمیل

	چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 13:41	توسط:hamid
درود بر شما واقعا زیبا بود
وب سایت   ایمیل

	چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 13:43	توسط:محمد ترکمان
سلام دوست خوبم! موضوع ومفهوم شعرتان زیباست. موفق باشید. درضمن: اکفاء در شعرتان محسوس است.
وب سایت   ایمیل

	چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 21:51	توسط:دادا
سلام بر دوست بزرگوارم جناب راثی پور عالیست شعرتان احساستان همواره پرجوش باد
وب سایت   ایمیل

	چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 21:54	توسط:مریم پژومان
سلام زیبا بود . از کو ی من گذر کن بر شعر من نظر کن
وب سایت   ایمیل

	چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 21:56	توسط:فرزانه شیدا
درود بر شما نه برای صبر و تمکین انعطاف نه به رفتن همتی خارا شکاف
وب سایت   ایمیل

	پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 0:27	توسط:رضا
راثی پور عزیز، کوچکتر از آنم که در حیطه اشعار استادی وارد شده و نظر بدهم. فقط نکته ای می گویم که بگویند، او هم صفا کرد. تناقض دلنشینی بین دو ( آنسوی این دشت وحشت) به چشم می خورد که بسیار زیباست. و نتیجه پایانی ( نشکنی تا هیبت...)، مرا به یاد حکایت ( عور و رفتن زیر آب از نیش زنبورها ) انداخت. فردا مطلب جدیدی دارم. وقت نمودید سری به آن بزن. شاد باشی
وب سایت   ایمیل

	پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 0:51	توسط:لطف الله
استاد عزیز من همیشه از شعر زیبا لذت برده ام و از شعر نازیبا نه و بدون اغراق این شعر شما به کمال و زیباست چرا نوپردازان به جای گفتن اینگونه اشعار یک سری کلمه پشت سرهم آن را شعر می نامند؟ من این را گفتم همه از من ناراضی شدند چرا؟
وب سایت   ایمیل

	پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 1:37	توسط:گِل
نشکنی تا هیبت تشویش را ناظری هر لحظه مرگ خویش را درود زنده باد زیبا بود البته سه مطلب آخرت رو نخونده بودم و عقب افتاده بودم که التبه جبران کردم و خوندم شاد باشی
وب سایت   ایمیل

	پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 10:23	توسط:سید مهدی نژادهاشمی
سلام دوست گرامی به روزم آتش زدم به هستی خود، باورم کنی چیزی نمانده است که خاکسترم کنی داری مذاب می کنی ام، حق ِ من نبود
وب سایت   ایمیل

	پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 13:59	توسط:الناز غیابی
سلام جناب راثی پور خواندم و لذت بردم. منتظر اشعار شما هستم. شاد باشید و پیروز
وب سایت   ایمیل

	پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 14:16	توسط:اوکتای
پرپر شد از عتاب نگاهت امید من ای جلوه ات تلالو صبح سپید من باور بکن که در تب این روزمرگی تنها خیال توست یگانه امید من با عید و هفت سین نکنم عمر خود تباه روزی که با تو بگذرد آن هست عید من از اعتبار توست اگر می کشم نفس ورنه شد ست منقضی این سر رسید من غیر از پماد زخم خیانت نبوده ایست از این فروشگاه رفاقت خرید من ای ابر توبه از سر رحمت به من ببار تمیز کن به اشک روان پلید من می خواستم به گوشه امنی برم پناه در گیر و دار حادثه گم شد کلید من اوکتای بر سرودن هر شعر قادر است چون اب خوردن است غزل پیش دید من
وب سایت   ایمیل

	پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 17:38	توسط:نسترجهان
سلام مهربان:امیدوارم دلتنگ روزگار نباشید و چرخ گردون فلک بر وفق مرادتان باشد، اپتون شعر همچنان معنا و نگارش و زیبایی خاص خودش را دارد و قابل تأمل و رسا ******************************************************* آپ نمودم و منتظر تا با نور قلمتان ، تاریکی آنرا منور سازید ا
وب سایت   ایمیل

	پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 19:28	توسط:علی حیدری
سلام استاد استدعا می کنم بنده نوازی بفرمایید . با احترام
وب سایت   ایمیل

	پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 20:33	توسط:دردانه
عرض سلام و ادب دارم به شما بزرگوار سروده تان با مفهومی که داشت (رفتن همیشه و در همه حال و فائق آمدن بر احساس شک در راه خویش ) زیبا و دلنشین بود ....افت و خیز یاس و امیدی که به خواننده می دهید در ظمن سروده ،سروده تان را گیرا کرده بود ......امید در آغاز و ... قلم تان همیشه نویسا و همیشه مانا باشید ...ممنون از نظر ارزشمند شما
وب سایت   ایمیل

	جمعه 11 تیر1389 ساعت: 2:22	توسط:ضیا, مصباحی
اول قالب جدید مبارک بعد هم شعرزیباییست بازبان مخصوص خودش وقابل تامل مانا باشی
وب سایت   ایمیل

	جمعه 11 تیر1389 ساعت: 9:4	توسط:علی حیدری
سلام استاد ارجمند ممنونم از بزرگواری شما
وب سایت   ایمیل

	جمعه 11 تیر1389 ساعت: 21:41	توسط:خودم
تبلیغ آگهی شما به طور رایگان(یک هفته ای)در وبلاگ خودم.
وب سایت   ایمیل

	جمعه 11 تیر1389 ساعت: 21:42	توسط:مریم و سعید
سلام بچه ها. اولا لطفا حتما یه سری به نظرسنجی مریم خانوم بزنید تا ایشون که الان در سیسی یو مراقب مامانشون هستن شاکی نشن ! در وهله بعد عین برق و باد گذشت !‌کم کم داریم به هفتمین سالگرد شروع به کار وبلاگمون و در واقع شروع داستان حقیقی عاشقونه مون نزدیک می شیم . این کودک هفت ساله علی رغم همه مشکلات هنوز سر پاست ! امیدوارم بتونیم بهتر ازش نگه داری کنیم و به جاهای بهتر برسونیمش! یا حق !
وب سایت   ایمیل

	جمعه 11 تیر1389 ساعت: 22:12	توسط:رضا
ممنون از نظر زیبایی که برایم گذاشتید. ... مزیت عرفان تقدم مای انسانی است بر من شخصی... تا به حال فکر می کردم، این پتانسیل ذوقی نویسنده و نوشته است که موضوعی را خلق می کند. اما اکنون به این طرف افتاده ام که این خواننده است که به موضوع روح می بخشد و نویسنده را به خلاقیت می کشاند. به ویژه نویسنده ای مثل من که فکر می کند نویسنده است و خیال می کند چیزی برای گفتن دارد و خواننده ای چون شما که بزرگوارانه از کنار اشتباهاتم می گذرد. عزیزانی چون شما در اطراف خودم دارم که که وجودشان مرا یاد داستان ابونواس می اندازد. ابو نواس روزی غزل زیبایی می سراید و در قسمتی از غزلش چنین آمده بود: " وقتی پیاله می را به دستم میدهی بگو می است! " مدتی بعد ابونواس از کوچه ای گذر می کرد. از کنار مدرسه ای گذشت. پنجره های کلاسی باز بود و معلمی به شاگردانش درس می داد. صحبت از ابو نواس بود. ابو نواس پشت پنجره کلاس به گوش نشست. شاگردی از معلم پرسید: " چرا ابو نواس در قصیده اش گفته: بگو شراب است!؟ معلم گفت: " ابونواس می را باتمام حواس می طلبید. باچشم رنگش را می دید، با دست لمس می کرد، مزه اش را می چشید و بویش را حس می کرد. فقط شنیدن را کم داشت که در این شعر می گوید: بگو شراب است. ابونواس سر افکنده می شود، آهسته درب کلاس را می گشاید و آرام در انتهای کلاس می نشیند. معلم عرض ادب کرده می نشیند تا ابونواس درس را ادامه دهد. ابونواس بلند نمی شود و به معلم می گوید: من منظورم از این شعر این نبود ولی تو آنقدر به این شعر من روح بخشیدی که داستان چیز دیگری شد. اکنون سر از پانمی شناسم. پس حالا من شاگرد توام. بعدا داستان استاد شجریان و استاد اخوان ثالث را بر سر مسئله شعر زمستان که در همین زمینه است را برایت می گویم. راثی پور عزیز، گاه خوانندگانی به طور خصوصی برایم نظر می گذارند که قلمم را قفل می کنند. آنقدر از آنها می آموزم که خودم را کنار می کشم. تمام زندگی ام در سیاست چوبین پای گذشت. پنج سال است که به عرفان روی آورده و دو سال است که می نویسم. حق یارت
وب سایت   ایمیل

	جمعه 11 تیر1389 ساعت: 23:25	توسط:محمد هادی حسینی جهان آبادی
سلام! با یک غزل به روزم و خشنود خواندن ات!
وب سایت   ایمیل

	یکشنبه 13 تیر1389 ساعت: 17:44	توسط:فرید صلواتی
غوغا کنم
وب سایت   ایمیل

	یکشنبه 13 تیر1389 ساعت: 22:15	توسط:بال و پر عشق
سلام مطلب جدید:کشفی تازه در کلیات سعدی
وب سایت   ایمیل

	دوشنبه 14 تیر1389 ساعت: 12:20	توسط:عدالتخواه
سلام ببخشید دیر اومدم عذر تقصیر اما گاهی احساسات لطیف هنرمندان به منطقشون غلبه می کنه فکر نمی کنم فضای سیاهی باشه که بخواهیم اشعاری اینگونه عرضه کنیم هنرمند از نظر من بی سواد باید تلفیقی از منطق و احساس باشه و احساسش در خدمت منطق باشه تا منطقش در خدمت....من از این فضای فعلی بعضی هنرمندان اصلا برایند خوبی ندارم اتفاقا بخش عمده ای از ناکامی های فرهنگی را گردن هنرمندان می اندازم که به جای تطبیق خودشون با شرایط و تلا ش برای اصلاح افکار مرتب در ستیز با حاکمان و سیاه نمایی اندنمونه بارزش استاد شجریانه که کلا با همه حاکمان مخالف است در حالی که تنها خدمتی که با هنرش میکنه عرضه موسیقی ناب به اقلیتی از مردم خارج نشین و در امدزایی برای خویش است بزارید اینجا برای چندمین بار مخالفتم و با برداشت هام از شعر شما اعلام می کنم ولی به هر حال ما یاد گرفتیم که بپذیریم و گفتگو کنیم شاید تو این مبحث ما از خیلی مدعیان جلوییم به هر صورت همیشه استفاده می کنم والعاقبة للمتقین
وب سایت   ایمیل

	دوشنبه 14 تیر1389 ساعت: 23:19	توسط:علی رضا سیف الدینی
حرمتلی دوست سلام یازدیغینیز یازینی گؤروب چوخ سئویندیم اللریز آغریماسین ساغ قالیب شاد یاشایین
وب سایت   ایمیل

	دوشنبه 14 تیر1389 ساعت: 23:22	توسط:aabtin
آفرین بر جناب زاثی پور - زیباست موفق باشی
وب سایت   ایمیل

	دوشنبه 14 تیر1389 ساعت: 23:23	توسط:اوکتای
راثی جان چون برای شعر من جواب نوشتی منم برای شعر تو یه جواب نوشتم اصلا می تونی ضمیمه مثنویت کنی راثیا بر ترس اگر فائق شوی مردنی مردانه را لایق شوی
وب سایت   ایمیل

	سه شنبه 15 تیر1389 ساعت: 0:15	توسط:سید محمد حسینی
غزل اباد با غزلی برای حضرت موسی ابن جعفر بروز است و منتظر نظر شماست
وب سایت   ایمیل